صفحه اصلى » مقاله هاى مهدوى » (۲۸۰) تاریخ دوره قاجار وتألیفات درباره مهدویت
مقاله هاى مهدوى

مقاله ها (۲۸۰) تاریخ دوره قاجار وتألیفات درباره مهدویت

بخش بخش: مقاله هاى مهدوى الشخص نویسنده: سید مهدی حسینی عربی منبع منبع: مجله مشرق موعود تاريخ تاريخ: ۱۹ / ۷ / ۱۳۹۶ هـ.ش نمایش ها نمایش ها: ۳۹۵۳ نظرات نظرات: ۰

تاریخ دوره قاجار وتألیفات درباره مهدویت

سید مهدی حسینی عربی
مجله مشرق موعود - بهار ۱۳۸۷ - شماره ۵

چکیده:
با بررسی تألیفات اندیش مندان وبزرگان هر عصر، می توان موضوعات مورد توجه قرار گرفته آن عصر را دریافت چرا که در هر مقطعی از تاریخ به جهت اوضاع وشرایط حاکم بر آن مقطع، برخی موضوعات مورد توجه مؤلفان قرار گرفته ورشته تألیفات آنان را به سمت خود کشانده است وعصر قاجار نیز از این امر مستثنی نبوده وبا اندکی تأمّل در سمت وسوی تألیفات این عصر می توان به خوبی دریافت که موضوع مهدویت به جهت بروز اندیشه های انحرافی در ایران وسایر بلاد اسلامی از مباحث مهم ومورد توجّه اندیش مندان مسلمان اعم از شیعه وسنی بوده که کثرت کتب تدوین شده درباره مهدویت در عصر قاجار خود گویای این حقیقت می باشد که این نوشتار در صدد بیان همین مهم می باشد.

مقدمه

اقدامات ایل قاجار در برابر حکومت زندیه در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری، به اوج رسید. آن گاه آغامحمدخان قاجار در سال ۱۲۱۰ قمری بر اریکه قدرت نشست.
عادل شاه افشاری دستور داده بود که آغامحمدخان را در پنج سالگی مقطوع النسل کنند(۱) واو را به قاتل پدرش، کریم خان زند بسپرند. او که پانزده سال از عمر خود را در اسارت گذرانده بود(۲)، با روحیه ای پر از کینه، سلسله قاجار را بنا نهاد وتهران را پایتخت خود اعلام کرد.
به قدرت رسیدن وی، با خون ریزی های بسیار هم راه بود؛ کشتار مردم کرمان برجسته ترین نمود آن به شمار می رود که در تعقیب لطف علی خان زند ومقاومت مردم کرمان صورت گرفت(۳).
به هر حال، آغامحمدخان، هم چون نادر، به دست خدمه اش در اردوگاه کشته شد وبرادران ومدعیان سلطنت پس از او به زورآزمایی برای به دست آوردن قدرت برخاستند. حکومت آغامحمدخان وجانشینانش، یعنی از فتح علی شاه قاجار (۱۲۱۳۱۲۵۰قمری) تا احمدشاه (۱۳۳۷-۱۳۴۴ قمری)، نزدیک به یک قرن ونیم به طول انجامید. این دوره، ویژگی هایی دارد که مهم ترین آنها از این شمار است:
۱. ظهور استعمار وتوجه کشورهای اروپایی به ممالک اسلامی ومداخله در امور سیاسی، اجتماعی وفرهنگی این کشورها(۴)؛
۲. آغاز نهضت مشروطیت وتبدیل حکومت استبدادی قاجاریه به سلطنت مشروطه پارلمانی؛
۳. آغاز انقلاب صنعتی وتغییر نظام های سیاسی، اقتصادی وفرهنگی حاکم بر جهان وپیدا شدن مراکز جدید قدرت وثروت در جهان صنعتی(۵)؛
۴. گسترش صنعت چاپ وآغاز دوره شکوفایی فراگیری علمی در سراسر جهان وشکل گیری جریان ترجمه آثار غربی در ممالک اسلامی؛
۵. ظهور جریان های مذهبی مانند فرقه های آقاخانیه، بابیه وبهائیه در ایران، وهابیت در عربستان وقادیانیه در هند وهم چنین جریان های فرهنگی - انقلابی دیگر که به وسیله افراد به ظاهر استقلال خواه در کشورهای اسلامی به وقوع پیوست وامپراتوری بزرگ اسلامی را تجزیه وهر یک از این کشورها را به مستعمره یکی از کشورهای اروپایی تبدیل کرد(۶)؛
۶. ظهور جریان های انقلابی وضداستعمار واستبداد در ایران که بیشتر پایگاه مردمی داشتند، از جمله نهضت میرزا کوچک خان جنگلی وقیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان و...(۷).
مهدویت وانتظار مهدی موعود (مهدی شخصی، نه نوعی) از ارکان مهم باورهای شیعه امامیه است وعلما در طول تاریخ، برای حفظ این اندیشه تلاش ودرباره جنبه های گوناگون این نظریه بحث کرده اند. اندیشه وران دوره قاجار در داخل وخارج از ایران نیز به این مسئله پرداخته اند وحتی با ظهور فرقه های جدید در این دوره، نوشته های آنان درباره مهدویت، رنگی دیگر به خود گرفت وجدی تر از پیش بدان پرداختند.
آثار این دوره، بنا به ظهور فرقه های جدید ومدعیان مهدویت ونیز شرح های گوناگون بر ادعیه، در پی خواهد آمد.
آثار مستقل درباره مهدویت
الف) آثار نوشته شده در عراق وایران
مراکز علمی شیعه در ایران در پی حمله افغان های سنی مذهب وغارت اصفهان وهم چنین بر اثر سیاست هایی که نادرشاه در ایران به هدف ایجاد امپراتوری چنگیزی وتیموری دنبال می کرد، تضعیف گردید وعلما پراکنده شدند. مهاجرت طالبان علم به عراق بر اثر بحران های سیاسی ونظامی موجود سبب شد که مرکزیت علمی شیعه از ایران بویژه اصفهان به عراق منتقل شود(۸).
استقلال ایران پس از سلسله افشار، در دوره کریم خان زند تا اندازه ای تأمین شد، ولی پس از او، دوباره درگیری هایی میان مدعیان قدرت رخ داد تا این که حکومت قاجار به صحنه سیاست آمد.
ایران در طول این مدت، صحنه تاخت وتاز شاه زادگان بر سر قدرت بود که ویرانی وخرابی، دست آورد این رقابت ها شد. باید گفت این ویرانی ها در روند مراکز علمی نیز تأثیر گذاشت. با این همه، در دوره قاجار پس از آغامحمدخان، روابط میان علما وسلطنت کمی بهبود یافت(۹). عالمان در چنین بستری، با وجود مشکلات فراروی حوزه های علمیه در ایران وعراق، به مسئله مهدویت بسیار اهمیت داده اند وآثار فراوانی در این زمینه بر جای نهاده اند. فهرستی از نوشته های مستقل درباره مهدویت در حوزه های ایران وعراق، در این بخش براساس تاریخ وفات نویسندگان وتاریخ نوشته شدن آثار تنظیم شده است:
۱. ذخیرة المحشر فی احوال الامام المنتظر (علیه السلام)، نوشته شیخ محمد ابوعزیز خطی بحرانی (درگذشته حدود ۱۲۰۰قمری)؛ صاحب الذریعه پس از آوردن نام کتاب می گوید که نام آن در اصل الذخیره فی المحشر فی مولد الامام المنتظر است(۱۰).
۲. سرور المؤمنین، نوشته سیداحمد بن سید محمد حسینی اردکانی (درگذشته پس از ۱۲۳۸قمری)؛ این کتاب ترجمه کتاب عوالم است که به دستور محمدولی میرزا به فارسی ترجمه شده بود(۱۱).
۳. علامات الظهور واحوال الامام المستور، نوشته سیدعبدالله بن سید محمدرضا شبّر (درگذشته ۱۲۴۲قمری)؛ وی فصل اول کتاب خود را به نشانه های ظهور حضرت حجة بن الحسن (علیه السلام) اختصاص داده است(۱۲).
۴. الفلک المشحون، نوشته سیدباقر بن سیداحمد موسوی قزوینی (درگذشته ۱۲۴۴قمری)؛ این کتاب از منابع مرحوم نوری در نجم الثاقب به شمار می رود. نویسنده، استاد محمدعلی میرزا (پسر فتح علی شاه) بوده است(۱۳).
۵. تفصیل القائم المهدی (علیه السلام)، نوشته فتح علی شاه قاجار (درگذشته ۱۲۵۰قمری)؛ شاه قاجار این کتاب را در اثبات برتری حضرت بقیةالله (علیه السلام) بر دیگر امامان (علیهم السلام) نوشته است. شیخ احمد احسائی (متولد ۱۲۴۳ قمری) رئیس فرقه شیخیه بر این کتاب ردّی نوشته است(۱۴).
۶. اقامه الحدود فی أیام غیبة الامام الحجه (علیه السلام)، نوشته سید محمدباقر شفتی (درگذشته ۱۲۶۹قمری)؛ وی از شاگردان سیدمهدی بحرالعلوم وبه «حجه الاسلام» معروف بوده است(۱۵).
۷. کشف الحق، نوشته میر محمدصادق خاتون آبادی (درگذشته ۱۲۷۰قمری)؛ مرحوم خاتون آبادی پس از مباحثه ومجادله با علی محمد باب وابطال ادعای وی، این کتاب را در سال ۱۲۶۳قمری نوشت وبه شرح چهل حدیث درباره حضرت مهدی (علیه السلام) پرداخت. به همین سبب، این کتاب به «اربعین خاتون آبادی» شهرت یافته است. این کتاب بخش دومی نیز در زمینه رجعت دارد(۱۶).
۸ و۹. رساله فی حرمة تسمیة الحجة صاحب الزمان (علیه السلام)، نوشته سید محمدتقی بن امیر مؤمن حسینی قزوینی (درگذشته ۱۲۷۰قمری)؛ برای معرفی دیگر آثار نویسنده به کتاب رساله فی النهی عن التسمیه باید اشاره کرد(۱۷).
۱۰. الشهاب الثاقب فی احوال الامام الغائب (علیه السلام)، نوشته درویش علی بن حسین بغدادی حائری (درگذشته ۱۲۷۷قمری)(۱۸)؛
۱۱. اتمام حجت در اثبات قائم حجت (علیه السلام)، نوشته محمد صادق بنی آقا محمد نمیمی لنکرانی (درگذشته ۱۲۸۵قمری)؛ مؤلف از شاگردان صاحب ریاض ومنسوب به «نمین» (از شهرهای اردبیل) است(۱۹).
۱۲. الدمعة السالکیة، نوشته مولا محمدباقر بن عبدالکریم دهدشتی بهبهانی (درگذشته ۱۲۸۵قمری)؛ جلد اول تا سوم این کتاب در مصائب ومناقب اهل بیت (علیهم السلام) وبدی های دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) است وجلد چهارم آن به حضرت بقیه الله (علیه السلام) اختصاص دارد(۲۰).
۱۳. جوابات المولی اسماعیل، نوشته ملاهادی سبزواری (درگذشته ۱۲۸۶قمری)؛ حاجی سبزواری، صاحب منظومه، این کتاب را در پاسخ به پرسش های مولا اسماعیل بجنوردی درباره طول عمر، سیره، ظهور وشیوه تسلط حضرت مهدی (علیه السلام) بر صحنه گیتی نوشته است(۲۱).
۱۴. الامام الثانی عشر (علیه السلام)، نوشته سیدمحمد بن عبدالصمد شهشهانی اصفهانی (درگذشته ۱۲۸۷قمری)؛ مؤلف در این کتاب به اثبات امامت ووجود حضرت ولی عصر (علیه السلام)، تشرف یافتگان، نواب اربعه، ضرورت غیبت، سیرت ودیگر ویژگی های آن حضرت می پردازد(۲۲).
۱۵. ملاحم القرآن، حاج میرزا ابوالقاسم فرزند میرزاکاظم موسوی زنجانی (درگذشته ۱۲۹۲ قمری)؛ این کتاب، حدیث ملاحم را که از امام باقر (علیه السلام) نقل شده، شرح می کند(۲۳).
۱۶. برکات القائم لایقاظ النائم، نوشته ابوالحسن بن محمدکاظم جاجرمی (قرن سیزدهم)؛ مؤلف در این کتاب آثار زیان بار جور وستم را برشمرده واز ستم ستیزی حضرت مهدی (علیه السلام) سخن گفته است(۲۴).
۱۷. تحفة اهل الایمان لصاحب العصر والزمان (علیه السلام)، نوشته محمد بن عبدعلی بن محمد بن عبدالجبار (قرن سیزدهم)؛ نویسنده در این کتاب به مسئله رجعت می پردازد. وی آیات واحادیث درباره رجعت را به صورت گسترده درمی افکند(۲۵).
۱۸. مجموعة فی وقایع، مولا باقر بن رضاشاه عبدالعظیمی (قرن سیزدهم)؛ این کتاب به وقایع آخرزمان وهم چنین برخی اخبار غیبت واحوال حضرت حجت (علیه السلام) می پردازد(۲۶).
۱۹. نعمة المنان فی رجعة صاحب الزمان (علیه السلام)، نوشته احمد بن صالح آل طوق (قرن سیزدهم)؛ وی از شاگردان شیخ احمد احسائی (متولد ۱۲۴۱ قمری) رئیس فرقه شیخیه است(۲۷).
