پاسخ های روشن به احمد اسماعیل بصری (۱)
خواب و رؤیا در ترازوی نقد
نویسنده: شیخ احمد سلمان
مترجم: محمد مهدی سلمانپور
مرکز پژوهشهای تخصصی امام مهدی (عجّل الله فرجه)
فهرست
مقدمهى مرکز:..................۳
پیشگفتار مترجم..................۷
اقسام رؤیا:..................۱۶
↑صفحه ۰↑
به نام خداوند بخشنده مهربان
مقدمهى مرکز:
سپاس از آنِ پروردگار جهانیان است، و درود و سلام بر سرور و پیامبر ما، محمد و خاندان پاک و طاهر ایشان.
مرکز پژوهشهای تخصصی امام مهدی (عجّل الله فرجه)، به دنبال افزایش مباحث پیرامون احمد اسماعیل گاطع و ادِّعاها و دروغهای او که بیش از پنجاه ادِّعای باطل و بیدلیل است، پاسخ به این ادِّعاها را ضروری دانسته است. لازم به تذکر است که جواب به آن سخنان، به معنای علمی و منطقی بودن آنها نیست؛ چرا که ادِّعاهای آن افراد تنها تقلب، نیرنگ، دروغ، افتراء و برخورد سلیقهای با روایات است و بهترین
↑صفحه ۳↑
دلیل بر این امر کتابهای (احمد اسماعیل) و پیروانش است. بلکه رد و پاسخ به ادِّعاهای این افراد به دلیل شبهاتی است که میتواند دامنگیر برخی افراد ضعیف شده و در نتیجه پارهای توضیحات، روشنگریها و بیان مبانی را سبب گردد که راه و روش علمی نزد همه مردم به صورت عام و شیعیان به شکل ویژه، بر آن تکیه دارد.
علاوه بر این، افرادی که فریب (احمد اسماعیل) را خورده و از او پیروی کردهاند نیز باید با دلیل و برهان روبرو شوند تا کسی از این افراد را یارای این نباشد که بگوید: ﴿پروردگارا چرا براى ما پیامبرى بیم دهنده نفرستادى و راهنمایی هدایتگر را نیاوردی تا از آیات تو پیروى کنیم پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم﴾ (طه: ۱۳۴)(۱).
از این رو، در کنار دیگر فعالیتهای مرکز
-----------------
(۱) اقبال اعمال ج ۱، ص ۵۰۵.
↑صفحه ۴↑
پژوهشهای تخصصی امام مهدی (عجّل الله فرجه) در رد شبهات، از طریق سایت اینترنتی، فضای مجازی و نشـریه (صدی المهدی) و دیگر فعالیتها، انتشار این کتابچه نیز در رد بر احمد اسماعیل، حلقهای از حلقههای برخورد با اهل بدعت و انحراف محسوب میشود.
از خدای متعال توفیق ثابت قدمی بر حق را خواستاریم. ای دگرگون کننده قلبها، دلهای ما را بر دینت ثابت بدار.
مدیر مرکز
سید محمد قبانچی
↑صفحه ۵↑
احمد اسماعیل بصـری، مشهور به احمد الحسن، از دجّالان، شیّادان و مدَّعیان دروغین این عصـر است. او از عشیره البوسیلم استان بصـره است و کمتر از دو دهه پیش ادِّعاهای ناروای خویش را در عرصه مهدوی آغاز کرده است.
ادِّعاهای نامبرده، از ارتباط با امام زمان (عجّل الله فرجه) آغاز شد و سپس مدَّعی مذکور خود را فرزند امام عصـر، یمانی موعود، مهدی اول از مهدیان دوازده گانهای که به پندار باطل او پس از امام زمان (عجّل الله فرجه) به حکومت میرسند، جانشین و فرستاده و نائب خاص امام زمان دانست. او همچنین خود را معصوم و دارای علم و سلاح اهل بیت (علیهم السلام)، امام سیزدهم و وصیّ امام زمان (عجّل الله فرجه) نیز قلمداد میکند.
