تنها راه (۷) مروری بر زیارت صاحب الامر (عجل الله فرجه)
دکتر صادق سهرابی
فصلنامه انتظار ۱۳۸۳ شماره (۱۱-۱۲)
اشاره
در شیار این فرازها جریان معرفتی با سلام ودرود، شهادت وشهود وتوسل ووسیله یابی شکل می یابد. ودر فراز وفرود وامواج واژگان اذهان عاشقان را به ساحل امن «تنها راه» می سپارد. به او می آموزد که باید برکات معرّفی را با فتح قلّه های فرهنگ مهدویت به پیش بَرَد واز همین روست که فرایند فرهنگ انتظار را یکپارچه وپیوسته باید گذر نماید واز معبرهای «انتظار»، «توقع» و«ترقب» به سلامت عبور کند وآداب عشق را جانانه مشق کند.
اُشهِدُ الله واُشهِدُ مَلائکَتَهُ واُشهِدُکَ یا مَولایَ بهذا ظاهِرُهُ کَباطِنِه وسِرُّهُ کَعَلانیَتِهِ واَنتَ الشاهِدُ علی ذلک وهو عَهدی الیک ومیثاقی لدیک اِذ اَنتَ نظام الدّین ویَعسُوبُ المتّقین وعزّ الموحدّین وبذلک امرنی ربّ العالمین.
گواه می گیرم خدا را وگواه می گیرم فرشتگانش را وگواه می گیرم تو را ای مولایم! به این اعتقاد قلبی که نسبت به تو دارم. عقیده ای که ظاهرش مانند باطن وسرّش همانند آشکار آن است وتو خود بر آن شاهدی وآن عهد من است با تو وپیمان من است در پیشگاه تو؛ چون تو خود نظام دین هستی وپیشوای متقیان وعزّت یکتاپرستان، وپروردگار جهان مرا بر آن امر فرموده است.
بر ادّعا واعتقاد خویش گواه می گیرم خداوند وفرشتگان را وامام زمان(ع) را به عنوان شاهد وگواه خود یاد می کنم.
واعلام می کنم که در ظاهر وباطن وپنهان وآشکار بر همین مرام هستم (ودر همین جا دوباره خود حضرت را شاهد وگواه می آورم) «وانت الشاهد علی ذلک» واین به نمایش گذاشتن اوج اُنس وقُرب است. در ادامه سخن از عهد ومیثاق با حضرتش می رود.
جریان معرفتی واعتقادی خود را نشان دادم وگواهی دادم که پنهان وآشکارش یکی است؛ زیرا از نگاه آسیب شناسی اعتقادی چه بسا انسان دچار آسیب های «شک»، «شبهه»، «ریا» و«سمعه» شود؛ یعنی یا در ساحت نظری (شک وشبهه) ویا در ساحت عملی (ریا وسمعه) ممکن است انسان دچار آسیب بشود.
این گونه است که در دعای دوران غیبت امام زمان(ع) آمده است:
وَاجعَل ذلک منّا خالِصاً مِن کُلّ شَک وشُبهَة وریاءٍ وسُمعَة حَتّی لا نُریدَ بِه غیرَکَ ولانَطلُبَ بِهِ اِلاّ وَجهَکَ.۱
خداوندا! این عقیده ما را از هرگونه آسیب های شک، شبهه، خودنمایی وشهرت خالص گردان؛ تا این که به وسیله آن عقیده فقط تو را بخواهیم وتو را طلب کنیم.
دوباره دلبر خود وامام عصر خویش را شاهد وگواه می گیرم، «وانت الشاهد علی ذلک» که تو بر این اظهار ارادت وجریان معرفتی واعتقادی من آگاه هستی. چه خوش است این اوج اُنس وقرب ونجوای عاشقانه!
در ادامه عهد ومیثاق خود را با تو یاد وبازخوانی می کنم؛ چون که تو نظامِ دین هستی. قواعد علم واساس آن وقوام وچهار چوب علم ودین بر قامت بلند تو استوار است. تو واجداد معصومت ارکان توحید هستید. آنان که عهد ومیثاق خود را از شما بگسلند وقطع نمایند، از مدار حق بیرون شده اند ودر مدار باطل دچار تیه وسرگردانی گشته اند.
