تطبیق ومقایسه دجال در اسلام با آنتی کرایست در مسیحیت
احسان پوراسماعیل(۱) - عباس همامی(۲)
مجله پژوهش دینی - بهار ۱۳۸۷ - شماره ۱۶
چکیده:
یکی از نقاط مشترک در ادیان ابراهیمی، وجود یک نجات دهنده در آخرالزّمان است که بر اساس آن شاهد استیلای حکومت صالحان در جهان خواهیم بود. با بررسی مأثورات ادیان آسمانی به علائم ونشانه هایی مشترک برای فرارسیدن زمان این رویداد بزرگ، پی می بریم که یکی از آنها ظهور دجّال با عنوان اسلامی وآنتی کرایست یا ضدّ مسیح با عنوان مسیحی آن است. اگرچه تصوّر هریک از دو مکتب در پیشینه وپسینه ى این عنوان در بعضی موارد متفاوت است امّا می توان به نقاط مشترکی در حضور دجّال در جامعه پی برد که مهمترین آن رویارویی با مصلح در برپایی حکومت عدالت محور است. در این مقاله، ضمن بررسی پیشینه ى موضوع آنتی کرایست در مسیحیت به عملکرد وی در مأثورات اسلامی اشاره خواهد شد تا به نقاط مشترک وغیر مشترک معلوم گردد.
طرح مسأله
به اعتقاد ادیان الهی وبشری، جهان در پایان عمر خود، نجات بخشی را تجربه خواهد کرد که با سامان بخشیدن مشکلات انسان، روزگاری همراه با آسایش را برای او رقم خواهد زد؛ که در پی آن، عدل در پهنه ى گیتی گسترش می یابد وایمان در جای جای جهان رخ می نماید.
در آیین هندیان باستان «کالکی» دهمین ظهور ویشنو سوار بر اسبی سفید خواهد شد وشمشیر درخشان در دست خواهد گرفت وعصر طلایی را آغاز خواهد کرد. (شایگان، ۱/۲۷۴) سوشیانس(۳) در آیین زردتشت واوستای جدید، جهان مطلوب آینده وشهرستان نیکویی را می سازند (مقدّم، ۱۱) که او آخرین آفریده ى هرمزدی واز تبار فروهرش(۴) ستودنی است. در آیین یهود جهان مطلوب آینده را ماشیح (= مسیح) خواهد ساخت که نمونه ای از این پیش گویی ها را می توان در منابع این دین مطالعه کرد. (نک: کهن، ۳۵۱ - ۵۲ ۳)
در مسیحیت پسر انسان نشانی از همان نجات بخش وعده داده شده است که با بازگشت مسیح به صحنه ى هستی همراه است. مستر هاکس در قاموس کتاب مقدّس بین اصطلاح پسر انسان وباور بازگشت مسیح تفاوت قائل شده ومی گوید: «اصطلاح پسر انسان هشتاد بار در عهد جدید به کار رفته که فقط سی مورد آن با حضرت عیسی (ع) قابل تطبیق است وپنجاه مورد دیگر از مصلح ونجات دهنده ای سخن می گوید که در آخر الزّمان ظهور خواهد کرد». (همو، ۲۱۹) او در ادامه به معرفی منجی نمی پردازد یا به عبارت بهتر توانایی این معرّفی را ندارد؛ اگر چه با مراجعه به منابع اسلامی به رهیافتی مناسب در این زمینه خواهیم رسید. در منابع ومتون اسلامی به ظهور موعودی، از نسل آخرین پیامبر خدا در زمین، به نام حضرت مهدی (علیه السّلام) با عنوان مصلح ورهبر جهان در پایان روزگار بشری یاد شده است. (پوراسماعیل، ۲۰۳۲۷۵)
نگاه شیعه به بحث نجات بخش جهان، نگاهی فرا مکتبی است به این ترتیب که در همه ى امت ها، مردم منتظر برقراری نظام مهدوی (ع) در سراسر گیتی اند؛ از امام علی (ع) در این باره نقل شده است:
«لم یکن فی أمة من الامم مهدیّ ینتظره غیره» (طبری، ۲۵۶) یعنی: در هیچ یک از امّت ها، منتظر مهدیی غیر از او نبوده اند.
جدای از سخن مشترک ادیان از وجود یک نجات بخش در پایان دنیا، ادیان مختلف به خصوص ادیان الهی برای آمادگی هر چه بیشتر پیروان خود، با پیشگویی نسبت به آینده، آنان را از خطرات ومشکلات فرا رو بر حذر داشته اند.
اگر چه کتاب مقدّس دستخوش تحریف شده است (نک: پوراسماعیل، ۲۶) اما با واکاوی ودقّت نظر می توان با مقایسه ى صحیح ادیان با اسلام، در گام اوّل به نقاط مشترکی از آموزه ها وباورهای آنان با اسلام پی برد ودر گام بعدی به تکامل اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی اذعان داشت.