۲۰. الغیبة والرجعة، نوشته یکی از شاگردان شیخ احمد احسائی که براساس گفته صاحب الذریعة، شاید نام نویسنده آن، محمدباقر باشد(۲۸)؛
۲۱. الدرر الغیبة، نوشته شیخ محمد بن مقیم بارفروشی مازندرانی (قرن سیزدهم)؛ این کتاب سی بخش دارد وهر بخش با آیه ای از قرآن کریم آغاز می شود که احادیث ومطالب در زیر آن آمده است. نویسنده در این کتاب، غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) ونشانه های ظهور آن حضرت را در پرتو آیات یاد شده، آورده است(۲۹).
۲۲. اثبات الرجعه، مفتی میر محمدعباس بن علی اکبر موسوی تستری (درگذشته ۱۳۰۶قمری)(۳۰)؛
۲۳. الجواهر العبقریه، نوشته موسوی تستری، (درگذشته ۱۳۰۶قمری)؛ نویسنده در این کتاب به رد مبحث غیبت کتاب التحفه الاثنی عشریه می پردازد. وی در شهر لکنهو در هند درگذشته است(۳۱).
۲۴. استقصاء الافحام، نوشته میر حامدحسین بن امیرمحمد قلی نیشابوری (درگذشته ۱۳۰۶ قمری)؛ یکی از علمای اهل سنت کتابی به نام منتهی الکلام نوشته وبرخی مسائل مهدویت را نقد کرده است. به همین دلیل، مرحوم سیدحامد حسین، این کتاب را در پاسخ به شبهه های وی واثبات وجود مقدس حضرت صاحب الامر (علیه السلام) نوشته وآن را استقصاء الافحام واستیفاء الانتقام فی ردّ منتهی الکلام نام نهاده است(۳۲).
۲۵. حجج الکرامة فی آثار القیامة، نوشته محمدصدیق بن حسن خان قنوجی، (درگذشته ۱۳۰۷قمری)(۳۳)؛
۲۶. دارالسلام فی بیان جمله من احوال الامام الغائب خاتم الاوصیاء (علیه السلام)، شیخ محمود بن جعفر بن باقر عراقی (درگذشته پیرامون ۱۳۱۰ قمری)(۳۴)؛
۲۷. فتوحات نظامیه در غیبت امام زمان (علیه السلام)، سیدرفیع بن علی اصغر طباطبایی تبریزی؛ این کتاب در سال ۱۳۱۱قمری در تبریز چاپ شده ومیرزا محمدحسین شهرستانی وتنی چند از بزرگان بر آن تقریظ نوشته اند(۳۵).
۲۸. بدایع الکلام فی من فاز بلقاء الامام (علیه السلام)، سید جمال الدین محمد بن حسین یزدی واعظ (درگذشته پیرامون ۱۳۱۳ قمری)؛ سید جمال الدین محمد، در فهرست کتب به این کتاب اشاره شده است(۳۶).
۲۹. عریضه التوسل وذریعة الترسل، نوشته مولا باقر بن اسماعیل کجوری (درگذشته ۱۳۱۳قمری)؛ وی در این کتاب آداب توسل جستن وعریضه نگاشتن به پیش گاه حضرت ولی عصر (علیه السلام) را آورده است(۳۷).
۳۰. الحجة البالغة والنعمة السابقه، نوشته محمدحسین بن محمدعلی حسینی شهرستانی (درگذشته ۱۳۱۵ قمری)(۳۸)؛ این کتاب در اثبات وجود حضرت بقیه الله (علیه السلام) است(۳۹).
۳۱ و۳۲. ضیاء الانوار فی احوال خاتم الائمه الاطهار (علیهم السلام)، نوشته سیدمرتضی بن میراحمد طباطبایی یزدی (درگذشته ۱۳۱۵قمری)(۴۰)؛ این کتاب به موضوع های زیر می پردازد: تولد، نصوص رسیده، بشارت ظهور، تشرف یافتگان به محضر حضرت ولی عصر (علیه السلام). نویسنده، کتاب دیگری به نام عظائم الامور من علائم الظهور نیز نوشته است. البته آقابزرگ تهرانی در جایی این کتاب را به سیدمرتضی طباطبایی نسبت داده ودر جای دیگر به پسرش سیدحسن بن سیدمرتضی (درگذشته ۱۳۲۰قمری) نسبت می دهد(۴۱).
۳۳. رسالة فی غیبة الحجة، نوشته شیخ احمد بن درویش علی بغدادی حائری (درگذشته پیرامون ۱۳۲۰ قمری)؛ وی فرزند درویش علی بغدادی، نویسنده کتاب الشهاب الثاقب است. هرچند به خود نویسنده هم کتابی به نام الشهاب الثاقب نسبت داده اند، ولی صاحب الذریعه احتمال داده است که این کتاب با الشهاب الثاقب پدر نویسنده یکی باشد(۴۲).
۳۴ و۳۵ و۳۶. نجم الثاقب، نوشته حاج میرزاحسین طبرسی نوری (درگذشته ۱۳۲۰قمری)؛ نویسنده بزرگ وار، این کتاب را به امر میرزای شیرازی بزرگ نوشته وآن را در دوازده بخش تنظیم کرده واز اسامی والقاب، شمایل واوصاف، احادیث، تشرف یافتگان، وظایف شیعیان در دوران غیبت واوقات ویژه آن حضرت (علیه السلام)، یاد کرده است(۴۳) از آثار دیگر وی درباره مهدویت به جنه المأوی وکشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار می توان اشاره کرد(۴۴). نویسنده کتاب کشف خود را که قصیده بغدادیه را رد می کند، در مدت چند روز نوشته است(۴۵)؛
۳۷. کشف المحجه فی احوال الحجه، نوشته میرزا محمدرضا فرزند علی نقی واعظ همدانی (درگذشته پس از ۱۳۲۰قمری)؛ این کتاب در روزهای ظهور متمهدی مغربی، به پیش نهاد احتشام السلطنه پسر فرهادمیرزا نوشته وبه چندین زبان ترجمه شده است(۴۶).
۳۸. رساله تنبیهیه مهدویه، نوشته سیدآقا ارومیه ای. نویسنده، این کتاب را در سال ۱۳۲۰قمری نوشته است(۴۷)؛
۳۹. انشاء الصلوات (علی امام العصر (علیه السلام))، نوشته عبدالرسول فیروزکوهی نوری (درگذشته ۱۳۲۲قمری)(۴۸)؛
۴۰. تکمیل الایمان فی اثبات وجود صاحب الزمان (علیه السلام)، نوشته شیخ جواد بن محرم علی طارمی (درگذشته ۱۳۲۵قمری)(۴۹)؛
۴۱. تکالیف الأنام فی زمن غیبه الامام (علیه السلام)، نوشته علی اکبر همدانی ملقب به دبیر (درگذشته ۱۳۲۵ قمری)(۵۰)؛
۴۲. ریاض المقاصد فی شرح قصیدة الشیخ حسن بن راشد فی مدح صاحب الزمان (علیه السلام)، تألیف عالم جلیل القدر حاج ملاعلی بن عبدالله علیاری، (درگذشته ۱۳۲۷ قمری)(۵۱)؛
۴۳. صحیفه مهدویه، نوشته شیخ فضل الله نوری (به شهادت رسیده در ۱۳۲۷قمری)؛ وی از بزرگان شیعه واز شاگردان میرزای شیرازی به شمار می رفت که در سیزده رجب ۱۳۷۲ قمری در تهران به دار آویخته شد. وی در کتابی با عنوان صحیفه مهدویه دعاهای ویژه امام زمان (علیه السلام) را گرد آورده است(۵۲).
۴۴. الاشاره، نوشته میرزا آقا بن امیر محمدعلی رضوی خوانساری دولت آبادی، (درگذشته ۱۳۲۸قمری)(۵۳)؛
۴۵. عون المعبود، نوشته ابوالطیب محمد شمس الحق عظیم آبادی، (درگذشته ۱۳۲۹ قمری)؛ این کتاب در شرح سنن ابی داوود است وبه هم راه آن کتاب المهدی (علیه السلام) ابوداوود را نیز شرح می کند. (در جلد یازدهم کتاب عون المعبود)(۵۴)
۴۶. تحفة المهدیة فی احوال الحجه (علیه السلام)، نوشته حسین بن نصرالله موسوی حسینی ارومی؛ نویسنده، کتاب را در سال ۱۳۳۰قمری به پایان رسانیده است. این کتاب بخش هایی ویژه از زندگی امام (علیه السلام) به شیوه روایی وهم چنین مسئله رجعت را دربر می گیرد(۵۵).
۴۷. الشهاب الثاقب (السهم الثاقب)، نوشته سید محمدباقر بن میرزا ابوالقاسم حجت، (درگذشته ۱۳۳۱قمری)؛ نویسنده، این کتاب را در ردّ «ابن آلوسی» ودر دفاع از حریم حضرت ولی عصر (علیه السلام) نوشته است(۵۶).
۴۸. السرّ المکنون فی الغائب المصون، نوشته سیدحسن بن احمد بن حسن براقی، (درگذشته ۱۳۳۲قمری)(۵۷)؛
۴۹. نورالانوار در آثار ظهور ورجعت ائمه اطهار (علیهم السلام)، نوشته علی اصغر بروجردی، (درگذشته ۱۳۳۲قمری)؛ این کتاب به احوال حضرت قائم (علیه السلام) می پردازد(۵۸).
۵۰. نورالابصار فی رجعت اهل بیت النبی المختار (ص)، نوشته محمد بن عیسی بن محمدعلی شروکی مجیراوی نجفی، (درگذشته ۱۳۳۳قمری)(۵۹)؛
۵۱. الزام الناصب فی احوال الامام الغائب (علیه السلام)، نوشته شیخ علی بن زین العابدین بارجینی یزدی حائری (درگذشته ۱۳۳۳قمری)(۶۰)؛
۵۲. صاحبیه، نوشته سیداحمد بن سیدعلی ابرقوئی یزدی (درگذشته پیرامون ۱۳۳۴قمری)؛ این کتاب، قصیده ای است در مدح صاحب الزمان (علیه السلام) واظهار اشتیاق وابراز سوز هجران به پیش گاه آن امام انس وجان.
۵۳. محرق الجنان، نوشته شیخ مرتضی بن محمدعلی بن شیخ جعفر شوشتری (به شهادت رسیده در ۱۳۳۴قمری)؛ این کتاب درباره حوادث ووقایع آخرالزمان است(۶۱).
۵۴. الاقتباس والتضمین، نوشته مولا جعفر شرف الدین بن شیخ باقر تستری، (درگذشته ۱۳۳۵قمری)؛ نویسنده از الفیه ابن مالک استقبال کرده ودر فضایل ومناقب حضرت ولی عصر (علیه السلام) دیوان لطیفی سروده است(۶۲) که به آن تضمین الالفیة ومنظومة التضمین نیز می گویند(۶۳).
۵۵. لبّ الایمان فی احوال صاحب الزمان (علیه السلام)، نوشته سید محمدباقر گنجه ای، (درگذشته ۱۳۳۵قمری)(۶۴)؛ این کتاب مدایح، مناقب وفضایل حضرت مهدی (علیه السلام) را به صورت نظم دربر دارد(۶۵).
۵۶. تباشیر المحرومین، نوشته شیخ محمد بن اسماعیل صدرالواعظین یزدی حائری، (درگذشته ۱۳۳۷ قمری)؛ کتاب به ولادت، غیبت، ظهور ونشانه های ظهور حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) می پردازد ونیز به تفصیل دجال وخروج آن را برمی رسد(۶۶). البته تاریخ وفات نویسنده در معجم مؤلفی الشیعه، ۱۳۳۳ قمری قید شده است(۶۷).
۵۷. علائم الظهور، نوشته میرزامحمد ناظم الاسلام کرمانی، (درگذشته ۱۳۳۷قمری)؛ این کتاب، نشانه های ظهور را یکی پس از دیگری در فصل های گوناگونی از منابع اولیه نقل کرده است(۶۸).
۵۸. غوث الامه (فی اثبات الغیبة)، نوشته سیدحسن بن سیدحسین بن اسماعیل یزدی ملقب به فانی (درگذشته ۱۳۳۸قمری)(۶۹)؛
۵۹. لمعان الانوار، نوشته نجفی مرندی؛ نویسنده این کتاب را که به غیبت، ظهور ونشانه های ظهور می پردازد، در سال ۱۳۳۸قمری نوشته است(۷۰).
۶۰ و۶۱. بشاره الاسلام فی علامات المهدی (علیه السلام)، نوشته سیدمصطفی بن سیدابراهیم بن سیدحیدر کاظمی (درگذشته ۱۳۳۹ قمری)؛ در جلد اول این کتاب، به مطالبی از ظهور حضرت بقیه الله (علیه السلام) پرداخته وجلد دوم، به سیرت، پرچم، عدد یاران ونهی از تعیین وقت ظهور آن حضرت (علیه السلام) اشاره کرده است. اثر دیگری از این نویسنده در مسئله مهدویت با عنوان بشاره الامام بظهور المهدی (علیه السلام) در دست است(۷۱).