فَلَو تَطاوَلَتِ الدُّهُورُ وتمادَتِ الاَعمارُ لَم اَزدَد فیکَ اِلاّ یقیناً ولک اِلاّ حُبّاً وعَلَیکَ اِلاّ مُتکِلاً ومُعتَمداً ولِظُهُورِکَ اِلاّ مُتَوَقِّعاً ومُنتَظِراً ولِجهادی بَینَ یَدَیکَ مُتَرَقِّباً فاَبذُلُ نَفسی ومالی ووَلدی واَهلی وجَمیعَ ما خَولَنی رَبّی بَینَ یَدَیکَ وَالتصَرُّفِ بَینَ اَمرِکَ ونَهیِکَ.
پس اگر روزگاران طولانی وعمرها بلند شود جز این نیست که یقینم دربارهِ تو افزون می شود وعشق ودوستی ام برای تو زیاد می شود، وتوکل واعتمادم به تو، افزایش می یابد. وبرای ظهور تو متوقع وآماده وپیوسته مسئو لیت پذیر خواهم بود ودر این آماده بودنم از انتظار وآمادگی وتوانمندی های لازم برخوردارم، وبرای جهاد در رکاب وپیشگاه تو چشم به راهم ودیدبانی ورصدهای به هنگام ومناسب انجام می دهم (ثانیه شماری می کنم). تا این که بخشش کنم جان ومال وفرزند واهل وعیالم را وهمه دارایی ام را که پروردگار به من عطا کرده، در پیشگاه تو وهمه را در راه امر ونهی تو صرف می کنم.
اگر چه دوران غیبت طولانی شد وعمرهای بسیاری سپری، ولی تاکنون جمال دل آرای تو را ندیده ام وهر چه که بیش تر می گذرد، پوچی ادعاهای دیگران را بهتر وبیش تر درمی یابم ومشاهده می کنم که دیگران در بساط خود چیزی ندارند وتمامی بَزَک ها ورنگ ها، رخسار زشت خویش را می نمایند.
پس ما به باوری عمیق وگسترده دربارهِ تو دست می یابیم که واقعاً «تنها راه» تو را می زیبد؛ «لم ازدد فیک الا یقیناً». وآستانهِ بلند یقین وباورم تنها جایگاه قدم های توست. دیوانه وار ومستانه سرگردان کوی عشق توام وشکوفه های محبت ودوستی تو را به نظاره می نشینم؛ «ولک الاّ حبّاً».
با یقین وحبّی که نسبت به تو یافته ام نمی توانم به غیر تو دل ببندم واعتماد کنم. فقط راهبرد انتظار راه به جایی می برد؛ «وعلیک الاّ متکلا ومعتمداً».
با بینش مهدوی وگرایش به آن وتکیه بر راهبرد انتظار برای ظهور خورشید باید گام برداشت.
برای آن که خورشید را از پس ابرها بیرون آوریم ودر آغوش نگاه خود برکشیم، باید به مقام توقّع وپیوسته آماده باش بودن راه یابیم وهمیشه مسئو لیت پذیر باشیم؛ «متوقّعاً».
وبه انتظار وآمادگی وتوانمندی های لازم بار یابیم ودر عرصه ها وساحت های گوناگون فردی واجتماعی از صلاحیت ها وآمادگی لازم برخوردار باشیم؛ ساحت های، عاطفی ورفتاری؛ «منتظراً».
ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل می کند:
مَن سَرّ اَن یکون مِن اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر فان مات وقام القائم بعده کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه فجدّوا وانتظروا هنیئاً لکم ایّتها العصابة المرحومة.۲
کسی که می خواهد از یاران واصحاب امام مهدی(ع) باشد، باید انتظار بَرَد وورع وپاک دامنی پیشه سازد واخلاق خویش را نیکو کند. در این حالت اگر بمیرد وحضرت حجّت پس از مرگ او ظهور کند، پاداش کسی را دارد که آن حضرت را درک می کند. پس تلاش کنید ودر انتظار باشید؛ گوارا باد بر شما ای گروهی که مورد رحمت حق قرار گرفته اید.