یکی از عنوان های مشترک بین منابع اسلامی ومسیحی، اصطلاح دجّال یا آنتی کرایست است؛ که بر اساس هر دو مکتب در آینده ى حیات بشری پدیدار خواهد شد. اگرچه نام دجال در قرآن بر خلاف عهد جدید به صراحت نیامده است، امّا با جستجو در مأثورات اسلامی می توان به این مفهوم در اخبار مربوط آینده از زبان پیشوایان دین دست یازید.
نکته ى مهم در بررسی پیرامون نقل قول ها درباره ى آینده ى بشر این است که ماهیّت این اخبار چون پیش گویی است وقوع وعدم آن امری ممکن است؛ به عبارت دیگر ظهور منجی در قرآن وروایات به عنوان ضروری دین مطرح شده است، اما پیش گویی ها نسبت به آینده بداء پذیر است. (همو، ۵۴)
دجال در لغت
دجال معادل دروغ گو وکسی است که حق را کتمان می کند ؛ ازهری می گوید: «کلّ کذَّاب فهو دَجال وجمعه دَجَّالون، وقیل: سُمِّی بذلک لأَنه یستر الحقّ بکذبه». (ابن منظور، ۱۱/۲۳۷)
فراهیدی، مفهوم دجّال را دقیقاً در برابر حضرت عیسی (ع) معرفی می کند. «الدَّجَّال: هو المسیح الکذاب، وإِنما دَجْلُه سِحْره وکذِبُه». (همو، ۶/۸۰)
ابن منظور به نقل از ابن سیده، دجّال را مردی از یهود معرفی می کند که در آخر الزّمان با هدف برخورد با حق وجایگزین کردن باطل خروج می کند؛ عدّه ای نیز او را مدعی ربوبیّت معرّفی می کنند. «المسیح الدَّجَّال رجل من یهود یخرج فی آخر هذه الأُمة، سمی بذلک لأَنه یدْجل الحقَّ بالباطل، وقیل: بل لأَنه یغَطِّی الأَرض بکثره جموعه، وقیل: لأَنه یغَطِّی علی الناس بکفره، وقیل: لأَنه یدَّعی الربوبیه، سمی بذلک لکذبه، وکل هذه المعانی متقارِب؛ قال ابن خالویه: لیس أَحد فسَر الدَّجال أَحسن من تفسیر أَبی عمرو قال: الدَّجَّال المُمَوِّه». (همو، ۱۱/۲۳۷)
در اصطلاح علم الحدیث، راویانی که درباره ى آنها تعابیری به کار رفته که مبالغه در دروغ گویی آنان باشد به (یکذّب دجّال) نامبردار می شوند؛ این دسته از روایات فاقد اعتبار وارزش نقل واحتجاج ندارد. (نک: معارف، ۳۵۸)
دجّال در اصطلاح روایات اسلامی
با بررسی آن چه از روایات اسلامی برمی آید می توان گفت دجّال عبارت از کسی است که با انکار منجی آخرالزّمان ورویارویی با وی درصدد شکست حکومت جهانی مصلح است.
پیشینه ى اعتقاد به ضد مسیح
مسترهاکس در قاموس کتاب مقدس در سرتاسر اناجیل اربعه وملحقات آن برای واژه ى دجّال جایی جز رساله ى یوحنّا(۵) پیدا نمی کند ومقصود از دجّال را کسی می داند که با مسیح (ع) مقاومت وضدّیت می کند ومدّعی جایگاه اوست. (همو، ۳۷۵)
محتوای مکاشفات یوحنّا را می توان بر اساس هر یک از رویاهای اصلی یوحنّا به چهار قسمت تقسیم نمود:
۱ - رویای اوّل: که مسیح را در حال سخن گفتن با کلیساها می بیند.
۲ - رویای دوّم: مسیح بر کائنات تسلط می یابد.
۳ - رویای سوّم: طی آن مسیح بر همه ى قدرتهای شریر پیروز می شود.
۴ - رویای چهارم: که در آن شاهد سلطنت مسیح در کره ى زمین است.