۶۲. مناظرات مع محمود شکری الآلوسی بغدادی، نوشته شیخ فتح الله بن محمد نمازی شیرازی اصفهانی شیخ الشریعه، (درگذشته ۱۳۳۹قمری)(۷۲)؛ شیخ الشریعه، این کتاب را در پاسخ به یاوه سرایی های آلوسی (صاحب قصیده بغدادیه) نوشته که در آن به اثبات وجود حجت وامامت پرداخته است(۷۳).
محمود بن عبدالله بن شهاب الدین شکری آلوسی زاده شافعی (۱۲۷۳-۱۳۴۲قمری)؛ پس از تحصیل در علوم گوناگون به تدریس وتألیف روی آورد. وی در سال ۱۳۰۷قمری برای شرکت در کنگره شرق شناسی به استکهلم رفت وبه سبب نوشتن کتاب بلوغ الادب فی معرفه احوال العرب جایزه گرفت. با او پس از ابراز برخی عقاید خویش، مخالفت ها کردند وسلطان عبدالحمید دوم ناچار او را به دیار بکر تبعید نمود. وقتی وی در راه به موصل رسید، علما وبزرگان شهر از ورود وی به شهر جلوگیری کردند. اندکی بعد او را به بغداد فراخواندند. در جنگ جهانی اول، منصب قضاوت بغداد را به او پیش نهادند، ولی نپذیرفت وتنها در آغاز تشکیل دولت عراق وپادشاهی فیصل اول در ۱۹۲۱ میلادی به عضویت «مجلس معارف» درآمد. آلوسی سرانجام در بغداد درگذشت.
شمار نوشته های آلوسی، بیش از دیگر افراد خانواده اش است(۷۴). محمود آلوسی قصیده ای در بغداد درباره مسائل مهدویت وانکار وجود صاحب الزمان (علیه السلام) سرود. آن گاه که وی سروده اش را به نجف فرستاد، انتقادهای بسیاری برانگیخت. علمای دوران قاجار نیز بنابر هم عصر بودن با این واقعه برای اثبات وجود مبارک حضرت حجة بن الحسن (علیه السلام) وردّ یاوه سرایی های آلوسی، آثاری با عنوان «ردیه» نوشتند(۷۵). از آن جمله به نوشته های شیخ فضل الله بن محمد نمازی شیرازی اصفهانی، ملقب به شیخ الشریعه با عنوان مناظرات مع محمود شکری الآلوسی بغدادی می توان اشاره کرد(۷۶)؛
۶۳. احقاق الحق، نوشته عبدالمجید گروسی همدانی (درگذشته ۱۳۴۰قمری)؛ این کتاب در اثبات امامت حضرت مهدی (علیه السلام) است(۷۷)؛
۶۴. رساله در بیان رجعت ائمه (علیهم السلام)، نوشته ملا حبیب الله کاشانی ساوجی (درگذشته ۱۳۴۰قمری)(۷۸)؛
۶۵. الدرر المناضد فی شرح القصائد، نوشته میرزامحمد فاضلی بخشایشی، (درگذشته ۱۳۴۱قمری)؛ اصل قصیده از میرزامحمد در مدح حضرت بقیه الله (علیه السلام) بوده وفرزندش میرزاحسین فاضلی آن را شرح کرده است(۷۹).
۶۶. بشاره الظهور، نوشته جلال الدین محمد بن ابی تراب شیرازی (درگذشته ۱۳۴۱قمری)؛ این کتاب به بشارت های ظهور در قرآن کریم، ادیان گذشته واحادیث معصومان (علیهم السلام) واعترافات اهل سنت می پردازد(۸۰).
۶۷ - ۷۱. باب الفرج، نوشته سیدمهدی بن سیدعلی غریفی (بحرانی) (درگذشته ۱۳۴۳قمری)؛ این اثر، قصیده ای در مدح حضرت بقیه الله (علیه السلام)، سیره وظهور آن حضرت است(۸۱). از آثار دیگر وی به الفائده القائده فی ولادة الحجة المنتظر وزمان الغیبه(۸۲)، کشف الستر عن وجه صاحب الامر، کشف الحیره فی ظهور صاحب الطلعه المنیره(۸۳) وداعی البشر می توان اشاره کرد(۸۴).
۷۲. اسرار العقائد، نوشته سیدابوطالب بن سید محمدهاشم حسینی شیرازی (درگذشته پیرامون ۱۳۴۵قمری)(۸۵)؛ جلد اول این کتاب درباره عقاید است وجلد دوم به حضرت بقیه الله (علیه السلام) می پردازد. نیمه اول کتاب به ولادت، غیبت، ظهور، نشانه های ظهور، احادیث شیعه وسنی وشرح حال مادر آن حضرت ونیمه دوم کتاب به ردّ فرقه ضاله اشاره دارد(۸۶).
۷۳. الشمس الطالعه فی ظهور صاحب الانوار الساطعة، نوشته شیخ غلام حسین بن محمدصادق نجف آبادی اصفهانی نجفی (درگذشته ۱۳۴۵ قمری)؛ این کتاب جزو چهاردهم از کتاب موسوم به سفن النجاة درباره امامان معصوم (علیهم السلام) است که شامل حالات حضرت صاحب الامر (علیه السلام) است(۸۷).
۷۴-۷۵. کاشف الریبه فی اخبار الحجه الغائب (علیه السلام)، نوشته شیخ ابراهیم بن عبدالمحسن کاشی (درگذشته ۱۳۴۵قمری)؛ الصحیفه الهادیه والتحفه المهدیه دیگر آثار نویسنده است. کتاب الصحیفه الهادیه توقیعات، ادعیه وزیارات رسیده از ناحیه مقدسه را دربر دارد(۸۸).
۷۶. کشف الغیوب عن الغائب (المحجوب)، نوشته محمدعلی بن مهدی قزوینی کاظمی کشمیری، (درگذشته ۱۳۴۵ قمری)(۸۹)؛
۷۷-۸۳. مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (علیه السلام) (۹۰)،نوشته سید محمدتقی موسوی اصفهانی (۱۳۴۸قمری)؛ وظیفه الانام فی زمن غیبه الامام (علیه السلام) ونورالابصار فی فضیله الانتظار، کنزالغنائم فی فوائد الدعاء للقائم (علیه السلام)، راز نیایش منتظران وحمایت امام زمان (علیه السلام) از شیعه ودر دوران غیبت امام زمان (علیه السلام) چه کنیم، از دیگر آثار نویسنده به شمار می روند(۹۱).
۸۴ و۸۵. نورالانوار فی علائم الظهور الغائب عن الابصار، نوشته ابوالحسن بن محمد مرندی دولت آبادی (درگذشته ۱۳۴۹قمری)(۹۲)؛ بستان الابرار(۹۳) (فی علائم ظهور الغائب عن الابصار) دیگر اثر نویسنده است. این کتاب، جلد پنجم کتاب نورالانوار است. جلد سوم آن با نام مظهر الانوار، نشانه های ظهور آن حضرت را دربر دارد(۹۴).
۸۶. الشهاب الثاقب فی مدح الامام الغائب (علیه السلام)، نوشته امین الواعظین اصفهانی (درگذشته ۱۳۴۹قمری)؛ حاج میرزاابراهیم بن محمد مشهور به امین الواعظین، این کتاب را در مدح امام غایب از دیدگان نوشته است(۹۵).
۸۷. بغیة الطالب فی من رأی امام الغائب (علیه السلام)، نوشته شیخ محمدباقر بن محمدحسن قائینی بیرجندی (درگذشته ۱۳۵۲ قمری)(۹۶)؛
۸۸. تبیین المحجه الی تعیین الحجه (علیه السلام)، نوشته حاج میرزامحسن بن محمد تبریزی معروف به بالامجتهد، (درگذشته ۱۳۵۲قمری)؛ این کتاب چهل حدیث را در تعیین حضرت حجة (علیه السلام) با استشهاد از احادیث دیگر در زیر آنها دربر دارد(۹۷).
۸۹-۹۱. بضاعة مزجاه، نوشته علی قلی ده خوارقانی (درگذشته ۱۳۵۳قمری)؛ وی از اهالی آذرشهر، از شهرهای پیرامون تبریز است. کتاب او صلوات، توسلات، صدقات ودعاهای رسیده درباره عصر غیبت برای امام زمان (علیه السلام) وتعجیل برای فرج آن حضرت (علیه السلام) می پردازد(۹۸). قصیده توسل به حضرت حجة بن الحسن (علیه السلام) وآیات الظهور فی انتظار الفرج والسرور، از نوشته های دیگر اوست. این کتاب دوازده فقره از دوازده زیارت مأثوره در اثبات رجعت را دربر دارد(۹۹)؛
۹۲. ظهور امام (علیه السلام)، نوشته سید شرف الدین بن سیداحمد حسینی قزوینی (گیلانی)؛ صاحب الذریعه در میان منظومه های نسیم شمال از آن نام برده است(۱۰۰).
۹۳. وقایع الظهور وعلائمه، نوشته شیخ عباس علی جورقانی اصفهانی (درگذشته ۱۳۵۸قمری)؛ این کتاب در دو جلد نوشته شده است(۱۰۱).
۹۴. الغیبه فی اثبات وجود الحجه وغیبه، نوشته شیخ محمد حرز نجفی (درگذشته ۱۳۶۵قمری ومتولد ۱۲۷۳قمری)(۱۰۲).
ب) آثار نوشته شده در خارج از ایران وعراق
مسئله مهدویت تنها به ایران وعراق یا منطقه ومرز ویژه ای اختصاص ندارد، بلکه هرجا که جریان فکری وفرهنگی اسلام وبویژه تشیع جاری است، مهدویت نیز از مهم ترین ارکان این اعتقاد به شمار می رود وحضور مؤثر وپرثمری دارد. اندیشه وران مسلمان بنا به اقتضای زمان وشرایط فرهنگی - سیاسی حاکم بر دوران خویش، کوشیده اند باورهای مذهبی خویش را که از گذشتگانشان به ودیعت گرفته اند، به گونه صحیح ودور از تغییر، به نسل آینده برسانند. این مسئولیت زمانی اهمیت فراوان می یابد که افرادی بخواهند به مبانی اصیل وبنیادی اسلام وتشیع آسیب زنند وتیر حملات خویش را به سوی مهدویت واعتقاد به ظهور مهدی موعود (علیه السلام) نشانه روند. این گونه جریان ها در تاریخ کم نمونه ندارد.
آثار علمای اهل سنت درباره مسئله مهدویت، احساس وظیفه آنان را درباره چنین وظیفه مهمی نشان می دهد. بر این اساس، آثاری به گونه جدا زیر دو عنوان آثار علمای تشیع وآثار علمای اهل سنت در پی می آید:
۱. آثار دانش مندان شیعه هند وعرب با موضوع مهدویت در دوران قاجار
۱ و۲ و۳ و۴. رساله غیبت، نوشته سید دل دارعلی بن محمد نقوی نصیرآبادی (درگذشته ۱۲۳۵قمری)؛ نویسنده مقیم لکنهو در هند بوده وآثار ارزش مندی در دفاع از حریم اهل بیت (علیهم السلام) نوشته است. وی رساله غیبت را هم راه با کتاب ذوالفقار در ردّ باب هفتم تحفه اثنی عشریه وکتاب احیاء السنه واماته البدعه را در ردّ فصل هشتم آن کتاب ونیز کتاب عبقات الانوار را در ردّ فصلی دیگر از کتاب تحفه اثنی عشریه نوشته است(۱۰۳).
۵. رساله فی الرجعه، نوشته شیخ سلیمان بن احمد آل عبدالجبار (درگذشته ۱۲۶۶قمری)؛ وی ساکن مسقط از شهرهای عمان بوده وکتب بسیاری نوشته است(۱۰۴).
۶ و۷ و۸. النور، نوشته سیدعباس مفتی لکنهویی (درگذشته ۱۳۰۶قمری)؛ این کتاب اثر مفتی عباس درباره شرح زندگانی حضرت بقیه الله (علیه السلام) است. آثار دیگری از نویسنده، چون نسیم صبا در شرح جزیره خضراء(۱۰۵) والجواهر العبقریه فی ردّ مبحث الغیبه من التحفه الاثنی عشریه، می توان نام برد(۱۰۶)؛
۹ و۱۰. رساله المهدویه، نوشته تاج العلماء سیدعلی بن محمد نقوی لکنهویی (درگذشته ۱۳۱۲قمری)(۱۰۷)؛ کتاب الاثناعشریه فی البشارات العلویه دیگر اثر اوست(۱۰۸)؛
۱۱. بشاره الغیبه، نوشته سید علی اکبر بن سیدمحمد سلطان العلماء بن سید دل دارعلی نقوی (درگذشته ۱۳۲۶ قمری)(۱۰۹)؛
۱۲. جواب علی مسئله فی الآیات التی قبل ظهور الساعة، نوشته عبدالرحمن بن عبدالقادر بن فهد هاشمی علوی (درگذشته پس از ۱۳۳۴قمری)(۱۱۰)؛
۱۳. جامعة البیان فی رجعه صاحب الزمان (علیه السلام)، نوشته شیخ علی بن حسن بلادی بحرانی قطیفی (درگذشته ۱۳۴۰قمری)(۱۱۱)؛ این اثر، قصیده ای در چهارصد بیت درباره ظهور حضرت بقیه الله (علیه السلام) ورجعت مؤمنان در عهد آن حضرت است(۱۱۲).