مهدی یاوران وقتی پس از مقام های «متوقع» و«منتظر» در مقام «مترقب» جای می گیرند، با «آماده باشی مستمر» و«توانمندی لازم» اقدام به «دیدبانی ورصدهای» به هنگام می کنند تا بتوانند جایگاه خود را تبیین کنند. هم هدف را رصد می کنند وشرایط ونشانه های ظهور را زیر نظر می گیرند وهم در نسبت سنجی میان وضعیت خود وشرایط موجود بهترین موضع گیری را اتخاذ می نمایند؛ «ولجهادی بین یدیک مترقّباً».
مهدی یاوران پس از توجه به این مقام ومحورها، با بذل جان، مال، فرزندان واهل وعیال وتمامی امکانات در پیشگاه امام زمان خود وصرف آن ها برای امر ونهی او، از هیچ چیزی دریغ نخواهند کرد.
فرهنگ انتظار همهِ این پیام های هماهنگ وهمگرا را با هم وبه گونهِ نظام مند دارد. با چنین بلوغ وبالندگی می توان همه هستی خود را در طبق اخلاص نهاد وتقدیم راهش کرد.
مَولایَ فَاِن اَدرَکتُ اَیّامَکَ الزّاهِرَة واَعلامَکَ الباهِرَة، فَها اَنَا ذاعَبدُکَ المُتَصَرِّفُ بَینَ اَمرِکَ ونَهیِکَ، اَرجُو بِهِ الشهادَة بَینَ یَدَیکَ والفوزَ لَدَیکَ.
مولای من! اگر ایّام دولتِ درخشان وشکوفای تو وپرچم های نمایان ونورانی تو را درک کردم، پس من آن بنده ای خواهم بود که امر ونهی تو را گردن نهاده وبه جای آورده ام، که به وسیلهِ آن، آرزوی شهادت در پیشگاه تو وکامیابی در حضور تو را دارم.
اگر در آن روزهای سبز وشکوفا که پرچم های تو برافراشته می شوند، تو را در آغوش دیدگانم دریابم، من آن بنده ای هستم که در افق نگاه خود در پهنای باور خویش تنها امر ونهی تو را جای می دهم، وآرزویِ سبز من با شهادت سرخ شکل می گیرد وبرآورده می شود. این سان است که در باغ دستان تو شکوفه می کند وسروآسا قد می کشد وسرافراز می گردد ورستگاری برای من به ثمر می نشاند.
انبیا واوصیا نیز با فریاد «آه آه شوقاً الی رُوِ یتهم»۳ شعله های شور خویش را وطوفان عشق وبی تابی را به امواج واژگان می سپارند ورغبت واشتیاقشان را در پیشگاه امام زمان(ع) واصحاب او به نمایش می گذارند.
امام صادق(ع) می فرماید:
لَو اَدرکتُهُ لَخَدمتُهُ ایّام حیاتی۴
اگر دوران ظهورش وحضورش را درک کنم، همانا تمام عمرم، در خدمتش خواهم بود.
ببینید امام صادق چگونه در آروزی درک حضورش داد سخن می دهد وآرزوی درک دوران او را در دل دارد، چرا چنین نباشد؟ همگان در صف خریداران یوسف زهرا سهم می ستانند وخریدار اویند.
«آمادگی» و«مسئولیت پذیری»، «دیدبانی ورصد کردن» را از همین دوران غیبت باید تمرین کرد وپیوسته در آرزوی اطاعت محض وتقدیم جان وتوفیق شهادت در راهش بود.
