جزيره ى خضراء
على اكبر ذاكرى
جزيره اى كه بنا بر ادعاى برخى، امام دوازدهم شيعيان عجل اللّه تعالى فرجه الشريف وفرزندانش در آن سكونت دارند ودر فارسى به جزيرة خضراء مشهور است. ظاهراً گزارش اين جزيره براى نخستين بار در رساله اى تأليف مجدالدين فضل بن يحيى طيبى، از مردم واسط واز شاگردان على بن عيسى اربلى (در باره شرح حال او رجوع كنيد به حرّعاملى، ص ۲۱۷ـ ۲۱۸) آمده است. اين رساله را آقابزرگ طهرانى به خط مؤلف آن ديده واز آن نسخه بردارى كرده (ج ۵، ص ۱۰۶) ومجلسى، بى كم وكاست، در بحارالانوار (ج ۵۲، ص ۱۵۹ـ ۱۷۴) درج كرده است.
طبق اين رساله، فضل بن يحيى در ۶۹۹ در شهر حلّه، از شخصى به نام زين الدين على بن فاضل مازندرانى داستان سفرش به اندلس را شنيده است. زين الدين در اين سفر، كه از دمشق آغاز كرده وپس از درنگ در مصر، راهى اندلس شده است، پس از حوادثى كه برايش روى مى دهد به سرزمينى به نام جزاير شيعيان (جزائر الرافضة) مى رود وپس از مدتى درنگ در آنجا، همراه كشتيهايى كه آذوقه مردم آن سرزمين را آورده بودند، راهى جزيره خضراء مى شود، جزيره اى كه بحر ابيض گرداگرد آن را فرا گرفته بوده ودشمنان بدان دست نمى يافته اند. او جزيره خضراء را زيباترين سرزمينى معرفى مى كند كه تا آن روز ديده بوده است ومردم آنجا را با اوصافى نيكو مى ستايد. على بن فاضل در آنجا با عالمى دينى به نام سيد شمس الدين محمد، كه نسبش با پنج واسطه به امام زمان مى رسد ونايب اوست، آشنا مى شود واز محضر درس او استفاده مى كند. سيد شمس الدين خودش با امام زمان ارتباط مستقيم ندارد، اما هر صبح جمعه به محل با شكوهى مى رود واز آنجا امام را زيارت مى كند وپس از آنكه دو ركعت نماز مى گزارد، در آنجا ورقه هايى مى يابد كه مسائل واحكام مورد نياز مردم روى آن نوشته شده است. على بن فاضل مسائلى چون حكم نماز جمعه در عصر غيبت، كيفيت نزول وجمع آورى قرآن واينكه چرا برخى آيات قرآن با آيات قبل وبعد به ظاهر بى تناسب مى نمايد، رؤيت امام در عصر غيبت، زمان ونشانه هاى ظهور آن حضرت را از سيدشمس الدين مى پرسد وپاسخهاى او را در كتابى به نام الفوائد الشمسية گرد مى آورد. وى تصريح مى كند كه كتاب را فقط براى شيعيان خالص نوشته است. سيد شمس الدين به اين پرسشِ على بن فاضل كه من از شيعيان مخلص امام زمانم، پس چرا او را نديده ام، پاسخ مى دهد كه تو در طول همين سفر، بدون اينكه متوجه باشى، دوبار امام زمان را ديده اى وسپس زمان ومكان ديدارها را براى او بازگو مى كند وعلى بن فاضل نيز آنها را به ياد مى آورد.
على بن فاضل سرانجام به امر سيد شمس الدين با همان كشتى كه آمده بود، باز مى گردد واز آنجا براى گزاردن حج، عازم مكه مى شود وسرانجام به عراق مى رود ودر نجف مجاور مى شود.
پيش از مجلسى، قاضى نوراللّه شوشترى (متوفى ۱۰۱۹)، به مناسبت ذكر برخى مكانها، به جزيره خضراء وهمين داستان اشاره كرده واظهار داشته كه شهيد اول اين حكايت را از زين الدين مذكور روايت كرده وبا خط خود نوشته بوده است. قاضى نوراللّه، سپس ذكر كرده كه يكى از معاصرانش به نام شمس الدين محمد بن اسداللّه شوشترى به خواسته شاه طهماسب صفوى، كتابى در بيان حكمت ومصلحت غيبت تأليف كرده، ورساله جزيرة الخضراء را نيز در آن (به فارسى) درج نموده است (ج ۱، ص ۷۸ـ۷۹). آقا بزرگ طهرانى (ج ۵، ص ۱۰۶) احتمال داده است كه اين ترجمه فارسى همان ترجمه اى باشد كه به نام محقق كركى (متوفى ۹۴۰) در هند چاپ شده است (رجوع كنيد به همان، ج ۱، ص ۱۰۹، ج ۴، ص ۹۳ـ۹۴).
داستان ديگرى را بياضى (ج ۲، ص ۲۶۴ـ۲۶۶) از كمال الدين انبارى در ۵۴۳ نقل كرده كه از برخى جهات شبيه ماجراى جزيره خضراست. خلاصه آن چنين است: انبارى در مجلسى حضور داشت كه عون الدين يحيى بن هُبَيره، وزير المقتفى باللّه عباسى، در مذمت مذهب شيعه سخنى گفت. در اين هنگام مردى كه مورد احترام وزير بود، اجازه خواست در باره شيعيان حكايتى نقل كند كه خود شاهد بوده است. او گفت: من وپدرم به قصد تجارت از باهيه كه شهرى بسيار بزرگ بود با كشتى عازم سفر شديم. آنگاه، به جزاير سرسبزى رسيديم كه ناخداى كشتى نيز تا آن زمان به آنجا نرفته بود ونام آن را نمى دانست. مردمان اين جزاير بهترين آداب ورسوم اجتماعى را داشتند ودر راستى وامانت وديانت بى همتا بودند. راوى داستان كه از چندين شهر در اين جزاير ديدن كرده بوده است، حاكمان اين شهرها را به ترتيب طاهر، قاسم، ابراهيم وهاشم نام مى برد ومى گويد كه همه آنان خود را از فرزندان صاحب الامر مى دانستند (براى مشروح اين داستان رجوع كنيد به نورى، ص ۲۱۳ـ ۲۲۰).