آن چه دراین تقسیم بندی مشخص است این است که بیشتر رویاهای یوحنّا مربوط به آینده است؛ با این سخن روشن می شود که چرا بیش از هر جایی ردّپای ضدمسیح را باید در مکاشفات یوحنّا جست با این حال باید توجّه داشت که ادبیات یوحنّا استعاری وسمبولیک است که بسیاری برای فهم آن به استفاده از عهد عتیق روی می آورند. (هلی، ۷۴۰)
در رساله ى اوّل یوحنّای رسول آمده است: «ای بچّه ها، این ساعت آخر است وچنان که شنیده اید که دجّال می آید، الحال هم دجّالان بسیار ظاهر شده اند واز این می دانیم که ساعت آخر است». (همانجا، ۲: ۱۸)
بر این اساس یکی از نشانه های ساعت آخر یا به تعبیر اسلامی آن آخر الزّمان، ظهور دجّال است ؛ اگر چه در ادامه به این مطلب اشاره شده که در هر زمان دجّال می تواند مصداقی پیدا کند؛ با این بیان می توان اینطور نتیجه گرفت که دجّال ممکن است فرد خاصّی نباشد بلکه می تواند جریان خاصّی باشد، چنان چه در ادامه ى نامه تعریف دقیقی از دجّال ارائه می شود: «دروغگو کیست، جز آن که مسیح بودن عیسی را انکار کند. آن دجّال است که پدر وپسر را انکار می نماید، کسی که پسر را انکار کند، پدر را هم ندارد وکسی که اعتراف به پسر نماید، پدر را نیز دارد». (همانجا، ۲: ۲۴ - ۲۲)
فرد یا جریان خاصّ دجّال در پی انکار حضرت عیسی (ع) هستند که بر اساس آموزه های انجیل چنین شخصی از خدا نیست «وهر روحی که عیسی مسیح مجسّم شده را انکار کند، از خدا نیست. واین است روح دجّال که شنیده اید که او می آید والان هم در جهان است» (همانجا، ۴: ۳ و۴) به این ترتیب در موارد مختلفی در ملحقات اناجیل شاهد منکران حضرت عیسی (ع) با عنوان دجّال هستیم. «زیرا گمراه کنندگان بسیار به دنیا بیرون شدند که عیسی مسیح ظاهرشده ى در جسم را اقرار نمی کنند. آن است گمراه کننده ودجّال». (رساله ى دوّم یوحنّا، ۷)
تقریباً همه ى مفسران اناجیل از دجّال در ضمن استفاده از مکاشفة یوحنا اشاره می کنند، با این حال اختلاف اصلی آنان را باید در مورد باب خاصی که در آن از وی یاد شده دانست که نظرات آنان به قرار زیر است:
۱ - برخی به «وحش». (همانجا، ۱۱: ۷)
۲ - برخی به «اژدهای آتشگون». (همانجا، ۱۲)
۳ - برخی به وحشی که ده شاخ وهفت سر دارد. (همانجا، ۱۳ به بعد)
۴ - بسیاری از محققان، دجّال را بر وحشی که «دو شاخ مثل شاخ های بره» داشت و«مانند اژدها» سخن می گفت (همانجا،۱۱: ۱۳ وآیات بعدی) یا بر وحش قرمزی که «هفت سر وده شاخ داشت» (همانجا، ۱۷)یا در نهایت به شیطانی که «از زندان خود خلاصی خواهد یافت» وامت ها را گمراه خواهد کرد (همانجا، ۷: ۲۰ وآیات بعدی) منطبق می دانند. «دایره المعارف کاتولیک، مدخل دجّال)
پولس نیز درباره ى ظهور آنتی کرایست خبر داده است امّا تعبیر او «مرد شریر» و«فرزند هلاکت» است؛ بدین ترتیب برای رسیدن به روز مسیح این مرد ظاهر می شود وگروهی را مرتد می کند. (نک: دوّم تسالونیکیان، ۲: ۴ - ۱)
ظهور ضدمسیح حداقل با سه رویداد در ملحقَّات اناجیل ترسیم می شود که به شرح ذیل است:
۱ - سرّ بی دینی که حمایت کننده ى اصلی قدرتهای شریر در حال حاضر است در سرتاسر جهان آشکار می شود. (دوّم تسالونیکیان، ۲: ۷) اوج این حرکت در بی حرمتی به معیارهای مقدّس کلام الهی است اگر چه عدّه ای وفادار باقی می مانند. (مکاشفه، ۷: ۲)
۲ - در روزهای آخر بسیاری از مدعیّان کلیسا از حقیقت کتاب مقدّس دور شده ومرتد(۶) خواهند شد.
۳ - برداشته شدن یک مانع یا شخصی است که با این اتّفاق، روز خدا آغاز می گردد. (دوّم تسالونیکیان، ۲: ۷)
ملّت یهود در اثر تماس با ایرانیان معتقد به یک منجی یا نجات دهنده شده که مانند «سوشیانس» در آخر الزّمان ظهور خواهد کرد؛ این تفکر به دلیل ظلم رومیان به ایشان تقویت یافت وایمان آنان در انتظار ظهور نجات دهنده ای به نام «مسیح» بیشتر شد تا این که بر اثر این اعتقاد جوانی از یهود به نام «یشوع»(۷) ظهور کرد وخود را به دروغ «مسیح موعود» خواند، برخی از یهودیان به او گرویدند وبسیاری او را «دجّال»(۸) ودروغ زن شمرده، منتظر مسیح راستین شدند. (مشکور، ۱۵۴)