مَولایَ فَاِن اَدرَکنی المَوتُ قَبلَ ظُهُورِکَ فَانّی اَتَوَسلُ بِکَ وبِابائکَ الطّاهِرینَ الی الله تعالی واَسئلُهُ اَن یُصَلِیَ عَلی مُحَمدٍ والِ مُحَمدٍ واَن یَجعَلَ لی کَرة فی ظُهُورِکَ ورَجعَة فی اَیّامِکَ لاِبلُغَ مِن طاعتِکَ مُرادی واَشفِیَ مِن اَعدائکَ فُؤادی
مولای من اگر پیش از ظهورت مرگ من فرا رسد، در این صورت من توسل می جویم به تو وپدران پاک تو به درگاه خدای تعالی، واز او درخواست می کنم که بر محمد وآل محمد درود فرستد واین که در هنگام ظهور تو بازگشت ورجعتی را برای من قرار دهد، تا در ایام دولت تو با اطاعت وپیروی از تو به مقصودم برسم، واز شماتت دشمنانت قلبم را شفا دهم.
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
مُؤمِنٌ بِاِیابِکُم مُصَدّقٌ بِرَجعتِکم.
باور دارم که شما پاکان هستی وخاندان نور بار دیگر پیش از قیامت به دنیا بازمی گردید.
علمای برجسته شیعه فرموده اند؛ در زمان ظهور حضرت مهدی(ع) امامان(ع) رجعت خواهند کرد. گروهی از مؤمنان خالص نیز به این جهان رجعت می کنند تا دین خدا را وامام زمان را یاری نمایند. هم چنین بعضی از سر کرده های ظلم وکفر نیز به دنیا باز می گردند تا بازخواست شوند وتازیانه های عدالت را مشاهده نمایند.
البته مخالفان ما مسئلهِ رجعت را برنمی تابند وآن را انکار می کنند وبه ما دشنام می دهند. با اندکی دقت در بسیاری از آیات، غفلت یا تغافل آن دسته از بی خبران زدوده می شود.
خداوند در قرآن، داستان رجعتِ عزیر واصحاب کهف وقومی از بنی اسرائیل را متذکّر شده است،۵
نیز در شرح حال بعضی از نمایندگان قوم موسی(ع) چنین می فرماید:
ثُمّ بعثناکُم مِن بَعدِ مَوتِکُم لَعَلکُم تَشکُروُن۶
سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم شاید شکر نعمت او را به جا آورید.
وقتی که نمایندگان بنی اسرائیل سخن گفتن خداوند با حضرت موسی را دریافتند، گفتند:
حَتّی نَرَی الله جَهرَة فَاَخَذَتکُمُ الصّاعِقَه....۷
ای موسی! ما به خداوند ایمان نمی آوریم مگر این که خدا را آشکارا مشاهده نماییم....
در همین حال صاعقه ای فرود آمد وآن ها را هلاک کرد. حضرت موسی(ع) به خداوند عرض کرد: «پروردگارا من به بنی اسرائیل چه پاسخ بدهم وچگونه بدون این ها به سوی آنان برگردم؟» از این رو خداوند به خاطر حضرت موسی ایشان را زنده کرد وبار دیگر به دنیا بازگشت ورجعت نمودند.
امام صادق(ع) فرمود:
آن گاه که زمین دهان باز کند، نخستین کسی که به دنیا باز می گردد امام حسین(ع) است. البته رجعت برای همهِ مردم نمی باشد، بلکه برای افراد مخصوص است؛ زیرا فقط اشخاصی که مؤمن خالص یا مشرک کامل باشند بار دیگر به دنیا باز می گردند.۸
امام باقر(ع) فرمود:همانا حضرت رسول(ص) وحضرت علی(ع) به دنیا باز خواهند گشت.۹
از امام صادق(ع) نقل شده است:
هر کس چهل صبح دعای عهد را بخواند، از یاوران حضرت قائم(ع) می شود واگر پیش از ظهور آن حضرت عمر خویش را سپری کند، خداوند او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی به هر کلمه هزار حسنه او را کرامت فرماید وهزار گناه او را بپوشاند.۱۰
مَولایَ وَقَفتُ فی زیارتک مَوقف الخاطئین النّادمین، الخائفینَ مِن عِقابِ رَبّ العالَمینَ وَقَدِ اتکلتُ عَلی شفاعَتِکَ ورجوت بموالاتک وشفاعتک محو ذنوبی وستر عیوبی ومغفرة زللی فکن لِوَلیّکَ یا مولای عند تحقیق اَمَلِهِ واسئَلِ الله غفران زَلَلِهِ فقد تَعَلقَ بِحَبلک وتمسک بولایتک وتبَرءَ من اَعدائک.