۱۴. الحجه البالغه، نوشته سید محمدمهدی بن علی بهکپوری هندی (درگذشته پس از ۱۳۴۶قمری)؛ این کتاب در اثبات وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) است(۱۱۳).
۱۵. علامات قیام الساعة الصغری والکبری، نوشته یوسف بن اسماعیل نبهانی بیروتی (درگذشته۱۳۵۰قمری)(۱۱۴)؛ وی قصیده رائیه ای در ذم بدعت های وهابیت نیز دارد(۱۱۵).
۱۶. التصریح بما تواتر فی نزول المسیح (علیه السلام)، نوشته محمدانورشاه کشمیری (درگذشته ۱۳۵۲ قمری)(۱۱۶)؛
۱۷. زواهر الدرر فی احوال الحجة المنتظر (علیه السلام)، نوشته سید سبط حسین بن سید رمضان علی هندی (درگذشته ۱۳۶۷ قمری)(۱۱۷).
۲. تألیفات علمای اهل سنت
۱. العرف الوری فی دلائل المهدی (علیه السلام)، نوشته عبدالرحمن بن مصطفی، عید روس یمنی شافعی (درگذشته ۱۱۹۲قمری)(۱۱۸)؛ نویسنده فردی صوفی، ادیب، شاعر وآگاه به علوم گوناگون از بزرگان اهل سنت بوده است(۱۱۹).
۲. احادیث فی الفتن والحوادث، محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان حنبلی (درگذشته ۱۲۰۶قمری)(۱۲۰)؛ وی فردی وهابی به شمار می رود که فرقه ای از وهابیت را به او نسبت می دهند(۱۲۱).
۳. رسالة فی تحقیق ظهور المهدی (علیه السلام)، احمد بربیرم رمیاطی شافعی (درگذشته ۱۲۲۸ قمری)(۱۲۲)؛
۴. اشراط الساعة وخروج المهدی (علیه السلام)، علی بن محمد میلی جمالی مغربی مالکی (درگذشته ۱۲۴۸قمری)(۱۲۳)؛
۵. التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر (علیه السلام) والدجال والمسیح (علیه السلام)، نوشته محمد بن علی بن محمد شوکانی (درگذشته ۱۲۵۰قمری)(۱۲۴)؛ شوکانی از بزرگان اهل سنت در قرن سیزدهم وصاحب ۱۱۴ اثر است. به گفته خود نویسنده در کتاب البدر الطالع، وی کتاب التوضیح را در اثبات تواتر احادیث حضرت مهدی (علیه السلام) وخروج دجال در عهد آن حضرت ونزول حضرت عیسی (علیه السلام) نوشته است(۱۲۵).
۶. القطر الشهدی فی اوصاف المهدی (علیه السلام)، نوشته شهاب الدین احمد بن اسماعیل حلوانی شافعی (درگذشته ۱۳۰۸قمری)؛ سیدمحمد بن محمد بن احمد حسینی بلبیسی بر این کتاب شرح نوشت ونامش را العطر الوردی فی شرح القطر الشهدی نهاد(۱۲۶).
۷. مسئله مهدویت، نوشته اسماعیل حقی ازمیری (درگذشته ۱۳۳۰قمری)؛ این رساله ای کلامی درباره اعتقاد به مهدویت است که به بیست حدیث استناد کرده وبعضی از آنها را نقد نموده است(۱۲۷). نویسنده اهل مناستر، مقیم استانبول، واعظ مسجد ایاصوفیا واز اعضای مجلس سنا بوده است(۱۲۸).
مسئله باب ومتمهدیان عصر قاجار وآثاری درباره آنان
به اعتقاد شیعه امامیه، در قرن سوم وآغاز قرن چهارم (۲۶۰ تا ۳۲۹قمری) که دوره غیبت صغراست، چهار نفر باب ونائب حضرت حجة بن الحسن (علیه السلام) بوده اند که به نواب اربعه مشهورند.
نویسنده اعیان الشیعة این چهار نفر را که به باب امام نیز معروف هستند، دارای نیابت خاص می داند وجز این چهار تن، دیگر ابواب وسفرای امام را دارای سفارت ووکالت عامه می خواند(۱۲۹). به نام این افراد که از برجستگان شیعه واز ثقات آنان بوده اند، توقیعاتی از حضرت مهدی (علیه السلام) به وسیله سفیران چهارگانه صادر می شده است. برخی از شمار سفیرانی که وکالت عامه داشته اند، به شرح زیر است:
۱. ابوالحسین محمد بن جعفر اسدی کوفی رازی، باب حضرت حجت (علیه السلام) در ری. نویسنده جامع الرواة در ارتباط با وی می گوید: «کان أحد الأبواب»(۱۳۰)؛
۲. ابوعلی احمد بن اسحاق اشعری قمی از اصحاب حضرت جواد وامام هادی (علیه السلام) وباب حضرت ولی عصر (علیه السلام) در قم. وی به خدمت حضرت حجت (علیه السلام) نیز رسیده است(۱۳۱)؛
۳. ابواسحاق ابراهیم بن مهزیار اهوازی، باب امام (علیه السلام) ووکیل آن حضرت بوده است(۱۳۲).
ولی از همان آغاز غیبت، جماعتی نیز به دروغ، ادعای بابیت وسفارت کرده اند وتوانسته اند با فریب اذهان عوام، پیروانی گرد آورند وبه ترویج عقاید خود بپردازند. متمهدیانی در دوران حکومت قاجار پیدا شدند که ویژگی عمده آنان، حمایت استعمار از آنان بوده است. مشهورترین مدعیان بابیت ونیز مهدویت در ایران وعراق در دوره قاجار، سیدعلی محمد شیرازی (باب) وحسین علی نوری (بهاء) وبیرون از این منطقه غلام احمد قادیانی در هند ومحمد احمد بن عبدالله سودانی هستند(۱۳۳).
با اشاره ای کوتاه به باورهای مدعیان مهدویت، به نوشته هایی در این باره اشاره می شود. سپس فهرست ردّیه هایی که درباره آنها نوشته شده، در پی می آید. چون ظهور باب در ایران، از عقاید شیخیه سرچشمه می گیرد، نخست عقاید ونوشته های آنها یاد می شود:
الف) شیخیه
پیروان شیخ احمد احسایی را «شیخیه» گویند. بعدها فرقه ای از اینان به وجود آمد که به شیخیه کرمان معروف بودند، شیخیه اخباری گرایند وبه رکن رابع عقیده دارند، بدین معنا که دین اسلام را دارای چهار رکن می دانند: توحید، نبوت، امامت وشیعه کامل (رکن اربع)؛ زیرا می گویند کسی که به توحید معتقد است، در حقیقت به عدل خدا نیز اعتقاد دارد وکسی که به نبوت معتقد است، معاد را هم قبول دارد، ولی در زمان غیبت کبرا، مسلمانان باید پیشوایی داشته باشند. آنان پیشوا را شیعه کامل می دانند که چهارمین رکن پس از امامت است وبرای همین، در هر عصری یکی از علمای خود را برای این کار برمی گزینند. آنان درباره معاد جسمانی عقاید ویژه ای دارند ومی گویند که پس از مرگ، آن چه از آدمی باقی می ماند، جسم لطیفی است که آن را «هورقلیایی» می نامند ودیگر این که آنان دوازده امام را دارای صفات الهی می دانند ومی گویند آنان مظهر خدایند(۱۳۴).
پس از احسایی، شاگردش سیدکاظم رشتی (۱۲۱۲-۱۲۵۹قمری) جانشین وی شد. سیدکاظم در نزد شیخیه به «سیدنبیل» لقب داشته است. از شاگردان وی به حاج محمد کریم خان کرمانی وسید علی محمد شیرازی معروف به باب می توان اشاره کرد(۱۳۵).
حاج محمد کریم خان کرمانی (۱۲۵۵ - ۱۲۸۸ قمری) بنیان گذار فرقه شیخیه کرمان، پس از سیدکاظم رشتی به ریاست شیخیه در منطقه کرمان رسید. این فرقه را به دلیل انتسابشان به حاج کریم خان، «کریم خانیه» گویند. از کریم خانیه، بعدها انشعاب جدیدی به نام «باقریه» به وجود آمد که پیروان محمدباقر بهاری همدانی (متولد ۱۳۳۳ قمری) بوده اند. وی نخست نماینده کریم خان در همدان بود وسپس دعوای استقلال کرد.
شعبه دیگر شیخیه در آذربایجان به وجود آمد. این شعبه نیز چند فرقه داشته که عبارتند از:
۱. «ثقة الاسلامیه» پیروان حاج میرزاشفیع ثقه الاسلام تبریزی (درگذشته ۱۲۶۹قمری)؛ پس از او پسرش میرزاموسی وپس از وی میرزاعلی معروف به ثقه الاسلام دوم یا شهید که در سال ۱۳۳۰قمری به جرم مشروطه خواهی به دست روس های تزاری به دار آویخته شد، به ریاست این فرقه رسیدند.
۲. «حجة الاسلامیه» که از میرزامحمد مامقانی (درگذشته ۱۲۶۹قمری) تکفیرکننده سید علی محمد باب ومحکوم کننده او به مرگ در شهر تبریز پیروی می کنند. وی از شاگردان سیدکاظم رشتی بوده و«حجة الاسلام» لقب داشته است(۱۳۶).
۳. «احقاقیه» که می توان گفت تنها فرقه باقی مانده از شیخیه آذربایجان است واکنون نیز هوادارانی در پیرامون حیره وکویت دارند وملاباقر اسکویی، آنان را به دلیل نوشتن کتاب احقاق الحق، «احقاقیه» نامیده است.
پس از آشنایی با فرقه های گوناگون شیخیه، نام نوشته های بزرگان این فرقه درباره مهدویت، ردّ فرقه های دیگر ونیز اعتقادات خود آنان می آید:
۱. شیخ احمد احسائی (درگذشته ۱۲۴۱قمری)
۱. الرجعه؛ این کتاب به فرمان شاه محمدعلی میرزا نوشته شده است(۱۳۷).
۲. عصمت ورجعت؛ عنوان این کتاب در نامه میرزای نوری به میرحامدحسین آمده است. کتاب العصمه در سال ۱۳۹۰قمری وکتاب الرجعه به سال ۱۴۱۴ قمری جداگانه چاپ شده است(۱۳۸).
۳. شرح زیارت جامعه؛ مرحوم علامه خوانساری به این کتاب در روضات الجنات اشاره کرده است(۱۳۹).
۲. سیدکاظم رشتی (درگذشته ۱۲۵۹قمری)
دلیل المتحیرین؛ سیدرشتی این کتاب را در پاسخ به پرسش های اعتقادی شیخیه نوشته است(۱۴۰).
۳. حاج محمد کریم خان کرمانی (درگذشته ۱۲۸۸قمری)
۱. تقویم العوج؛ این کتاب در ردّ ایراداتی به شیخیه، نوشته شده است(۱۴۱).
۲. رجوم الشیاطین(۱۴۲)؛
۳. علم الیقین فی الرد علی البابیه الملحدین(۱۴۳)؛
۴. ازهاق الباطل، در ردّ باب(۱۴۴)؛
۵. رساله فی ردّ الباب المرتاب(۱۴۵)؛
۶. ردّ باب خسران مآب(۱۴۶)؛
۷. ایقاظ الباطل فی ابطال الباطل، در ردّ باب(۱۴۷)؛
۸. ترجمه حدیث مفضل در علامات ظهور حضرت حجت (علیه السلام) (۱۴۸)؛
۹. دروس، در شرح دعای افتتاح(۱۴۹)؛
۱۰. رساله فی شرح الدعاء الرجبیة(۱۵۰).
۴. شیخ محمدباقر بن محمدجعفر بهاری همدانی (درگذشته ۱۳۳۳قمری)
۱. ابهی الدرر فی تکلمة عقدالدرر فی اخبار المنتظر(۱۵۱)؛
۲. العلائم لاهتداء الهوائم فی علامات ظهور المهدی (علیه السلام) (۱۵۲)؛
۳. النور فی اخبار امام المستور (علیه السلام) (۱۵۳)؛
۴. ذیل کتاب النور(۱۵۴)؛
۵. عقدالدرر فی امام المنتظر (علیه السلام) (۱۵۵)؛
۶. استحاله توقیت ظهور الحجة (علیه السلام) (۱۵۶)؛
۷. ایضاح المرام فی امر الامام (علیه السلام) (۱۵۷)؛
۸. بعث الاموات قبل ظهور الحجه (علیه السلام) (۱۵۸)؛
۹. مقارنات ظهور الحجه (علیه السلام) (۱۵۹)؛
۱۰. شرح علائم الظهور(۱۶۰)؛
۱۱. بسط النور(۱۶۱)؛
۱۲. الوجیزه فی غیبه الحجه (علیه السلام) (۱۶۲)؛
۱۳. جابلقا وجابلساء(۱۶۳)؛
۱۴. جواب منکر وجود صاحب الزمان (علیه السلام) (۱۶۴)؛
۱۵. الرد علی قصیده البغدادیه(۱۶۵)؛
۱۶. ذیل کتاب العلائم لاهتداء الهوائم(۱۶۶)؛
۱۷. الرد علی منکر وجود صاحب الزمان (علیه السلام) فی هذه الزمان(۱۶۷)؛
میرزا محمدعلی نائینی (درگذشته ۱۳۳۳قمری) کتابی با عنوان هلال یک شبه در ردّ عقاید شیخیه نوشته است(۱۶۸).