امّا بنا به نظر برخی طرح اعتقاد به ضدّمسیح را باید همزمان با زندگی حضرت عیسی (ع) دانست؛ مذهبی که مقارن ظهور این پیامبر خدا پدید آمد «گنوسی» یا عرفان ثنوی نام داشت. گنوس از کلمه ى گنوسیس(۹)، واژه ای یونانی وبه معنای عرفان ومعرفت ودانش است. دوره ى شکوفایی این مذهب از قرن اوّل تا سده ى سوّم میلادی است؛ گنوسی ها در درون خود دانشمندان کلامی در فلسطین، سوریه، بین النهرین ومصر پرورش دادند. برخی عرفان یهودی(۱۰) را در پیدایش این مکتب بی تأثیر نمی دانند. (نک: همانجا، ۱۹۱) بیشتر پیروان فرق گنوسی از پیروان حضرت عیسی (ع) بودند واو را منجی بشر می دانستند ؛ آنان بر این باورند که حضرت عیسی (ع) شیطان(۱۱) را از این جهان رانده ودر دایره ى آتش سیاه به زنجیر کشانده است ولی شیطان در آخر الزّمان فرزندی از زن ناپاک به وجود خواهد آورد که دشمن عیسی (ع) است ودجّال نام دارد او نژاد بشر را یکسره به ژرفنای سقوط رهبری خواهد کرد ولی سرانجام عیسی (ع) بر دجّال پیروز خواهد شد. (همانجا، ۱۹۴)
«پولس رسول» که از افراد مورد نظر کلیساست به آنتی کرایست معجزاتی نسبت می دهد ومعتقد است او به قدرت شیطان کارهای خارق العاده ای انجام خواهد داد. (آشتیانی، ۹۲) «آن گاه که بی دین ظاهر خواهد شد که عیسی خداوند او را به نفس دهان خود هلاک خواهد کرد وبه تجلّی ظهور خویش، او را نابود خواهد ساخت؛ که ظهور او به عمل شیطان است با هر نوع قوّت وآیات وعجایب دروغ وبه هر قسم فریب ناراستی برای هالکین، از آن جا که محبّت راستی را نپذیرد تا نجات یابند...» (دوّم تسالونیکیان، ۲: ۱۱ - ۸)
هم چنین بنا به باور گنوسی ها، دجال کسی بوده که بعد از اقامه علیه دعوی مسیح(ع) او را به دست یهودیان سپرده است که درپی آن مسیح(ع) را برصلیب میخکوب کردند امّا مسیح توانست خود را از صلیب برهاند ودرکوه مورا پنهان کند. (مشکور،۲۲۳)
در این زمینه اگر چه درقرآن صحبت ازصلیب است اما بحث از صلیب نقل ادّعاهای یهود است وگرنه موضع قاطع قرآن حاکی از این است که عیسی (ع) آن شب به اذن الاهی به آسمان رفع داده شد (النساء، ۱۵۷) وهرگز دست یهودیان به وی نرسید. (نک: همامی وپوراسماعیل، سرانجام عیسی (ع) در مقارنه ى میان قرآن وعهد جدید، ۵۳)
انگاشته ى امروزی جامعه ى مسیحیت به آنتی کرایست
پیروان کلیسای انجیلی آمریکا که حدود یک چهارم جمعیت این کشور یعنی هفتاد میلیون نفر را تشکیل می دهند مهم ترین خاستگاه نظری راست گرایان مسیحی است. بر اساس باور آنان بشر همواره در دنیا شاهد نبرد خیر وشر است وبازگشت دوّم مسیح در آخرالزّمان طی هفت مرحله(۱۲) صورت می گیرد که در حال حاضر ما در مرحله ى ششم یا مرحله ى کلیسا هستیم؛ مرحله ى بعد «آخرالزّمان»(۱۳) خوانده می شود که طی آن حضرت عیسی (ع) به سوی زمین رومی کند ومومنان را حیات دوباره می بخشد. سپس «ضد مسیح» در زمین ظاهر خواهد شد وخود را به دروغ منجی یهودیان می خواند. برخی معتقدند آن چه موجب باور برخی به او می شود این است که او قادر به اعاده ى صلحی ظاهری درخاورمیانه خواهد شد. حکومت ضدمسیح، هفت سال به طول می انجامد ودوره ى «رنج یا آزمایش بزرگ»(۱۴) خوانده خواهد شد که بر اساس آن در نیمه ى اوّل این دوره، آنتی کرایست صلح ظاهری را برقرار ودر نیمه ى دوّم علیه اسرائیل اقدام خواهد کرد که به این ترتیب مجموعه ى گناهان بشر کامل شده ودوره ى بی سابقه ای برای آزار یهود آغاز می شود تا صحنه برای نبرد نهایی یا «آرمگدون»(۱۵) مهیا می شود. (فهیمدانش،۱۶۸) «وایشان را به موضعی که آن را در عبرانی حارمَجِدّون، می خوانند، فراهم آورند». (مکاشفه: ۱۶، ۱۶)
با این حال بر اساس باور برخی مسیحیان امروزی شکل گیری حکومت ضد مسیح نزدیک است که در اثر آن یک دیکتاتوری سیاسی واقتصادی شدید حاکم خواهد شد به گونه ای که حتی برای خرید وفروش معمولی نیز احتیاج به کسب اجازه است. اینان اعتقاد دارند که برای تقویت چنین نظامی یک پیامبر دروغین توانا ویک مذهب جهانی به وجود خواهد آمد. (فهیم دانش، ۱۷۱)
در روزگار کنونی به خصوص در آستانه ى هزاره ى سوّم بسیاری از پیروان کلیسا از افراد دیکتاتور که عامل بسیاری ازجنگ ها وویرانی های دوران معاصراند، به عنوان آنتی کرایست یا ضدّمسیح سوم یاد کردند.این باور از آن جایی شکل گرفته بود که در متون کتاب مقدّس شاهد این عبارات هستیم: «جنگ ها واخبار جنگ ها را خواهید شنید... زیرا قومی با قومی ومملکتی با مملکت درگیر خواهد شد...». (نک: متی: ۲۴،۶ ولوقا: ۱۹، ۱۰ و۲۱، ۱۱ - ۹)
ملاحظه می شود در حالی که کتاب مقدس، مشخصّات آنتی کرایست را دقیقاً بیان نکرده است، شورای کلیسا سعی داشته اند با تعیین مصداق، ذهن جامعه را به سمت این قسمت از عبارت ببرند که «الحال هم دجّالان بسیار ظاهر شده اند» (رساله ى اوّل یوحنا، ۲: ۱۸) امّا با دقّت در ابتدا وانتهای کلام وبا توجّه به آموزهای اسلامی به خصوص بحث «آخر الزّمان» می توان به جمع بندی زیررسید:
۱ - دجّال، حقیقتی انکارناپذیر در باورمسیحیان است.