در سالهاى اخير، مؤلفى عراقى به نام ناجى نجار، كتابى در باره جزيره خضراء نوشت وآن را با مثلث برمودا تطبيق داد. على اكبر مهدى پور اين كتاب را با عنوان جزيره خضراء وتحقيقى پيرامون مثلث برمودا، همراه با افزوده هايى، به فارسى ترجمه كرد. جعفر مرتضى عاملى بر اين كتاب نقد نوشته وعلاوه بر اينكه سند ومحتواى روايت را نقد كرده، تطبيق جزيره خضراء را بر مثلث برمودا ناروا دانسته است (براى توضيح بيشتر رجوع كنيد به عاملى، ص ۲۲۱ـ۲۳۶). كتاب ديگرى كه سند ومحتواى داستان جزيره خضراء را با تفصيل بيشتر نقد كرده واشكالات اين حكايت را نمايانده وبه نقد نظريه انطباق جزيره خضراء بر مثلث برمودا پرداخته، كتابى است در بررسى ديدگاههاى محمدتقى شوشترى، جعفر مرتضى عاملى، ابراهيم امينى وديگران كه ابوالفضل طريقه دار با عنوان جزيره خضرا: افسانه يا واقعيت؟ تدوين ودر باره آن تحقيق كرده است (براى تفصيل نقد نظريه انطباق جزيره خضراء بر مثلث برمودا در اين كتاب رجوع كنيد به طريقه دار، ص ۴۷ـ۱۰۹، ۱۶۳ـ۱۷۴).
شيخ جعفر كاشف الغطاء (ص ۶۹) اين داستان را از ساخته هاى داستان سرايان معرفى مى كند كه برخى از اخباريها آن را از كتابهاى مهجور وساختگى نقل كرده اند. او مضمون ومفاد داستان را مخالف اصول پذيرفته شده شيعه وگفتار عالمان دانسته است (همان، ص ۷۰). برخى از معاصران، مانند آقابزرگ طهرانى (ج ۵، ص ۱۰۵)، سيد محمدعلى قاضى طباطبائى (جزايرى، ج ۲، ص ۶۹، تعليقه قاضى طباطبائى)، محمدتقى تسترى (ص ۱۴۶ـ۱۵۲) وسيد محمد صدر (ص ۷۶ـ ۸۸) نيز به نقد سند ومحتواى اين داستان پرداخته اند.
على اكبر غفارى (ص ۱۱۴) اصل حكايت جزيره خضراء را مربوط به يكى از فرزندان اسماعيل، پسر امام صادق عليه السلام، مى داند كه با امام زمان هم لقب ودوازدهمين نسل از على عليه السلام بود (نيز رجوع كنيد به حسن زاده آملى، ج ۲، نكته ۹۹۰). به نظر مى رسد عراقيانى كه از آن سرزمين ديدن كرده اند، به سبب تشابه نام وكنيه ولقب او با حضرت مهدى، تصور مى كردند او همان مهدى است كه نامش در روايات آمده وحاكمان آن جزاير فرزندان او هستند.
منابع:
آقابزرگ طهرانى؛ على بن محمد بياضى، الصراط المستقيم الى مستحقى التقديم، چاپ محمدباقر بهبودى، (تهران) ۱۳۸۴؛ محمدتقى تسترى، الاخبار الدخيلة، چاپ على اكبر غفارى، تهران ۱۳۹۰؛ نعمت اللّه بن عبداللّه جزايرى، الانوار النعمانية، بيروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛ محمدبن حسن حرّعاملى، امل الآمل، چاپ احمد حسينى، بغداد (۱۹۶۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ ش؛ حسن حسن زاده آملى، هزارويك نكته، (تهران) ۱۳۶۴ ش؛ نوراللّه بن شريف الدين شوشترى، مجالس المؤمنين، تهران ۱۳۵۴ ش؛ محمد صدر، تاريخ الغيبة الكبرى، بيروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲؛ ابوالفضل طريقه دار، جزيره خضرا: افسانه يا واقعيت؟، قم ۱۳۷۷ ش؛ جعفر مرتضى عاملى، دراسة فى علامات الظهور والجزيرة الخضراء، قم ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛ على اكبر غفارى، (تصحيح وتحقيق متون حديثى)، علوم حديث، سال ۵، ش ۱ (بهار ۱۳۷۹)؛ جعفر بن خضر كاشف الغطاء، الحـقّ المبين فى تصويب رأى المجتهدين وتخطئة الاخباريين، چاپ محمدكاظم روحانى، در گنجينه بهارستان: مجموعه ۱۱ رساله در فقه واصول، به كوشش حسنعلى على اكبريان، تهران: كتابخانه، موزه ومركز اسناد مجلس شوراى اسلامى، ۱۳۸۱ ش؛ مجلسى؛ حسين بن محمدتقى نورى، جنة المأوى فى ذكر من فاز بلقاء الحجة عليه السلام، أو، معجزته فى الغيبة الكبرى، در مجلسى، ج ۵۳.