ب) باب وبهائیت
سید علی محمد شیرازی در سال ۱۲۳۵قمری در شیراز متولد شد. در ۲۴ سالگی بر اثر تحول فکری وعقیدتی نخست خود را مصلح مذهبی ومنجی جامعه نامید ودعوای بابیت وپس از آن دعوای مهدویت کرد. پس از مدتی قدم فراتر نهاد ومدعی شد که خداوند کتاب بیان را بر وی نازل کرده است(۱۶۹).
دعوای باب، افزون بر وجود دسیسه های خارجی، زمینه نیز داشت؛ زیرا شیخ احمد احسایی (درگذشته ۱۲۴۱قمری) استاد سیدکاظم رشتی (درگذشته ۱۲۵۹قمری) در سخنانش پیوسته می گفته که نشانه های ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) آشکار شده است وامام زمان (علیه السلام) به همین زودی ظهور خواهد کرد. پس از او سیدکاظم رشتی نیز همین سخنان را دنبال کرده است. شاگردان ومریدان سیدکاظم پس از او همواره در پی کسی بودند که صفات مهدویت را داشته باشد. سید علی محمد، با داشتن قیافه ای محجوب، چهره زیبا، حسن خلق وسلوک، برای چنین کاری زمینه داشت. از این رو، چند تن از شاگردان سیدکاظم به او روی آوردند ومقدمات را برای مهدویت وی آماده کردند(۱۷۰).
باب، پس از نزاعی که بر سر جانشینی او درگرفت، وصی خود میرزا حسین علی نوری (۱۲۳۳-۱۳۱۰قمری) برادر کوچک تر وناتنی خود میرزایحیی (۱۲۴۶-۱۳۳۰قمری) را که «صبح ازل» لقب داده بود، به انواع دسیسه ها از میدان به در کرد وبا این که سید علی محمد، ظهور «من یظهره الله» را به آینده ای دور سپرده بود، در ۱۲۸۰قمری دعوای «من یظهره الله» کرد وخود را «بهاءالله» نام داد. هم چنان که سیدباب، شریعت خود را ناسخ اسلام می دانست، او نیز تعالیم واحکام بیان را منسوخ دانست ودر آثار خود، احکام وتعالیم تازه ای آورد(۱۷۱).
کتاب هایی که سید علی محمد باب وحسین علی بهاء درباره عقاید خود نوشته اند، چنین است:
۱. سید علی محمد باب
کتاب نقطة الکاف به نام همه نوشته های باب اشاره دارد. نوشته های وی آمیزه ای از فارسی وعربی مصنوع ومتکلف است وعربی نویسی وی غالباً با موازین نحو ودستور زبان هم خوانی ندارد. بنابراین، با توجه به عمر کوتاه وی که از سی نمی گذشت، شمار نوشته هایش شگفت آور می نماید. خود او نیز فراوانی نوشته هایش را از معجزه های خویش برمی شمرد.
چند کتاب وی به اشاره می آید:
۱. قیوم الاسماء، در تفسیر سوره یوسف که اولین تصنیف وی به شمار می رود؛
۲. مجموعة الواح که خطاب به علما وسلاطین، نوشته شده است؛
۳. بیان، مشهورترین اثر وی که آن را در برابر قرآن قرار داده است؛
۴. صحیفه بین الحرمین که این کتاب را بین مکه ومدینه نوشته است(۱۷۲).
۲. حسین علی بهاء
برجسته ترین کتاب های بهاء عبارتند از: ایقان، بدیع، مبین واقدس. بهاء، کتاب ایقان را در ایام اقامت خود در عراق وپیش از ادعای ظهور «من یظهره الله» نوشت. او در این هنگام، پیرو علی محمد باب بود. کتاب بدیع را در ادرنه، پس از ادعای ظهور نوشت. وی پس از آن که به عکا تبعید شد، در آن جا ادعاهای گوناگونی کرد، از جمله این که خود را خدا نامید. او کتاب مبین واقدس را نوشت. این دو کتاب، مقدس ترین کتاب های بهائیان به شمار می روند(۱۷۳).
ج) قادیانیه
میرزا غلام احمد قادیانی (۱۲۵۵-۱۳۲۶ قمری) در پنجاه سالگی در پی ادعای خواب نمایی ورؤیاهای دیگر، اعلام کرد که به او وحی می شود وخدا او را به رهبری برگزیده ودر گرفتن بیعت از مردم مجاز است(۱۷۴).
وی ابتدا ادعای مسیح موعود ومهدی وسپس ادعای نبوت کرد واعلام داشت که همان رهبر موعود هستی است که زرتشتیان، هندوان، مسیحیان ومسلمانان همه در انتظار اویند. غلام احمد، «جهاد بالسیف» را حرام می خواند(۱۷۵) ومی گفت: جهاد در زمان ما نباید به جنگ وشمشیر باشد، بلکه جهاد کوششی است که پیروان آن مذهب در گسترش آن عقیده با صلح وآرامش به جای می آورند(۱۷۶).
پس از وفات غلام احمد، پیروان او که خود را «احمدیه» نیز می خواندند، میرزا نورالدین را خلیفه اول نامیدند، ولی پس از مرگ وی (۱۹۱۴ میلادی) در این فرقه انشعاب پدید آمد. گروهی معتقد بودند که غلام احمد مبشر ومجدد بود، نه نبی یا مهدی وگروه دیگر که اکثر بودند، به ریاست میرزا بشیرالدین «پسر غلام احمد» بر عقیده نبوت ومهدویت ومسیحیت غلام احمد ماندند(۱۷۷).
غلام احمد در اثبات ادعاهای خود، کتاب های چندی نوشت که مهم ترین آنها چنین است:
۱. قصائد احمدیه (مسیح الموعود والمهدی الموعود)؛
۲. مواهب الرحمن؛
۳. حمامه البشری الی اهل المکه وصلحاء ام القری.
غلام احمد، هم چنین یک مجله ماهیانه به زبان انگلیسی از سال ۱۹۰۲میلادی در قادیان منتشر کرد که ارگان رسمی قادیانی هاست(۱۷۸).
د) مهدی سودانی
محمد احمد بن عبدالله سودانی (۱۲۵۹-۱۳۰۲قمری) در سال ۱۲۹۸قمری خود را مهدی منتظر نامید وفقیهان سودان را برای یاری خویش فراخواند(۱۷۹). ظهور وی برخلاف دیگر متمهدیان هم دوره خویش هم چون باب وبهاء وقادیانی بود. اینان بر اثر تحریکات استعمار انگلیس وکمک ویاری آنها پدید آمدند، ولی حرکت مهدی سودانی ضداستعماری بود. سودانی پس از بازگشت از سفر مکه، ابتدا خود را باب امام وسپس مهدی موعود خواند. همه قبیله های «کردفان»، «دارفور»، «بحرالغزال» و«سودان شرقی» با او بیعت کردند. او با انگلیسی ها که سودان را تصرف کرده بودند، به جنگ پرداخت وخرطوم پایتخت سودان را فتح کرد(۱۸۰). وی رساله ای با مضمون تطهیر البلاد من مفاسد الحکام نوشت وآن را در مناطق تحت نفوذ خود منتشر کرد(۱۸۱). پس از وی، عبدالله بن محمد تعایشی (۱۲۶۶-۱۳۱۷قمری) رهبری پیروان سودانی را که به «دراویش» معروف بودند، بر عهده گرفت(۱۸۲).
آثاری در ردّ فرقه های جدید در دوران قاجار
اندیشه وران مسلمان با استدلال، منطقی ستودنی وعلمی وسیع، در برابر هجمه های پوشالی مخالفانشان، در پیش گیری از انحراف مسئله «مهدویت»، از مواضع وباورهای مذهبی پاس داری چشم گیری کرده اند ومتناسب با شرایط زمان ومکان، به بسط وگسترش نظریه «مهدویت» پرداخته اند.
در دوره قاجار نیز علمای اسلام، بویژه تشیع، در پی گسترش انحراف زایی برخی افراد ناآگاه، با بیان وقلم خویش به تبیین مسئله مهدویت اصیل پرداختند ودر بی اساس خواندن این گونه انحراف ها، ردّیه هایی نوشتند. برخی از این پاسخ ها چنین است:
الف) نوشته هایی در ردّ بابیت وبهائیت
۱. کشف الحق، نوشته میرمحمد خاتون آبادی (۱۲۷۲ قمری)؛ مرحوم خاتون آبادی پس از مباحثه با علی محمد باب وابطال ادعای وی این کتاب را در سال ۱۲۶۳ قمری تألیف کرد(۱۸۳).
۲-۶. تخریب الباب، نوشته میرزا ابوالقاسم موسوی زنجانی (۱۲۹۲قمری). این نویسنده کتاب های دیگری در ردّ باب نوشته که عبارتند از: ردّ الباب، سد الباب، قلع الباب وقمع الباب؛
نویسنده از شاگردان مرحوم شفتی ومرحوم کلباسی بوده وبه دلیل تبحر کامل در معارف اسلامی ومعاصر بودن با علی محمد باب، حوادث خونین زنجان را به چشم خود دیده وکتاب های یاد شده را در ردّ این گروه گم راه نوشته است(۱۸۴).
۷و۸. فتنه باب اعتضادالسلطنه، نوشته علی قلی میرزا بن فتح علی شاه (درگذشته ۱۲۹۸قمری). این کتاب از آن روی اهمیت دارد که اعتضاد السلطنه معاصر باب بوده وحوادث یاد شده در کتاب را یا خود به چشم دیده ویا آن که از شاهدان عینی شنیده است(۱۸۵).
وی کتاب دیگری در این زمینه به نام مدعیان نبوت ومهدویت دارد. این کتاب، سرگذشت کسانی است که از آغاز تاریخ تا عصر حیات مؤلف ادعای نبوت ومهدویت کرده اند(۱۸۶)؛
۹ و۱۰. الردّ علی البابیة، نوشته محمدتقی بن حسین علی هروی اصفهانی (درگذشته ۱۲۹۹قمری)(۱۸۷) وتنبیه الغافلین که اثر دیگر او در ردّ بابیت واخبار رسیده درباره حضرت مهدی (علیه السلام) به شمار می رود(۱۸۸)؛
۱۱. الهام الحجة، نوشته سیدعلی مدرسی یزدی (درگذشته ۱۳۱۶قمری)؛ نویسنده در این کتاب، مقدمه ای گسترده در عقاید امامیه آورده وسپس به اثبات وجود حضرت بقیه الله (علیه السلام) وردّ فرقه های گم راه پرداخته است. او در این کتاب، به تفصیل از پیشوای بابیه سخن می گوید. وی از تمثّل یافتن شیطان بر علی محمد شیرازی نیز در این کتاب بحث کرده است(۱۸۹).
۱۲. الأضواء المزیله للشبهة الجلیلة، نوشته سید محمدهاشم بن میر شجاعت علی هندی (درگذشته ۱۳۲۳ قمری)؛ وی این کتاب را در ردّ بابیه ودر پاسخ به شبهات شیخیه وکشفیه تألیف کرده است(۱۹۰).
۱۳. رد بابیه، نوشته حاج میرزا علی اکبر صدرالاسلام همدانی (درگذشته ۱۳۲۵قمری)(۱۹۱)؛
۱۴. مقامع النصوص علی مفارق اللصوص، نوشته شیخ محمدحسن خوسفی قائنی (درگذشته پیرامون ۱۳۲۵قمری)؛ جلد اول این کتاب به احادیث حضرت مهدی (علیه السلام) وجلد دوم وسوم آن به ردّ باب وبهاء می پردازد(۱۹۲).
۱۵. ردّ سخیفه، نوشته سیدحسن یزدی، این کتاب در سال ۱۳۲۵قمری چاپ شده است ودرباره ردّ بهائیت سخن می گوید(۱۹۳)؛
۱۶. الردّ علی البابیه، نوشته شیخ محمدتقی بن محمدباقر (آقانجفی اصفهانی) (درگذشته ۱۳۳۲ قمری)(۱۹۴)؛
۱۷۱۹. باب الابواب فی تاریخ بدء ظهور الباب، نوشته میرزا محمدمهدی خان رئیس الحکماء معروف به زعیم الدوله تبریزی (درگذشته ۱۳۳۳قمری). وی دو کتاب دیگر درباره باب وبهاء نوشته است که عبارتند از: تاریخ باب وبهاء(۱۹۵) ومفتاح باب الابواب(۱۹۶)؛ زعیم الدوله کتاب باب الابواب را در اثبات قائمیت حضرت مهدی (علیه السلام) وردّ بابیت نوشته که بسیار گسترده است. وی نخست تاریخچه اسلام، یهود، نصارا، مجوس، بودایی ها وبرهمایی ها را نوشته وسپس گفته های آنان را درباره مصلح آسمانی می آورد. آن گاه تاریخچه مدعیان مهدویت را به تفصیل بیان می کند. ولی در میان پنجاه تن از مدعیان مهدویت، تاریخچه علی محمد باب را کامل تر از همه یاد کرده است؛ زیرا نویسنده در کودکی او را دیده وبا گروهی از پیروانش ارتباط داشته است. کتاب مفتاح باب الابواب تلخیص همین کتاب(۱۹۷) وتاریخ باب وبهاء ترجمه آن است(۱۹۸).