۲ - هنوز او در اجتماع ظاهر نشده است چرا که می گوید: « شنیده اید که او می آید» (همانجا، ۴: ۳ و۴)
۳ - ظهور آنتی کرایست در ساعت آخر است. «ای بچّه ها، این ساعت آخر است وچنان که شنیده اید دجّال می آید». (همانجا، ۲: ۱۸)
دجّال در منابع مأثور
۱ - اعتقاد به ظهور دجّال
شیعه واهل سنّت در منابع خود از دجّال یاد کرده اند. در شیعه ودر خطبه ای اختصاص یافته به دجّال، صعصه بن صوحان، از امام علی (ع) از زمان ظهور وی در جامعه پرسش می کند که حضرت با ارائه ى کامل شرایط زمانی ومکانی وی، ترسیم روشنی از آینده ارائه می کند. (نوری، ۱۲ /۳۲۶)
در اهل سنّت، اعتقاد به خروج دجال همسنگ باور مهدویت دانسته شده ومنکر آن در شمار کافران معرّفی می شود؛ جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل می کند: «من کذّب بالدجّال فقد کفر، ومن کذّب بالمهدی فقد کفر» (مقدسی سلمی، ۱۵۷) در نقلی دیگر از رسول خدا (ص)، سه باور مهدویت، خروج دجال ونزول حضرت عیسی (ع) امری ضرور در اعتقاد اسلامی ترسیم می شود: «من أنکر خروج المهدی فقد کفر بما أنزل علی محمد، ومن أنکر نزول عیسی فقد کفر، ومن أنکر خروج الدّجال فقد کفر». (جوینی، ۲/۳۳۴)
در مأثورات شیعی ظهور دجال از جانب شرق واز سجستان پیش گویی شده است، آن جا که رسول خدا (ص) در حدیثی طولانی با اشاره به حوادث آینده می فرماید: «وظهور الدّجال، یخرج بالمشرق من سجستان» (صدوق، کمال الدّین، ۱/۲۵۰) اشاره شد که بنابر باور شیعی آنچه درباره ى آینده بیان می شود بنا به اراده ى الهی امکان تغییر دارد.
۲ - نشانه های ظهور دجال
در قرآن مجید آمده است: «هل ینظرون إلّا أن تأتیهم الملائکة أو یأتی ربّک أو یأتی بعض آیات ربّک یوم یأتی بعض آیات ربّک لا ینفع نفساً ایمانها لم تکن آمنت من قبل أو کسبت فی إیمانها خیراً قل انتظروا إنا منتظرون» (الأنعام، ۱۵۸) یعنی: آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان به سویشان بیایند یا پروردگار بیاید، یا لختی از آیات پروردگار تو ظاهر شود؟ روزی که برخی آیات پروردگارت بیاید، برای کسی که قبلاً ایمان نیاورده ویا در ایمان خویش خیری فراهم نکرده، ایمان آوردنش سودی ندارد؛ بکو: منتظر باشید، ما نیز منتظریم.