↑صفحه ۷↑
این میراثدار مکتب شلمغانی، در حالی چنان ادِّعاهایی میکند که در حدّ یک فرد عامّی هم از اسلام و قرآن اطلاع ندارد و خطاهای او حتّی در خواندن آیات سادهی قرآن نیز بی شمار است.
در حدود کمتر از دو دهه که از فعالیتهای این جریان میگذرد، کتب و مقالات بسیاری در نقد و بررسی ادِّعاهای باطل آن به نگارش در آمده است. مرکز پژوهشهای تخصصی امام مهدی (عجّل الله فرجه) در نجف اشرف، از مراکزی است که پیشینهای درخشان در پاسخ به شبهات این مدَّعی مهدویت دارد.
از جمله آثاری که این مرکز در دفاع از عقائد حقّه توفیق نشـر آن را یافته است، مجموعهی عالمانهی (الردُّ الساطع علىٰ ابن گاطع) است که ده کتاب کم حجم را شامل می شود. این کتب، برگرفته از کتابهای مفصلی هستند که نویسندگان محترم آنها به تفصیل در رد احمد اسماعیل نگاشتهاند و برخی از آن آثار را نیز مرکز
↑صفحه ۸↑
پژوهشهای تخصصی امام مهدی (عجّل الله فرجه) منتشـر ساخته است.
کتابی که پیش روی خوانندگان گرامی است، نخستین اثر از مجموعهی مورد اشاره است. نویسندهی فاضل این کتاب، استاد شیخ احمد سلمان هستند و اثر پیش رو بخشی از اثر مفصّل ایشان در رد شبهات احمد اسماعیل است.
استاد فاضل در این کتاب به واکاوی موضوع خواب و رؤیاها پرداخته و نادرستی ادِّعای حجیت خواب را نشان داده است. ایشان در پژوهش خود، به دلایل احمد اسماعیل و پیروانش نیز در این زمینه پرداخته و به آنها پاسخ درخوری داده است.
با مطالعهی کتاب پیشرو، خوانندگان گرامی به داوری منصفانه دربارهی شخصیت این مدَّعی دروغین خواهند پرداخت. امید که این اثر در پیشگاه قطب عالم امکان مقبول و مرضی افتد.
* * *
↑صفحه ۹↑
استناد پیروان و مبلغان احمد اسماعیل به خواب و رؤیا، از اموری است که زن فرزند مرده را نیز به خنده وا میدارد. آنان این ادِّعا را از مهمترین دلایل خود بر درستی اعتقاد و دعوتشان قرار دادهاند.
بلکه شخص احمد اسماعیل نیز در موارد متعدد، در خطابهها، بیانات و کتابهایش، خواب و رؤیا را دلیل خود قرار داده و برای اثبات حجیّت آن کوشش کرده و آن را کلمات خداوند به یارانش و شهادت ملکوت به درستی دعوتش قلمداد نموده است!
احمد در خطاب خود به طلاب حوزهی علمیه چنین گفته است:
(میگویید ما شهادت دو عادل را قبول میکنیم؟ این خداست که برای من شهادت میدهد، محمد برایم
↑صفحه ۱۱↑
شهادت میدهد، علی برایم شهادت میدهد، فاطمه برایم شهادت میدهد، حسن برایم شهادت میدهد، حسین برایم شهادت میدهد، علی بن الحسین، محمد، جعفر، موسی، علی، محمد، علی، حسن و محمد برایم شهادت میدهند، به وسیلهی صدها خوابی که مؤمنان دیدهاند؛ آیا شهادت آنان، سخنشان و نصیحتشان را نمیپذیرید؟
آیا آنان به شما خبر ندادهاند که هنگامی که صاحب حق بیاید، آنان بر او اجتماع خواهند کرد؟ آیا نگفتند: هنگامی که دیدید ما بر مردی اجتماع کردهایم با سلاح به سوی ما بیایید؟ آیا میگویید که شیطان میتواند به صورت رسول خدا محمد ظاهر شود؟
چه سخن زشت و زنندهاى آوردید، ﴿نزدیک است آسمانها به خاطر این سخن از هم متلاشى گردد و زمین شکافته شود و کوهها به شدت فرو ریزد﴾ (مریم: ۸۹ و۹۰).