مولای من، ایستاده ام برای زیارت تو؛ همانند ایستادن خطاکاران پشیمان وترسان از کیفر پروردگار جهانیان، من تکیه زده ام بر شفاعت تو وامید بسته ام به دوستی واطاعت تو واین که شفاعت تو گناهانم را نابود کند وعیب ها وزشتی هایم را بپوشاند ولغزش هایم را بیامرزد. پس تو ای مولای من! دوستت را به آرزویش برسان واز خدا آمرزش خطاهایش را بخواه که او به رشته ولایت ومحبّت تو چنگ زده واز دشمنانت بیزاری جسته است.
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
یا وَلی الله اِن بَینی وبَینَ الله ذُنُوباً لا یأتی علیها رضاکم فَبِحَقٍّ مَنِ ائتَمَنَکُم عَلی سِرٍّهِ واستَرعاکُم اَمرَ خَلقِهِ وقَرَنَ طاعَتَکُم بِطاعَتِهِ لمّا استَوهبتم ذُنوُبی وکُنتُم شُفعائی.۱۱
ای ولیّ خدا: من مرتکب گناهانی شده ام که این گناهان میان من وخداوند فاصله انداخته ورابطهِ بندگی من با او را قطع کرده است وجز خشنودی وشفاعت شما از ما شیعیان، چیز دیگری نمی تواند آن گناهان را از بین ببرد. پس شما را سوگند می دهم به حقّ کسی که شما را امانتدارِ راز خویش قرار داد، نیز سوگند می دهم شما را به حقّ کسی که امر مخلوقاتش را به شما واگذار کرد؛ یعنی شما را امام وراهنمای مردم قرار داد، سوگند می دهم شما را به کسی که اطاعت از شما را بر مردم واجب کرده وآن را در ردیف اطاعت از خود ذکر کرده است. آن جا که فرمود:
﴿اَطیعوا الله واطیعُوا الرسُولَ وَاولِی الاَمرِ مِنکُم﴾.۱۲
اطاعت کنید خدا را واطاعت کنید پیامبر خدا وصاحبان امر را.
در دعای توسل می خوانیم:
اِنّا تَوَجهنا واستَشفَعنا وتَوَسلنا بِکَ اِلَی الله.
ما با تو جهت یابی می کنیم وبا همراهی تو به وسیله تو سوی او راهی می شویم وتمامی پستی ها وآلودِگی ها را به کناره می افکنیم.
اللهم صَلّ علی محمد والِهِ، واَنجِز لِوَلیّکَ ما وَعَدتَهُ. اللهم اَظهِر کَلِمَتَهُ واَعلِ دَعوَتَهُ، وانصُرهُ عَلی عَدُوّهِ وعَدُوّکَ یا رَب العالَمین.
پروردگارا، دورد فرست بر محمد وآل محمد ووفا کن وعملی گردان به آن چه که ولیّت را وعده دادی. خدایا آشکار نما سخن او را. دعوتش را برافراز وبر دشمنش وبر دشمن خودت او را یاری فرما، ای پروردگار جهانیان.