اشاره ى روایات تفسیری نقل شده ذیل این آیه را می توان درچهار موضوع خلاصه کرد:
۱ - موضوع میثاق فطری خداوند با مردم: هشام بن حکم از امام باقر (ع) نقل می کند در فرموده ى خداوند «لا ینفع نفساً إیمانها لم تکن آمنت من قبل یعنی فی المیثاق أو کسبت فی ایمانها خیراً» قال الاقرار بالانبیاء والاوصیاء وامیرالمؤمنین علیه السّلام خاصّة قال لا ینفع إیمانها لانّها سلبت». (کلینی، ۱/۴۱۲)
۲ - نشانه های قیامت که در برخی از روایات فقط به طلوع خورشید از مغرب اشاره دارد. «وهو طلوع الشمس من مغربه» (تفسیر العسکری، ۴۶۵)
۳ - ظهور امام زمان (ع): مانند نقل أبوبصیر از امام صادق (ع) ذیل آیه «یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفساً ایمانها لم تکن آمنت من قبل أو کسبت فی إیمانها خیراً یعنی خروج القائم المنتظر منا ثم قال علیه السّلام یا أبا بصیر طوبی لشیعه قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته والمطیعین له فی ظهوره أولئک أولیاء الله الذین لا خوف علیهم ولا هم یحزنون» (صدوق، کمال الدّین وتمام النّعمه، ۲ / ۳۵۷) یعنی: منظور روز خروج قائم منتظر (ع) است. سپس فرمود: ای ابابصیر، خوشا به حال شیعیان قائم ما که در دوران غیبت اش منتظران ظهور او ودر هنگام ظهورش مطیع او هستند، اینان اولیای خدا هستند که برایشان بیمی نیست وغمگین نخواهند شد. در روایتی دیگر علی بن رئاب از امام باقر (ع) نقل می کند: «أنّه قال فی قول الله عز وجل ربک یوم یأتی بعض آیات ربّک لا ینفع نفساً ایمانها لم تکن آمنت من قبل فقال (ع) الآیات هم الأئمة والآیة المنتظرة القائم (ع) فیومئذ لا ینفع نفسا إیمانها لم تکن آمنت من قبل قیامه بالسیف وإن آمنت بمن تقدمه من آبائه علیهم السّلام». (همو، ۲ / ۳۳۶)
۴ - بیان برخی نشانه های ظهور که آن چه مورد نظر ماست اشاره به دجال است. مانند: «معنی تأویله قوله تعالی «یأتی ربک» ای یأتی ربّک بجلائل آیاته بإهلاکهم وعذابهم وقوله «بعض آیات ربّک» نحو الدابّة وطلوع الشمس من مغربها والدّجال والدّخان وغیرها من الآیات وغیر ذلک من علامات ظهور القائم علیه السّلام» (استر آبادی، ۱۶۸) یا روایتی که عیّاشی از زراره، حمران ومحمّد بن مسلم نقل می کند: «عن أبی جعفر وأبی عبد الله ع فی قوله «ربک یوم یأتی بعض آیات ربک لا ینفع نفساً» قال طلوع الشمس من المغرب، وخروج الدابّة والدّجال، والرّجل یکون مصراً ولم یعمل علی الإیمان ثم تجیء الآیات فلا ینفعه إیمانه» (همو، ۱/۳۵۳) یعنی: مقصود از این آیات، طلوع آفتاب از مغرب وخروج جنبده از زمین ودجّال است که اگر انسان به گناه اصرار بورزد وعمل ایمانی به جا نیاورد واین آیه ها ظاهر شود، ایمانش سودی نخواهد داشت.
۳ - سرانجام دجّال
عاقبت جنگ میان دجال وامام زمان(ع) با غلبه وپیروزی یاران منجی حقیقی همراه است؛ روایات فرقین پیرامون موضوع از میان بردن دجّال را می توان به دو دسته تقسیم نمود:
۱ - دسته ای از روایات امام عصر (علیه السّلام) را از میان برنده ى دجّال معرفی می کند: به عنوان مثال از امام صادق (ع) نقل شده است که «القائم الذی یقوم غیبته فیقتل الدّجّال» (صدوق، ۲ / ۳۳۵) یا از حضرت سجاد (ع) نقل است که فرمودند: «المهدی الذی یقتل الدجّال» (همانجا) در خطبه ای که از امام علی (ع) در صدر کلام اشاره شد، حضرت زمان ومکان دقیق این رویداد را مشخص می کنند: «یقتله (الدّجال) الله عزّ وجلّ بالشّام علی عقبه تعرف بعقبه افیق لثلاث ساعات مضت من یوم الجمعه علی ید من یصلّی عیسی بن مریم خلفه» (صدوق، کمال الدّین وتمام النّعمه، ۲/۵۲۵)
۲ - دسته ای دیگر از روایات فاعل قتل را به حضرت عیسی (ع) نسبت داده اند: در شیعه در تفسیر فرات کوفی در حدیث معنعنی از امام باقر (ع) نقل شده است: «سیأتی علی النّاس لا یعرفون والله ما هو التوحید حتی یکون خروج الدّجال وحتّی ینزل عیسی بن مریم من السّماء ویقتل الله الدّجال علی یده» (همو، ۴۴) در منابع اهل سنّت این دسته روایات بیشتر دیده می شود؛ مانند: «ینزّل عیسی فیقتله» (احمدبن حنبل، ۶/۷۵)؛ «فبیّنت هو کذلک اذ بعث الله المسیح بن مریم فینزّل... فیقتله ثم یأتی عیسی بن مریم قوم عصمهم الله عنه». (نیشابوری، ۴/۲۲۵۰)
در جمع این روایات با توجّه به اعتقاد مسلمانان به بازگشت حضرت عیسی (ع) ومقام وزارت وی در حکومت آینده ى جهان به رهبری امام زمان ( ع) باید گفت که هر دو دسته روایات قابل اعتنا وپذیرفتنی است به عبارت دیگر دسته ى اوّل روایات از میان بردن دجّال را به رهبر این حکومت جهانی ودسته ى دوّم به وزیر این حکومت انتساب می دهد.