↑صفحه ۱۲↑
وخداوند میفرماید: ﴿وشیاطین آن را فرود نیاوردهاند، این کار سزاوار آنان نیست و نمیتوانند﴾ (شعراء: ۲۱۰ و۲۱۱).
پس اگر شیطان نمیتواند حتی به یک حرف از قرآن صحبت کند، چگونه میتواند به شکل پیامبر ظاهر شود در حالی که او تمام قرآن است؟ ﴿بگو اگر راست مىگوئید چه کسى حکومت همهی موجودات را در دست دارد؟ و به بىپناهان پناه مىدهد و نیاز به پناه دادن ندارد؟﴾ (مؤمنون: ۸۸).
چه کسی ملکوت آسمانها و زمین در دست اوست؟ انصاف را دربارهی خدا رعایت نکردید که ملکوت آسمانها را به دست شیطان قرار دادید و حرمت رسول خدا را هتک کردید، و هیچ نیرو و قدرتی جز از ناحیهی خدا نیست؛ مردم را کوچک میشمارید و به آنان میگویید آیا رسول خدا را دیدهاید تا ایشان را در رؤیا بشناسید؟ سبحان الله، آیا کسی در
↑صفحه ۱۳↑
زمان امام صادق رسول خدا را دیده بود که امام صادق به آنان میفرمود هر کس میخواهد رسول خدا را در رؤیا ببیند فلان کار را انجام دهد؟
روایات در این خصوص بسیار هستند، به کتاب دار السلام و دیگر کتب حدیث رجوع نمایید. میگویید رؤیا تنها برای صاحبش حجّت است و به این ترتیب شهادت مؤمن عادل که رسول خدا را در ملکوت آسمانها دیده و از ایشان شنیده و آن حضرت حق را به او خبر داده است مردود میشمارید؛ پس چطور میخواهید شهادت او را در این دنیای جسمانی بپذیرید؟ ﴿همانا این تقسیمی غیر عادلانه است﴾ (نجم: ۲۲).
در حدیث آمده که پس از آن که فضل بن حارث، امام حسن عسکری (علیه السلام) را در خواب دید و ایشان به او سخنانی گفت، امام عسکری به او فرمودند که: «سخن ما در خواب مانند سخنمان در بیداری است». آیا رسول خدا ایمان خالد بن سعید اموی را به دلیل
↑صفحه ۱۴↑
خوابی که او دیده بود نپذیرفت؟ آیا پیامبر خدا ایمان فردی یهودی را که حضـرت موسی را در خواب دیده و ایشان به او گفته بود محمد بر حق است نپذیرفت؟ آیا امام رضا (علیه السلام) ایمان واقفیهایی را که در خواب حقانیت ایشان را دیدند نپذیرفتند؟ آیا امام حسین (علیه السلام) ایمان وهب نصـرانی را به دلیل رؤیایی که او دیده بود قبول نکرد؟ آیا نرجس مادر امام مهدی (علیها السلام) به دلیل رؤیایی که دیده بود نزد امام حسن عسکری نیامد؟ آیا... آیا... همانا ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم!
چقدر دنیا در ترازوی اعمال شما سنگین و چقدر ملکوت آسمانها نزد هوسها و نظراتتان سبک و بیمقدار است! در حال امتهایی که با پیامبرانشان پیش از شما بودند تدبّر نمایید)(۲).
-----------------
(۲) بیانیهی صوتی که در سایت رسمی احمد اسماعیل موجود است.
↑صفحه ۱۵↑
این کلامی است که در اثبات حجیت خواب و رؤیا به احمد اسماعیل منسوب است. ما دربارهی این سخنان، تأملاتی داریم که نادانی این شخص را ثابت خواهد کرد.