۲۰ و۲۱. کشف الظلمه عن معتقدات البابیة وردّهم، نوشته حاج حسین قلی خان داغستانی (درگذشته ۱۳۳۳قمری). نویسنده ابتدا مسیحی بوده وسپس به اسلام گراییده است(۱۹۹). اثر دیگر وی در این زمینه منهاج الطالبین است(۲۰۰)؛
۲۲. السهام النافذة (فی ردّ البابیة)، نوشته حاج میرزا ابوالقاسم اردوبادی (درگذشته ۱۳۳۳قمری)(۲۰۱)؛
۲۳-۲۴. صراط المستقیم، نوشته میرزا علی محمد نائینی (درگذشته ۱۳۳۳قمری). نویسنده، این کتاب را در ردّ بابیه وکتاب دیگری را با عنوان هلال یک شبه در ردّ شیخیه نوشته است(۲۰۲)؛
۲۵. احقاق الحق للقائم بالحق، میرزا محمدتقی تاجر همدانی (درگذشته ۱۳۴۰ قمری)(۲۰۳)؛ صاحب الذریعة که این کتاب را با عنوان احقاق الحق صاحب الزمان (علیه السلام) آورده، معتقد است که نویسنده این کتاب را در ردّ بابیه نوشته است(۲۰۴).
۲۶-۲۷. رجوم الشیاطین فی ردّ الملاعین، نوشته ملا حبیب الله بن علی مدد (محمد) بن رمضان ساوجی کاشانی (درگذشته ۱۳۴۰ قمری)(۲۰۵). ملا حبیب الله کاشانی آثار بسیاری دارد که از آن جمله کتاب رجعت است(۲۰۶)؛
۲۸. اسرار العقائد، نوشته میرزا ابوطالب بن سید محمدهاشم حسینی شیرازی (درگذشته ۱۳۴۵قمری)؛ جلد اول کتاب درباره نبوت خاصه وجلد دوم آن درباره امامت واثبات عقاید شیعه وردّ فرقه بابیه است(۲۰۷).
۲۹. عوام الناس، نوشته میرزا علی اکبر مجتهد اردبیلی (درگذشته ۱۳۴۶قمری). این کتاب به زبان ترکی ودر ردّ فرقه های بابیه است(۲۰۸).
۳۰۳۴. ایقاظ النائمین، نوشته شیخ احمد بن محمدعلی بن محمدکاظم شاهرودی (درگذشته ۱۳۵۰قمری). از نویسنده آثار دیگری در ردّ فرقه بابیه نوشته که عبارتند از: تنبیه الغافلین فی رفع شبهات المبطلین، مرآة العارفین(۲۰۹)، الحق المبین(۲۱۰) وراه نمای دین(۲۱۱)؛
۳۵. مدعیان مهدویت از صدر اسلام تاکنون، نوشته احمد سروش (درگذشته ۱۳۵۰قمری)؛ تاریخچه پیدایش باب وبهاء وسرگذشت دروغ پردازان ومدعیان مهدویت از منصور حلاج تا احمد کسروی در این کتاب بیان شده است(۲۱۲).
۳۶. ردّ بابیه، نوشته حاج شیخ عبدالله مامقانی (درگذشته ۱۳۵۱قمری)؛ این کتاب به پیوست ترجمه سیف البتار فی دفع شبهات الکفار از نویسنده به چاپ رسیده است. شیخ عبدالله مامقانی در پرتو تربیت خاص پدر بزرگ وارش در آغاز جوانی به مقامات والایی رسید وآثار ارزش مند فراوانی از خود به یادگار گذاشت(۲۱۳).
۳۷. الردّ علی البابیة، نوشته میرزاابراهیم بن ابی الفتح زنجانی (۱۳۵۱قمری)؛ مرحوم شیخ محمدعلی اردوبادی در کتاب الحدیقة المبهجة از آن نام برده است(۲۱۴).
۳۸. نصایح الهدی لمن کان مسلماً فصار بابیاً، نوشته شیخ محمدجواد بلاغی (درگذشته ۱۳۵۲قمری)(۲۱۵)؛ مؤلف کتب دیگری در ردِّ وهابیت وفرقه قادیانیه نوشته است(۲۱۶).
۳۹. الانتباهیه فی ردّ البابیه والبهائیه، نوشته میرزاشفیع بن محمدسمیع میثمی عراقی (درگذشته ۱۳۵۴ قمری). نویسنده این کتاب را مقدمه ای بر کتاب رجوم الشیاطین خود نوشته وبه سال ۱۳۳۸قمری نوشتن آن را به پایان رسانده است. صاحب الذریعة می گوید: من این کتاب را نزد مؤلف دیده ام(۲۱۷).
۴۰. بیان الحق، نوشته شیخ الاسلام میرزا احمد اصطهباناتی (درگذشته ۱۳۵۴قمری). فصل اول کتاب، قصیده میمیه محی الدین بن عربی را شرح می دهد. فصل دوم نیز به دروغ پردازی های علی محمد باب پاسخ می گوید وهشتاد حدیث در اثبات وجود مقدس بقیة الله (علیه السلام) می آورد وبه شرح آنان می پردازد(۲۱۸).
۴۱. ردّ بر ایقان، نوشته عبدالسلام آخوندزاده؛ شیخ الاسلام قفقاز (در ردّ کتاب ایقان نوشته حسین علی بهاء) این کتاب را نوشته است(۲۱۹).
۴۲. صواعق البرهان، نوشته حاج زین العابدین خان کرمانی؛ این کتاب در پاسخ به شبهات بهائیان است وحیدرعلی اصفهانی مؤلف دلائل العرفان ومبلغ بهائیت را نقد وبررسی کرده است(۲۲۰).
این دو کتاب نیز در دوره یاد شده نوشته شده اند.
ب) آثاری در ردّ فرقه قادیانیه و...
۱. الشهاب، نوشته شیخ محمدجواد بن شیخ حسن بلاغی (درگذشته ۱۳۵۲قمری)؛ نویسنده، این کتاب را در ردّ کتاب حیاة المسیح یکی از پیروان غلام احمد قادیانی نوشته است(۲۲۱).
۲. المصابیح؛ این کتاب نیز نوشته شیخ محمدجواد بلاغی در ردّ فرقه قادیانیه است(۲۲۲).
۳. مسیح موعود، نوشته سیدعلی بن سیدابوالقاسم رضوی حائری لاهوری (درگذشته ۱۳۶۰قمری)؛ حائری این کتاب را در اثبات حیات مسیح (علیه السلام) وردّ غلام احمد قادیانی به زبان اردو نوشته است(۲۲۳). وی هم چنین کتاب مهدی موعود (علیه السلام) را در احوال حضرت حجت (علیه السلام) واثبات غیبت آن حضرت وردّ فرقه قادیانیه پدید آورده است(۲۲۴). غایه المقصود فی المهدی موعود (علیه السلام) دیگر اثر سیدعلی حائری است. وی این کتاب را در چهار جلد به شرح زیر نوشته است:
جلد اول: بحث روایتی پیرامون ضرورت وجود مقدس امام زمان (علیه السلام) ؛
جلد دوم: خروج دجال ودیگر علایم ظهور؛
جلد سوم: تولد، غیبت وظهور حضرت حجت (علیه السلام) ؛
جلد چهارم: اثبات قائمیت وردّ بر قادیانی(۲۲۵).
۴. مهدی (علیه السلام) از آغاز تا قرن سیزدهم، نوشته دار مستتر (پایان تألیف ۱۳۰۲قمری)، ترجمه محسن جهان سوز؛ این کتاب به نخستین متمهدیان تا مهدی سودانی اشاره کرده است(۲۲۶).
۵. الهدایة المهدویه، نوشته شیخ ابوالرجاء محمد هندی (درگذشته ۱۲۹۰قمری)؛ نویسنده، مقیم حیدرآباد بوده واین کتاب را در ردّ سید محمد جونپوری (مدعی مهدویت) نوشته است(۲۲۷).
شرح هایی بر دعاهای ویژه حضرت حجت بن الحسن (علیه السلام) در عصر قاجار علمای دوره قاجار، بر ادعیه های گوناگون شرح هایی نوشته اند که اهمیت این مسئله را برای آنان می نماید. آنان برای نشر وترویج شعایر دینی وعقیدتی وبراساس احساس وظیفه در برابر معارف اهل بیت (علیهم السلام)، به شرح دعاهای ویژه آن حضرت همت گماشته اند. با وجود اهمیت بسیار مسئله مهدویت در آن دوران، شرح دعاهای ویژه حضرت مهدی (علیه السلام) نیز چشم گیر بوده که به برخی از آنها اشاره می شود:
الف) شرح دعای ندبه
۱. شرح دعای ندبه از مدرس یزدی (درگذشته ۱۱۵۴قمری)(۲۲۸)؛
۲. شرح دعای ندبه از مولی حسین تربتی سبزواری (درگذشته ۱۳۰۰قمری)(۲۲۹)؛
۳. عقد الجمان لندبة صاحب الزمان (علیه السلام)، نوشته میرزا عبدالرحیم بن نصرالله کلیبری تبریزی (درگذشته ۱۳۳۴قمری)؛ این شرح از شرح جمله «قتله أشقی الأشقیاء» به پس نپرداخته است(۲۳۰).
۴. وسیله القربه فی شرح دعاء الندبه، نوشته علی بن علی رضا خوئی (درگذشته ۱۳۵۰قمری)(۲۳۱).
ب) شرح دعای عهد
شرح دعای عهد از میرزامحمد بن محمدحسن هرندی (نوشته شده در ۱۲۸۷ قمری). دعای عهد بنابر روایتی از امام صادق (علیه السلام)، در عصر غیبت خوانده می شود. ایشان هم چنین فرموده است: «هرکس این دعا را چهل صباح بخواند از یاوران حضرت بقیه الله (علیه السلام) خواهد بود»(۲۳۲).
ج) شرح دعای افتتاح
شرح دعای افتتاح از شهاب الدین محمد بن موسی عراقی بزشلویی (درگذشته ۱۳۱۳قمری). نسخه ای از این کتاب، در کتاب خانه مسجد اعظم به شماره ۳۸۸۲ موجود است(۲۳۳).
د) شرح دعای وارث
جنة الحوادث، نوشته حبیب الله کاشانی (درگذشته ۱۳۴۰قمری)(۲۳۴).
ه) شرح دعا وزیارت رجبیه
۱. شرح دعای رجبیه از شیخ مهدی قزوینی (نوشته شده در ۱۱۲۳ قمری)؛ این کتاب، سند، متن، ترجمه زیرنویس دعا وسپس شرح هر جمله از آن را با بهره گیری از قرآن واخبار وادعیه وزیارات آورده است(۲۳۵).
۲. سنابرق فی شرح البارق من الشرق، نوشته سیدجعفر بن ابی اسحاق علوی دارابی بروجردی کشفی (درگذشته ۱۲۶۷قمری)؛ این کتاب، شرح گسترده دعای رجبیه است که نسخه خطی آن در کتاب خانه آستان قدس رضوی یافت می شود(۲۳۶).
۳. شرح زیارت رجبیه از درویش علی بن حسین بغدادی حائری (درگذشته ۱۲۷۷قمری)(۲۳۷)؛
۴. شرح دعای رجب از سیدهاشم بن سیداحمد موسوی احسایی (درگذشته ۱۳۰۹قمری)(۲۳۸)؛
۵. شرح زیارت رجبیه از احمد یزدی (درگذشته ۱۳۱۰قمری)؛ این شرح بسیار گسترده در هشتاد بخش با نام هشتاد مجلس تنظیم شده وبه چاپ رسیده است(۲۳۹).
۶. شرح زیارت رجبیه، شیخ محمدباقر بیرجندی (درگذشته ۱۳۵۲قمری)؛ کتاب بغیه الطالب فی من رأی الامام الغائب (علیه السلام) از این نویسنده است(۲۴۰).
و) دعای «اللّهمّ یا ذالمنن السابغة...»
دعاء من صاحب الزمان (علیه السلام)، نوشته عبدالرسول فیروزکوهی (درگذشته ۱۳۳۲قمری)؛ این کتاب به متن وشرح دعای «اللّهمّ یا ذالمنن السابغة...» می پردازد. بنابه نقل سید بن طاووس در کتاب اقبال صفحه ۶۴۵، جمعی از نیک بختان، این دعا را در مسجد سهله از زبان حضرت مهدی (علیه السلام) شنیده اند(۲۴۱).
نتیجه
عالمان مسلمان بویژه اندیشه وران شیعی به مسئله مهدویت در دوران قاجار اهمیت ویژه می داده اند. عالمان وفادار وآگاه مسلمان در رویارویی با توطئه بیگانگان واستعمارگران که برای رسیدن به اهداف شوم خویش در پی ایجاد شکاف وچنددستگی در میان مسلمانان ونیز منحرف کردن باور آنان از مسیر اصلی خویش بوده اند، با آفرینش آثاری چند، از انحراف در امت اسلامی جلوگیری کرده اند. هم چنین کوشیده اند که راه را بر دین زدایی وتغییر ودگرگونی در آن ببندند.