نتایج مقاله
براساس ادیان ابراهیمی، انسانی از جانب خدا، عدالت را در سراسر گیتی برپا خواهد کرد که بر مبنای تعالیم اسلامی، ایشان دوازدهمین فرزند پیامبر اسلام، حضرت مهدی (علیه السّلام) وبر مبنای نظر مسیحیان، حضرت عیسی (ع) است. در برابر این منجی دشمنی به نام دجّال قرار دارد که با کمک شیطان توان مند است ؛ وی با برقراری صلح در برخی مناطق جغرافیایی وجا زدن دروغین خویش به موعود، گروهی را به سمت خود جذب می کند.
آموزهای انجیل، دجّال را کسی معرّفی می کنند که مسیح بودن حضرت عیسی (ع) را انکار می کند، همچنین زمان ظهور وی را ساعت آخر می نامند که می توان آن را با مفهوم اسلامی «آخر الزّمان» تطبیق نمود ؛ به اعتبار سخنان یوحنّا؛ هم اکنون نیز آنتی کرایست در جهان وجود دارد که این مطلب باور امروزی بسیاری از اهل کلیسا را به خود جلب کرده است تا جایی که سعی داشته اند مصادیقی از دجّال را در هر زمان به جامعه معرّفی کنند. اعتقاد به آنتی کرایست در جامعه ى مسیحی همزمان با حضور عیسی (ع) شکل می گیرید؛ اگر چه بسیاری از اوقات مسیحیان جهان در تعیین مصداق حقیقی آن دچار اشتباه شده اند، این خطا از عبارتی از انجیل نشأت می گیرد که به هنگام معرفی دجّال، اشاره به حضور وی در اجتماع شده است؛ بااین گمان با رویکرد بسیاری از مسیحیان به آنتی کرایست باید هر زمان حضور دجّال را در جامعه احساس کرد.
برعکس در روایات اسلامی به ظهور دجّال صرفاً در آخر الزّمان اشاره شده واز وی به عنوان کسی که رویاروی حکومت عدالت گستر قد علم خواهد کرد، یاد شده است؛ روایات در این زمینه به شرایط زمانی ومکانی قیام او، مبداء خروج وفعالیّت های او اشاره می کند وتصویر دقیقی تری را از اناجیل در اختیار ما قرار می دهد تا جایی که با صراحت درباره ى کشنده ى آن سخن می گوید.
قاتل دجّال در منابع اسلامی از حیث رهبری حکومت آینده، امام زمان (ع) واز حیث وزارت حضرت عیسی (ع) در دستگاه حکومت امام عصر (ع)، ایشان معرفی شده است.
کتابشناسی
۱ - قرآن مجید.
۲ - ترجمه ی کتاب مقدس، انتشارات ایلام،چاپ سوم،۲۰۰۲ م.
۳ - ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ۱۴۰۸ ه.ق.
۴ - احمد حنبل، مسند، مصر، چاپ میمنه، ۱۳۱۳ ه.ق.
۵ - آریا، غلامعلی، آشنایی با تاریخ ادیان، بی جا، انتشارات پایا، چاپ دوّم، ۱۳۷۷ ه.ش.
۶ - آشتیانی، جلال الدّین، تحقیقی در دین مسیح، تهران، نشر نگارش، چاپ اوّل، ۱۳۶۸ ه.ش.
۷ - بینا، محسن، عیسی از دیدگاه قرآن، مترجم ومحقق، چاپ اول، ۱۳۷۳ ه.ش.
۸ - پوراسماعیل، احسان، آینده ى بشریت از دیدگاه قرآن وعهد جدید، (پایان نامه کارشناسی ارشد)،تهران، واحد علوم وتحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۸۵ ه.ش.
۹ - جوینی خراسانی، ابراهیم بن محمّد، بیروت، موسسه المحمودی للطباعه والنشر، بی تا.
۱۰ - راشد محصّل، محمّد تقی، نجات بخشی در ادیان، تهران، موسسه ى مطالعات وتحقیقات فرهنگی،چاپ اوّل، ۱۳۶۹ ه.ش.
۱۱ - همو، اندرساخت (ترکیب) مردمان، مجله ى چیستا، سال دوّم، شماره ى دوّم، ۱۳۶۱ ه.ش.
۱۲ - زمخشری، محمد بن عمر، الکشّاف عن غوامض التنزیل و...، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ه.ق.
۱۳ - شایگان، داریوش، ادیان ومکتب های فلسفی هند، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۲۵۳۶ ه.ش.
۱۴ - صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، تهران، مکتبه الصدر، بی تا.
۱۵ - صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (ع)، مشهدی، چاپ دوم، بی تا.
۱۶ - همو، کمال الدین وتمام النعمه، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۵ ه.ق.
۱۷ - طباطبایی، سیّد محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۹۳ ه.ق.
۱۸ - طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان لعلوم القرآن، قم، مکتبه آیه الله العظمی المرعشی النجفی، بی تا.
۱۹ - طبری، محمّد بن جریر، دلائل الامامه، قم، دارالذخائر للمطبوعات، بی تا.