در آیات قرآن از وعده های بسیاری نسبت به ظهور حضرت سخن به میان آمده است:
﴿وَعَدَ الله الذینَ امَنُوا مِنکُم وعَمِلوُا الصّالِحتِ لَیَستَخلِفَنهُم فی الارضِ کَمَا استَخلَفَ الذینَ مِن قَبلِهِم ولَیُمَکّنَن لَهُم دینَهُمُ الذی ارتَضَی لَهُم ولَیُبَدّلَنهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم اَمناً﴾۱۳
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورد ونیکوکار گردد، وعده فرموده که با ظهور امام زمان به آن ها در زمین خلافت دهد؛ چنان که امت های صالح پیامبران گذشته، جانشین پیشینیان خود شدند (وعلاوه بر خلافت) دین پسندیده آنان را بر همه ادیان چیرگی وبرتری عطا کند وبه همه مؤمنان پس از خوف وترس از دشمنان، ایمنی کامل دهد.
ابو بصیر می گوید: «سألت اباعبدالله(ع) عن قول الله تعالی فی کتابه ﴿هُوَ الّذی اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدی ودین الحَقٍّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلّهِ ولَو کَرِهَ المُشرِکُون﴾۱۴
از امام صادق(ع) دربارهِ این آیهِ شریفه «وخداوندی است که پیامبرش را با هدایت ودین حق فرستاد، تا او را بر تمام ادیان پیروز گرداند؛ اگر چه مشرکان آن را کراهت داشته باشند.» پرسیدم.
امام در جواب فرمود:«به خدا قسم هنوز موقع تأ ویل این آیه نرسیده است». گفتم: «قربانت گردم! چه وقت موقع آن فرا می رسد؟» حضرت فرمود:
هنگامی که حضرت قائم(ع) قیام کند، موقع تأ ویل این آیه فرا می رسد، وچون حضرت قائم قیام کند هر کافر ومشرکی، ظهور او را ناخوش دارد؛ زیرا اگر کافر یا مشرک در دل سنگی پنهان شود آن سنگ صدا می زند: ای مُؤمن! کافر یا مشرکی در دل من پنهان شده است بیا او را به قتل برسان! خداوند او را بیرون می آورد ویاران حضرت قائم او را به قتل می رسانند.۱۵
اللهم صَلٍّ علی محمدٍ وآلِ محمّد، واَظهِر کَلِمَتِکَ التّامة ومُغَیبَکَ فی اَرضِکَ الخائِفَ المُتَرَقّبَ.
خدایا بر محمد وآل محمد درود فرست، کلمهِ تامه ات وآن پنهان شده در روی زمینت را وآن ترسان ومراقب را ظاهر وآشکار فرما.
خدایا تو حجت بر حق وامام زمان را جلوهِ تام توحید واز ارکان توحید، قرار دادی ومعرفت خود را در آینهِ آن امام همام بر همه عالم وآدم به نمایش گذاردی. هم اکنون این خورشید تابنده در فراسوی ابرها پنهان شده ونگران حال مؤمنان است واز ترس نابخردان وظالمان بداندیش، شرایط واحوال بشر را نظاره می کند ودر انتظار اذن ظهور است.
هم چنان که در توقیع شریف می فرماید:
انّا غیر مهملین لمراعاتکم ولاناسین لذکرکم ولولا ذلک لَنَزَل بکم اللاواء وَاصطَلَمَتکُمُ الاَعداء.۱۶
ما فارغ از شما نشده ایم واز رعایت وعنایت شما غافل نگشته ایم واگر چنین می بود دشمنان تاکنون شما را نابود وریشه کن کرده بودند.
حضرت در شرایط موجود، مراقب شیعیان می باشد ومراقب حال آنان است وبا ارشاد وعنایت های ویژه هدایت شان می کند و...
اَللهُم انصُرهُ نَصراً عَزیزاً وافتَح لَهُ فَتحاً یَسیراً. اللهمَّ واَعِز بِهِ الدّینَ بَعدَ الخَموُلِ، واَطلِع بِهِ الحَق بَعدَ الاُفُولِ، واَجلِ بِهِ الظُّلمَة وَاکشِف بِهِ الغُمة. اللهم وآمِن بِهِ البِلادَ وَاهد بِهِ العِبادَ. اللهم املا بِهِ الاَرضَ عَدلاً وقِسطاً، کَما مُلِئَت ظُلماً وجَوراً، اِنکَ سمیع مُجیب.