مهدویت از مسائل مهمی به شمار می رود که نویسندگان مسلمان در این دوره به آن پرداخته اند. با توجه به شمار آثار نوشته شده در این دوره، که بی شک بیش از آثار یاد شده است، جای گاه واهمیت این موضوع را در دوران قاجاریه به وضوح می توان دید. با بررسی کوتاه در کتاب های نوشته شده در این دوره، به موارد مهمی می توان اشاره کرد:
الف) دلایل توجه به آثار مکتوب در این دوره، از این شمار است:
۱. وظیفه شناسی واحساس مسئولیت عالمان در برابر مسئله مهمی چون مهدویت؛
۲. هجمه بیگانگان بر معتقدات اصیل اسلامی وخدشه دار کردن آنها؛
۳. ظهور مدعیان مهدویت وبه انحراف کشاندن مهدویت اصیل وراستین.
این مسئله تنها در ایران رایج نبوده است، بلکه در مناطق دیگری چون هند وسودان نیز متمهدیانی بوده اند که هر کدام انگیزه واهداف ویژه ای داشته اند.
ب) نکته دیگر، آثار علمای اهل سنت درباره مهدویت است که احساس وظیفه آنان در برابر چنین مسئله مهمی را نشان می دهد. آنان براساس تعالیم اسلام وروایات رسیده از حضرت رسول اکرم (ص) درباره مهدویت، برای حفظ این مسئله در همه دوره ها بویژه دوره قاجار، آثاری پدید آورده اند که همگی اصالت مهدویت را می نماید. البته آنان در آثارشان دیدگاه های خود را پی می گیرند.
ج) شرح دعاهای ویژه ائمه اطهار (علیهم السلام) بویژه دعاهای ویژه حضرت ولی عصر (علیه السلام) در دوران قاجار نیز همّت بالای بزرگان دینی در حفظ وگسترش مفاهیم والای اسلامی را نشان می دهد.
د) ردّیه نویسی بر فرقه های گم راه ومتمهدیان دروغین بنابه ظهور عده ای چند با عنوان «مهدی موعود» در دوران قاجار چشم گیر بوده است. اندیشه وران وعلمای تشیع برای بسط وگسترش مسئله مهدویت وزدودن زنگار متمهدیان دروغین از چهره مهدویت ناب، بیش از پیش وارد عرصه شدند وبا تمام توان خود کوشیدند تا چهره واقعی واهداف پلید این مدعیان دروغین را بشناسانند. نتیجه این کارها، خلق آثار بی شماری درباره فرقه های گم راه ومدعیان دروغین مهدویت بوده است.
ه) گفتنی است فتح علی شاه قاجار درباره مهدویت کتابی نوشته که در نوع خود ویژگی دارد. برخی شاهان گذشته هم به نوشتن یا سرودن دیوان پرداخته اند. دیوان خطایی شاه اسماعیل یا طبقات الشعراء ابن معتز عباسی از این شمار است، ولی اثر شاه قاجار در محتوا وموضوع توجه را جلب می نماید. مهدویت در دوره او از مباحث جدّی ومحافل علمی بوده که شاه قاجار را بر آن داشته تا کتابی درباره مهدویت بنویسد.
و) مسئله دیدار با ساحت مقدس حضرت حجت (علیه السلام)، از مواردی است که آثار این دوره بدان می پردازند. عالمان ونویسندگان شیعی، با گردآوری بی شماری از ره یافتگان خوش بخت به پیش گاه بقیه الله اعظم (علیه السلام) کوشیده اند به شبهات درباره آن حضرت پاسخ گویند وپایه های عقیدتی مردم را در این زمینه استوارتر سازند.
ز) نوشته های این دوره به زبان های عربی، فارسی، اردو و... است که گستره جغرافیایی آن مناطق را می نماید. اولویت دادن به مسئله مهدویت که رکن اصلی اعتقادات مسلمانان است، در مناطق عرب نشین غرب ایران ومناطق مسلمان نشین شرق ایران ونیز مناطق فارسی زبان، جای گاه والای این مسئله را نشان می دهد.
ح) بحث درباره مهدویت، به آثار اندیشه وران مذهبی وعلمای دینی پایان نمی یابد، بلکه شاعران وشارحان نیز بنابه توان ووظیفه خود برای پاس بانی این موضوع، با استفاده از توان مندی وهنر خویش در سرودن یا نقد اشعار شاعران پیشین، به پیش برد شناخت مهدویت در جامعه کمک کرده اند.
درباره نقد وردّ اشعار شاعران ونویسندگان پیشین، دو مورد در پی می آید:
۱. ردّ بر قصیده بغدادیه
قصیده ای نزدیک به صد سال پیش، در ۲۵ بیت از بغداد به نجف اشرف رسید که سراینده اش شناخته نشده است. شاعر در این قصیده از اختلاف های میان مذاهب در زمینه ولادت حضرت بقیة الله (علیه السلام)، سخن گفته است. هم چنین وی از امکان ولادت، غیبت وطول عمر آن حضرت اظهار شگفتی کرده است. از این رو، باورمندان به زنده ماندن حضرت پس از این زمان دراز را مسخره کرده است که گروهی از عالمان بزرگ به نثر ونظم به آن پاسخ گفته اند واز حریم حضرت حجت (علیه السلام) دفاع کرده اند(۲۴۲). عالمان عصر قاجار نیز بنابه هم دوره بودن با این واقعه، برای اثبات وجود مبارک حضرت حجت (علیه السلام) وردّ یاوه سرایی های صاحب قصیده، آثاری را با عنوان ردّیه بر قصیده بغدادیه نوشته اند که از آن جمله به موارد زیر می توان اشاره کرد:
الف) الردّ علی القصیدة البغدادیه، نوشته سید علی محمود امین عاملی (درگذشته ۱۳۲۸ قمری)(۲۴۳)؛
ب) الردّ علی القصیده البغدادیه، نوشته شیخ عبدالهادی بن جواد بغدادی همدانی (درگذشته ۱۳۳۳قمری)(۲۴۴)؛
ج) الردّ علی القصیده البغدادیه، نوشته شیخ محمدباقر بهاری همدانی (درگذشته ۱۳۳۳ قمری)(۲۴۵)؛
د) الردّ علی القصیده البغدادیه، نوشته سیدرضا بن سیدمحمد هندی (درگذشته ۱۳۶۲ قمری)(۲۴۶)؛
ه) کشف الاستار عن وجه الغائب عن الابصار (علیه السلام)، نوشته میرزا حسین طبرسی نوری (درگذشته ۱۳۲۰قمری)(۲۴۷).
چنان که پیش تر نیز گذشت، شاید محمود بن عبدالله شکری آلوسی سراینده این قصیده باشد که شیخ الشریعه اصفهانی در پاسخ به قصیده او کتابی با عنوان المناظرات مع محمود شکری آلوسی نوشته است(۲۴۸). هم چنین میرزامحمد بن عبدالوهاب همدانی کاظمی (درگذشته ۱۳۰۳قمری) کتاب الاسنة را نوشته است که مناظره های شیخ الشریعه با محمود شکری آلوسی را دربر دارد(۲۴۹).
۲. شهاب الدین احمد بن علی بن حجر عسقلانی (۷۳۳-۸۵۳قمری)
او از عالمان بزرگ حدیث وفقه شافعی وفردی مورخ وشاعر بوده است. ابن حجر در قصیده ای اعتقاد به غیبت امام زمان (علیه السلام) را به باد خنده گرفته وآن را محال خوانده است. برخی عالمان در پاسخ به این قصیده ردّیه هایی نوشته اند که از علمای عصر قاجار به افراد زیر می توان اشاره کرد:
الف) سیدجعفر دارابی (درگذشته ۱۲۶۸قمری) سخنان بیهوده ابن حجر را به نظم با عنوان الردّ علی ابن حجر عسقلانی پاسخ داده است(۲۵۰).
ب) سیدمهدی بن مرتضی طباطبایی معروف به سیدبحرالعلوم (درگذشته ۱۲۱۲قمری) در کتابی با نام الردّ علی ابن حجر عسقلانی قصیده وی را پاسخ داده است. نواده نویسنده در کتاب المواهی السنیة، از این کتاب نام برده است(۲۵۱).

پایان مقاله

پى نوشت ها:

ــــــــــــــــــــــ

(۱) سرپرسی سایکس، تاریخ ایران، ترجمه سید محمدتقی فخر زاعی گیلانی، ج ۲، ص ۴۳۵، انتشارات مؤسسه مطبوعاتی علی اکبر قمی، ۱۳۳۵ شمسی.
(۲) محمدتقی لسان الملک سپهر، ناسخ التواریخ سلاطین قاجار، ج ۱، ص ۴۳، انتشارات کتاب فروشی اسلامی، ۱۳۵۳ شمسی.
(۳) سیدجلال الدین مدنی، تاریخ تحولات سیاسی وروابط خارجی ایران، ج ۱، ص ۴۳، چاپ اول: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۹ شمسی.
(۴) نجفی موسوی، مقدمه تحلیلی تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص ۵۴ و۷۲، چاپ دوم: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، ۱۳۷۸ شمسی.
(۵) همان، ص۵۶.
(۶) نک: مدرسی چهاردهی، شیخی گری وبابی گری؛ محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی.
(۷) نک: مقدمه تحلیلی تحولات سیاسی ایران.
(۸) رسول جعفریان، مقالات تاریخی، دفتر هشتم، ص ۳۱۸، چاپ اول: انتشارات دلیل، ۱۳۷۹شمسی.
(۹) همان، ص۳۱۷.
(۱۰) آقابزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ج۱۰، ص۱۸، چاپ دوم: انتشارات دارالاضواء، بیروت ۱۴۰۳قمری.
(۱۱) علی اکبر مهدی پور، کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج ۲، ص ۴۴۷، چاپ اول: انتشارات الهادی، ۱۳۷۵قمری.
(۱۲) الذریعه، ج۱۵، ص۳۱۱.
(۱۳) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۶۱.
(۱۴) الذریعه، ج۴، ص۳۶۰.
(۱۵) شیخ محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء والادباء، ج ۲، ص ۱۹۶، چاپ اول: انتشارات مکتبه آیة الله مرعشی نجفی، قم ۱۴۰۵قمری.
(۱۶) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۹۵.
(۱۷) همان، ج۱، ص۳۹۹.
(۱۸) الذریعه، ج۱۴، ص۲۵۰.
(۱۹) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۵۰.
(۲۰) الذریعه، ج۸، ص۲۶۴.
(۲۱) همان، ج۵، ص۲۰۰.
(۲۲) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۹۷.
(۲۳) همان، ج۲، ص۹۷۶.
(۲۴) همان، ج۱، ص۱۶۰.
(۲۵) همان، ص۲۱۸.
(۲۶) الذریعه، ج۲۰، ص۱۰۹.
(۲۷) همان، ج۲۴، ص۲۳۴.
(۲۸) همان، ج۱۶، ص۸۳.
(۲۹) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۳۸.
(۳۰) الذریعه، ج۱، ص۹۳.
(۳۱) همان، ج۵، ص۲۷۱-۲۷۲.
(۳۲) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۸۱.
(۳۳) همان، ص۲۹۵.
(۳۴) علامه محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج ۳، ص ۳۸۲، چاپ سوم: نشر کتاب فروشی خیام، ۱۳۶۹شمسی.
(۳۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۵۱.
(۳۶) الذریعه، ج۳، ص۶۵.
(۳۷) همان، ج۱۵، ص۲۶۰.
(۳۸) علی فاضل قائینی نجفی، معجم المؤلفی الشیعه، ص۲۲۹، چاپ اول: منشورات مطبعة وزارة الارشاد الاسلامی، ۱۴۰۵قمری.
(۳۹) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۲۹۲.
(۴۰) معجم مؤلفی الشیعه، ص۴۶۰.
(۴۱) الذریعه، ج۱۵، ص۱۲۲ و۲۷۹.
(۴۲) همان، ج۱۶، ص۸۲.
(۴۳) سیدمجید پورطباطبایی، در جست وجوی قائم (علیه السلام)، ص۷۲، چاپ اول: انتشارات آستان مقدس صاحب الزمان (علیه السلام)، قم ۱۳۷۰ شمسی.
(۴۴) محمدحسین حسینی جلالی، فهرس التراث، ج۲، ص۲۳۶، چاپ اول: انتشارات دلیل ما، ۱۴۲۲قمری.
(۴۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۵۹۴.
(۴۶) همان، ج۲، ص۶۰۱-۶۰۲.
(۴۷) همان، ج۱، ص۳۹۳.
(۴۸) معجم مؤلفی الشیعه، ص۴۲۴.
(۴۹) آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۳۹، انتشارات المطبعة العلمیة، نجف ۱۳۷۳قمری.
(۵۰) الذریعه، ج۴، ص۴۰۵-۴۰۶.
(۵۱) ریحانة الادب، ج۴، ص۱۹۳.
(۵۲) همان، ج۶، ص۲۶۴.
(۵۳) الذریعة، ج۲، ص۹۸.
(۵۴) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۳۲.
(۵۵) کتاب نامه امام مهدی (علیه السلام)، (قطع جیبی)، ص۵۸، ردیف ۹۱، چاپ دوم: تهران ۱۳۹۸قمری. (مؤلف ویا مؤلفان این کتاب در روی آن درج نشده است)
(۵۶) طبقات اعلام الشیعه، ج۱۱، قسمت اول، ص۱۹۴.
(۵۷) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۴۴۶.
(۵۸) ریحانة الادب، ج۱، ص۲۵۳.