۲۰ - عسکری، سید مرتضی،عقاید اسلام در قرآن کریم، ترجمه ی عطا محمد سردار نیا، تهران، مجمع علمی اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ ه.ش.
۲۱ - فهیم دانش، علی، مسیحیان صهیونیسیم را بهتر بشناسیم، پیشگویی ها وآخر الزّمان، تهران، موعود عصر (ع)، ۱۳۸۵ ه.ش.
۲۲ - قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرقمی، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ ه.ق.
۲۳ - کارپنتر، همفری، عیسی (علیه السلام) ترجمه ی حسن کامشاد، تهران، طرح نو، چاپ اول، ۱۳۷۴ ه.ش.
۲۴ - کهن، آبراهام، گنجینه ای از تلمود، ترجمه ى میر فریدون گرگانی، تهران، بی نا، ۱۳۵۰ ه.ش.
۲۵ - مقدّم،محمّد، جستار درباره ى مهر وناهید، تهران، انتشارات مرکز ایرانی مطالعه ى فرهنگها، دفتر نخست، ۲۵۳۷.
۲۶ - مقدسی سلمی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر فی اخبار المنتظر، قاهره، مکتبه عالم الفکر، بی تا.
۲۷ - مشکور، محمّد جواد، خلاصه ى ادیان در تاریخ دینهای بزرگ، تهران، انتشارات شرق، چاپ دوّم، ۱۳۶۲ ه.ش.
۲۸ - معارف، مجید، شناخت حدیث، تهران، نبأ، چاپ اوّل، ۱۳۸۷ ه.ش.
۲۹ - میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمه ی حسین توفیقی، قم، مرکز مطالغات وتحقیقات ادیان ومذاهب، چاپ اول، ۱۳۷۷ ه.ش.
۳۰ - ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه ی علی اصغر حکمت، شرکت انتشارات علمی وفرهنگی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۰ ه.ش.
۳۱ - نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اوّل، ۱۴۰۸ ه.ق.
۳۲ - هاکس، جمیز، قاموس کتاب مقدّس، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اوّل، ۱۳۷۷ ه.ش.
۳۳ - همامی، عبّاس وپوراسماعیل، احسان، سرانجام عیسی (ع)در مقارنه ى میان قرآن وعهد جدید، پژوهش نامه ى قرآن وحدیث، شماره ى اوّل، ۱۳۸۵ ه.ش.
۳۴ - همان دو، رویکرد اسلام به عهد جدید، صحیفه ى مبین، شماره ى ۳۹، زمستان وبهار ۸۶ - ۱۳۸۵ ه.ش.
۳۵ - هلی، هنری، راهنمای کتاب مقدّس، ترجمه ى جسیکا باباخانیان، پاپلیشر - publisher - بی تا.
۳۶ - نیشابوری، مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، تحقیق محمّد فواد عبد الباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۴ ه.ق.
۳۷ - The Catholic Encyclopedia, Volume۱۱ (دایره المعارف کاتولیک).
پایان مقاله
پى نوشت ها:
ــــــــــــــــــــــ
(۱) دانشجوی دکتری علوم قرآن وحدیث ومدرّس مدعوّ واحد علوم وتحقیقات دانشگاه آزاداسلامی
E-mail:ehsanpouresmaeil@yahoo.com
(۲) استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ونیمه وقت واحد تهران شمال
E-mail:hemami@quranhadith-ngo.ir
(۳) واژه سوشیانس در اوستای جدید به صورت مفرد وجمع دارای معانی مختلفی است که همگی حاکی از نجات بخشی در آینده ى بشر دارد. (نک: راشد محصّل، نجات بخشی در ادیان، ۶).
(۴) فروهر یا فرموشی که در اوستا Fravasi ودر فارسی باستان: Fravarti ودر فارسی میانه: frawahr ودر فارسی نو همان فروردین است که بازمانده ى حالت اضافه جمع آن در فارسی باستان است. (نک: راشد محصّل، اندرساخت مردمان)
(۵) انجیل یوحنّا در حدود سال ۱۴۰ میلادی توسط یوحنّا در آسیای صغیر (ترکیه کنونی) نوشته شده است. (آریا، ۱۵۵) نویسندگان قدیم انجیل یوحنّا را آخرین انجیل دانسته اند وکلیسای قرن اوّل عقیده داشت که این انجیل توسط یوحنّای رسول نوشته شده، اگر چه شهادت «ایرینیوس» که شاگرد «پلیکارپ» واو هم شاگرد یوحنّا بود - نشان می دهد، انجیل مزبور بعد از انتشار سایر اناجیل در «افسس» منتشر شد. (برای اطلاع بیشتر نک: هاکس، ۹۴۱ وپوراسماعیل، ۲۴ وهمامی وپوراسماعیل، رویکرد اسلام به عهد جدید، ۵۱).
(۶) Apostasia
(۷) Jesus
(۸) Antichrist
(۹) Gnosis
(۱۰) Jewish Gnosticism
(۱۱) Satan
(۱۲) Dispensation
(۱۳) End time
(۱۴) Tribulation
(۱۵) Armageddon