خدایا او را یاری کن، یاریِ با عزّت ، وپیروزی آسان برایش بگشای. خدایا دین را به دست او پس از گم نامی نیرومند گردان، وحق را به دست او پس از غروب وافول آن پرفروغ ساز. به وسیلهِ او ابرهای تیره را زایل کن واندوه را به وسیلهِ او برطرف فرما. شهرها را به وسیلهِ او امن وامان گردان وبندگان را به وسیلهِ او هدایت فرما. بار خدایا زمین را به وسیلهِ او پر از عدل وداد گردان؛ هم چنان که از ظلم وبیدادگری پُر گشته است؛ همانا تویی شنوا واجابت کننده.
در زیارت حضرت صاحب الامر۱۷ می خوانیم: «السلام علی ربیع الانام ونضرة الایّام؛ سلام بر بهار مردم وروزهای سبز وخرّم.»
همهِ آسایش وراحتی ها تنها در گرو دولت کریمه آن عزیز سفر کرده شکل خواهد گرفت. از این رو باید با رشد وبلوغ اجتماعی، شناخت وانتظار دولت کریمه به یک جریان فکری – اجتماعی تبدیل شود وفرهنگ مهدویت را با سه شاخصهِ مورد نظر گسترش داد:
۱. رغبت اجتماعی به دولت کریمه؛
۲. شکایت اجتماعی از وضعیت نبودن نبی وغیبت ولی؛
۳. استعانت اجتماعی.
در توقیع شریفی حضرت به اسحاق بن یعقوب چنین فرمود: «واکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم؛۱۸ برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما همان است.»
امام حسن عسکری(ع) نیز می فرماید:
والله لیغیبنّ غیبة لا ینجو فیها من الهلکة الاّ من ثَبتَهُ الله (عزَّ وجلَّ) علی القول بامامته ووفقه فیها للدعاء بتعجیل فرجه.۱۹
به خدا سوگند [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می یابند که خداوند آن ها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته ودر دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده است.
اگر جامعه بشری با رشد وبلوغ خود گام های رغبت، شکایت اجتماعی، واستعانت اجتماعی را در نوردد، دست به دعا بردارد واز خالق هستی درخواست کند که آن خورشید از پَس ابرها بیرون آید. با آمادگی وآماده باش بودن ومسؤلیت پذیری خود ودیدبانی ورصد وضعیت وآماده کردن شرایط ظهور؛ عطش ورغبت خود را نسبت به امام زمان نشان دهد وهمیشه دغدغه فرهنگ مهدویت را مطلع ومطمح نظر خود بداند، با دعای پیوسته خود به بلوغ بارع وبالنده مهدوی دست می یابد. چنین انسانی زمینه های ظهور را فراهم می سازد وهدیه فرج را در دوران «غیبت» و«ظهور» درک ودریافت می نماید؛ زیرا درک ودریافت فرهنگ مهدویت وامامت آن عزیز سفر کرده ودعا برای فرجش، هم نعمت وگشایش دوران «غیبت» است وهم فرج وگشایش برای دوران «ظهور» وحضورش.
السلام علیک یا وَلِی الله، ائذَن لِوَلیّکَ فِی الدُّخُولِ اِلی حَرَمِکَ، صَلَواتُ الله عَلَیکَ وعَلی آبائِکَ الطّاهرینَ، ورَحمَة الله وبَرَکاتُهُ.
سلام درود بر تو ای ولیّ خدا، اجازه فرما به دوستدارت تا به آستانهِ حرمت وارد شود، (ودر پایان) درود وسلام خداوند بر تو وبر پدران پاکیزه ات وبخشش ورحمت خدا وبرکاتش بر شما باد.
سلام ودرود خدا بر تنها راه وبر گل نرگس. امید آن داریم که ما را به آستانهِ لطف وعنایت خود راه دهد واز تمامی فتنه های آخر زمان رهایی مان بخشد.
او می آید، آری، گل نرگس، با گل مریم می آید، واو «تنها راه» است.