(۵۹) الذریعه، ج۲۴، ص۲۵۳.
(۶۰) همان، ج۲، ص۲۸۹.
(۶۱) همان، ج۲۰، ص۱۴۸.
(۶۲) همان، ج۲، ص۲۶۷.
(۶۳) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۹۲.
(۶۴) در جست وجوی قائم (علیه السلام)، ص۶۳.
(۶۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۶۱۸.
(۶۶) همان، ج۱، ص۲۱۵.
(۶۷) معجم مؤلفی الشیعه، ص۴۵۸.
(۶۸) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۲۳.
(۶۹) طبقات اعلام الشیعة، ج۱۱، قسمت اول، ص۳۹۴.
(۷۰) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۶۲۰.
(۷۱) همان، ج۱، ص ۱۷۰ و۱۷۱.
(۷۲) سیدمحسن الامین، اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۳۹۲، انتشارات دارالتعارف للمطبوعات، بیروت ۱۴۰۳قمری.
(۷۳) الذریعه، ج۲۲، ص۲۸۳.
(۷۴) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ص۱۸۲.
(۷۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۷۲.
(۷۶) اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۲.
(۷۷) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۶۳.
(۷۸) همان، ص۳۹۴.
(۷۹) همان، ص۳۳۸ و۳۳۹.
(۸۰) همان، ص۱۷۲.
(۸۱) الذریعه، ج۲۶، ص۸۱.
(۸۲) همان، ج۱۶، ص۸۷.
(۸۳) در جست وجوی قائم (علیه السلام)، ص۶۲.
(۸۴) الذریعه، ج۸، ص۴۲.
(۸۵) معجم مؤلفی الشیعة، ص۲۳۳.
(۸۶) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۸۲.
(۸۷) الذریعه، ج۱۴، ص۲۲۳.
(۸۸) همان، ج۱۷، ص۲۳۷؛ همان، ج۱۵ ص۲۵.
(۸۹) معجم مؤلفی الشیعه، ص۳۱۸.
(۹۰) فهرس التراث، ج۲، ص۳۰۸.
(۹۱) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۰۸، ۳۳۷، ۳۶۷؛ همان، ج۲، ص۶۰۶، ۷۶۷، ۷۸۹.
(۹۲) معجم مؤلفی الشیعه، ص۳۹۱.
(۹۳) همان.
(۹۴) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۱۶۶.
(۹۵) طبقات اعلام الشیعه، ج۱۱، قسمت اول، ص۱۹.
(۹۶) ریحانة الادب، ج۱، ص۳۰۴۳۰۵.
(۹۷) الذریعه، ج۳، ص۳۳۴.
(۹۸) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۱۷۴.
(۹۹) همان، ج۱، ص۴۴ وج۲، ص۵۷۲.
(۱۰۰) الذریعه، ج۹، ص۱۱۸۶.
(۱۰۱) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۷۹۱.
(۱۰۲) الذریعه، ج۱۶، ص۷۵.
(۱۰۳) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۷۶۷.
(۱۰۴) اعیان الشیعة، ج۷، ص۲۹۵.
(۱۰۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۷۶۷.
(۱۰۶) طبقات اعلام الشیعه، ج۱۱، قسمت سوم، ص۱۰۱۱.
(۱۰۷) الذریعه، ج۱۱، ص۲۲۶.
(۱۰۸) همان، ج۱، ص۱۱۵.
(۱۰۹) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۱۷۳.
(۱۱۰) همان، ص۲۷۶.
(۱۱۱) طبقات اعلام الشیعه، ج۱۱، قسمت ۱۴، ص۱۳۷۳.
(۱۱۲) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۲۶۴.
(۱۱۳) معجم مؤلفی الشیعه، ص۴۴۸.
(۱۱۴) همان، ج۲، ص۵۲۵.
(۱۱۵) ریحانة الادب، ج۶، ص۴۳۲.
(۱۱۶) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۲۴۴.
(۱۱۷) همان، ج۲، ص۴۳۲.
(۱۱۸) همان، ص۵۱۰.
(۱۱۹) عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۵، ص۱۹۵، انتشارات داراحیاء التراث العربی، بیروت.
(۱۲۰) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۶۰.
(۱۲۱) اسماعیل پاشا بغدادی، هدیة العارفین اسماء المؤلفین وآثار المصنفین، ج۲، ص۳۵۰، انتشارات داراحیاء التراث العربی، بیروت.
(۱۲۲) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۹۹.
(۱۲۳) خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۵، ص۱۷، چاپ دهم: انتشارات دارالعلم للملایین، بیروت ۱۹۹۲میلادی.
(۱۲۴) اسماعیل پاشا بغدادی، ایضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون، ج۱، ص۳۳۹، انتشارات داراحیاء التراث العربی، بیروت.
(۱۲۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۲۵۷.
(۱۲۶) ایضاح المکنون، ج۲، ص۲۳۴.
(۱۲۷) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۲۳۴.
(۱۲۸) هدیة العارفین، ج۱، ص۲۲۲.
(۱۲۹) اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۸.
(۱۳۰) محمد بن علی اردبیلی، جامع الرواة، ج۲، ص۸۳، انتشارات مکتبة المحمدی.
(۱۳۱) همان، ج۱، ص۴۱.
(۱۳۲) گروه مؤلفان، دایرة المعارف تشیع، ج۳، ص۲، چاپ اول: انتشارات مؤسسه دائرة المعارف تشیع، با هم کاری شرکت نشر یادآوران، ۱۳۷۱ شمسی.
(۱۳۳) همان، ص۴.
(۱۳۴) سیدمصطفی حسینی دشتی، معارف ومعاریف، ج۳، ص۱۳۶۲، چاپ اول: انتشارات اسماعیلیان، قم ۱۳۶۹شمسی.
(۱۳۵) محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۶۶، چاپ دوم: انتشارات بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲شمسی.
(۱۳۶) همان، ص۲۶۷-۲۶۹.
(۱۳۷) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۷۴.
(۱۳۸) همان، ج۲، ص۵۱۲.
(۱۳۹) علامه میرزا محمدباقر موسوی خوانساری اصفهانی، روضات الجنات، ج۱، ص۸۹، انتشارات المطبعة الحیدریه، تهران ۱۳۹۰قمری.
(۱۴۰) الاعلام، ج۵، ص۲۱۵.
(۱۴۱) ریحانة الادب، ج۵، ص۵۲.
(۱۴۲) معجم المؤلفین، ج۱۱، ص۱۶۲.
(۱۴۳) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۷۹.
(۱۴۴) همان، ص۱۴۰.
(۱۴۵) همان، ص۲۳۴.
(۱۴۶) همان، ص۳۴۲.
(۱۴۷) همان، ص۳۸۰.
(۱۴۸) همان، ص۴۰۱.
(۱۴۹) همان، ص۴۰۳.
(۱۵۰) همان.
(۱۵۱) اعیان الشیعة، ج۳، ص۵۳۸.
(۱۵۲) همان.
(۱۵۳) همان.
(۱۵۴) همان.
(۱۵۵) طبقات اعلام الشیعة، ج۱۱، قسمت اول، ص۲۰۱-۲۰۲.
(۱۵۶) همان.
(۱۵۷) همان.
(۱۵۸) همان.
(۱۵۹) همان.
(۱۶۰) همان.
(۱۶۱) همان.
(۱۶۲) همان.
(۱۶۳) همان.
(۱۶۴) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۲۷۷.
(۱۶۵) همان، ص۳۶۵.
(۱۶۶) همان، ص۳۸۷.
(۱۶۷) همان، ص۳۹۰.
(۱۶۸) همان، ج۲، ص۴۸۹.
(۱۶۹) معارف ومعاریف، ج۱، ص۳۳۰.
(۱۷۰) دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۵.
(۱۷۱) همان، ج۱، ص۲۹.
(۱۷۲) دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۵.
(۱۷۳) محمد محمدی اشتهاردی، بابی گری وبهایی گری، ص۱۶۷، چاپ اول: ناشر کتاب آشنا، ۱۳۷۹شمسی.
(۱۷۴) فرهنگ وفرق اسلامی، ص۳۸.
(۱۷۵) علی ربانی گلپایگانی، فرق ومذاهب کلامی، ص۳۵۱، چاپ دوم: انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۱شمسی.
(۱۷۶) فرهنگ وفرق اسلامی، ص۳۹.
(۱۷۷) معارف ومعاریف، ج۴، ص۱۷۳۹.
(۱۷۸) دائرة المعارف تشیع، ج۱، ص۵۳۵.
(۱۷۹) الاعلام، ج۶، ص۲۰.
(۱۸۰) دائرة المعارف تشیع، ج۳، ص۴.
(۱۸۱) الاعلام، ج۶، ص۲۰.
(۱۸۲) همان، ج۴، ص۱۳۲.
(۱۸۳) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۹۵.
(۱۸۴) همان، ج۱، ص۲۲۵.
(۱۸۵) همان، ج۲، ص۵۵۰.
(۱۸۶) همان، ص۶۳۸.
(۱۸۷) الذریعة، ج۱۰، ص۱۸۸.
(۱۸۸) همان، ج۴، ص۴۴۵.
(۱۸۹) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۹۴.
(۱۹۰) الذریعة، ج۲، ص۲۱۶.
(۱۹۱) طبقات اعلام الشیعة، ج۱۱، قسمت سوم وچهارم، ص۱۶۰۲.
(۱۹۲) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۱۴۵.
(۱۹۳) همان، ج۱، ص۳۸۳.
(۱۹۴) الذریعة، ج۱۰، ص۱۸۸.
(۱۹۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۱۴۵ وج۲، ص۶۶۶.
(۱۹۶) معجم المؤلفین، ج۱۲، ص۶۰.
(۱۹۷) الذریعة، ج۳، ص۴.
(۱۹۸) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۲۰۸.
(۱۹۹) معجم المؤلفی الشیعة، ص۱۶۹.
(۲۰۰) الذریعة، ج۲۳، ص۱۶۵.
(۲۰۱) معجم المؤلفی الشیعة، ص۲۱.
(۲۰۲) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۴۸۹.
(۲۰۳) همان، ج۱، ص۶۴.
(۲۰۴) الذریعة، ج۱، ص۲۹۰.
(۲۰۵) ریحانة الادب، ج۵، ص۱۹.
(۲۰۶) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۷۹.
(۲۰۷) الذریعة، ج۲، ص۵۲.
(۲۰۸) همان، ج۱۵، ص۳۶۰.
(۲۰۹) طبقات اعلام الشیعة، ج۱۱، قسمت اول، ص۱۱۵.
(۲۱۰) اعیان الشیعة، ج۳، ص۱۳۶.
(۲۱۱) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۶۹.
(۲۱۲) همان، ج۲، ص۶۳۷.
(۲۱۳) همان، ج۱، ص۳۸۰.
(۲۱۴) الذریعة، ج۱۰، ص۱۸۸.
(۲۱۵) فرهنگ بزرگان، ص۴۸۴.
(۲۱۶) طبقات اعلام الشیعه، ج۱۱، قسمت اول، ص۳۲۴۳۲۵.
(۲۱۷) الذریعة، ج۲، ص۳۵۷.
(۲۱۸) همان، ج۳، ص۱۷۹.
(۲۱۹) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۸۸.
(۲۲۰) همان، ج۲، ص۴۹۰.
(۲۲۱) طبقات اعلام الشیعة، ج۱۱، قسمت اول، ص۳۲۵.
(۲۲۲) همان.
(۲۲۳) الذریعة، ج۲۱، ص۳۰.
(۲۲۴) همان، ج۲۳، ص۲۹۰.
(۲۲۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۳۴.
(۲۲۶) همان، ص۱۲۳ (قطع جیبی).
(۲۲۷) همان، ج۲، ص۷۷۸.
(۲۲۸) همان، ص۴۶۳.
(۲۲۹) همان، ص۴۶۴.
(۲۳۰) همان، ص۵۱۴.
(۲۳۱) همان، ص۷۸۷.
(۲۳۲) همان، ص۴۶۳.
(۲۳۳) همان، ص۴۶۲.
(۲۳۴) ریحانة الادب، ج۵، ص۱۹.
(۲۳۵) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۴۴۹.
(۲۳۶) همان، ج۲، ص۴۶۶.
(۲۳۷) همان، ص۴۶۷.
(۲۳۸) الذریعة، ج۱۳، ص۲۴۸.
(۲۳۹) همان، ص۳۰۶.
(۲۴۰) ریحانة الادب، ج۱، ص۳۰۵.
(۲۴۱) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۱، ص۳۴۶.
(۲۴۲) همان، ص۳۸۲.
(۲۴۳) الذریعة، ج۱۰، ص۲۱۸۲۱۹.
(۲۴۴) همان.
(۲۴۵) همان.
(۲۴۶) همان.
(۲۴۷) همان.
(۲۴۸) کتاب نامه حضرت مهدی (علیه السلام)، ج۲، ص۵۹۴.
(۲۴۹) الذریعة، ج۲، ص۷۰.
(۲۵۰) همان، ج۱۰، ص۱۷۶-۱۷۷.
(۲۵۱) همان.

رتبه رتبه:
  ۰ / ۰.۰
نظرات
بدون نظرات

نام: *
كشور:
ايميل:
متن: *
بررسی کاربر: *
إعادة التحميل
 
شبكة المحسن عليه السلام لخدمات التصميم