اقسام رؤیا:
یکم: رؤیا گاهی راست و گاهی دروغ است و این گونه نیست که تمام رؤیاها یکسان باشند و این مطلبی است که روایات آن را بیان نمودهاند. از جمله:
۱ - در صحیحهی سعد بن ابی خلف از امام صادق (علیه السلام) چنین آمده است: «رؤیا بر سه قسم است: بشارتی از جانب خدا برای مؤمن، بیمی از جانب شیطان، و خوابهای پریشان و آشفته»(۳).
۲ - شیخ کلینی از ابو بصیر چنین روایت کرده است: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: قربانت گردم
-----------------
(۳) کافی ج ۸، ص ۹۰، ح ۶۱.
↑صفحه ۱۶↑
خواب راست و دروغ از یک جا میآید؟ فرمودند: «آرى، اما خوابهاى دروغ و پریشان آن است که مرد در آغاز شب مىبیند، در آن وقت که تحت تسلط شهوات و سرکشان بدکار [از شیاطین] است، و آن خوابها چیزى نیست جز آنچه در خیال انسان مجسّم شود و آنها دروغ و بر خلاف در میآید، و امّا خواب راست آن است که انسان پس از گذشتن دو سوم شب، هنگام آمدن فرشتهها ببیند و آن پیش از سحر است و این رؤیاى صادقه است که ان شاء الله تخلّف ندارد مگر آن که انسان جنب باشد یا بدون طهارت خوابیده باشد و خدا را آن طور که باید یاد نکرده باشد که در آن صورت، آن خواب تخلّف دارد [و نادرست خواهد بود] و دیر تعبیر شود».
۳ - آنچه ابن شهر آشوب از امیرمؤمنان (علیه السلام) روایت کرده که در پاسخ به پرسش دو فرد مسیحی چنین فرمودند:
↑صفحه ۱۷↑
«خداوند روح را آفرید و برای آن سلطانی قرار داد و سلطان آن، همان نفس است. هنگامی که بنده به خواب میرود، روح خارج شده و سلطانش باقی میماند؛ پس گروهی از فرشتگان و گروهی از جنّیان بر آن روح گذر میکنند؛ آنچه از رؤیای صادقه دیده میشود از آن فرشتگان است و آنچه از رؤیای دروغ دیده میشود از جنّیان است». پس آن دو مسیحی به دست حضـرت اسلام آوردند و در جنگ صفّین به شهادت رسیدند(۴).
۴ - یکی از بهترین مواردی که در این خصوص وجود دارد، روایتی است که شیخ صدوق به سند خود از ابو بصیر، از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده و گفته که شنیدم آن حضـرت میفرمود: «ابلیس، شیطانی به نام هزع دارد که هر شب بین مشـرق و مغرب را پُر میکند و در خواب به سراغ مردم میآید»(۵)
-----------------
(۴) مناقب آل ابی طالب ج ۲، ص ۱۷۹.
(۵) امالی صدوق ص ۲۱۰، ح (۲۳۴/۱۸).
↑صفحه ۱۸↑
۵ - آنچه شیخ صدوق در کتاب امالی خود، از محمد بن قاسم نوفلی روایت کرده که او گفت به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: مؤمن خواب میبیند و همان طور که دیده اتفاق میافتد. گاهی هم خواب میبیند و اتفاقی نمیافتد؟ حضـرت فرمودند: «هنگامی که مؤمن میخوابد، حرکتی پیوسته که به آسمان بالا میرود از روح او خارج میشود؛ هر آنچه روح مؤمن در ملکوت آسمان در جایگاه تقدیر و تدبیر ببیند درست است و هر آنچه در زمین ببیند از خوابهای آشفته است»(۶).
۶ - شیخ صدوق به سند خود از معاویه بن عمّار از امام باقر (علیه السلام) چنین روایت کرده است:
«هنگامی که بندگان بخوابند، روحشان به سوی آسمان بیرون میرود؛ آنچه روح در آسمان میبیند حق است و آنچه در هوا میبیند از خوابهای آشفته است»(۷).
-----------------
(۶) امالی صدوق ص ۲۰۹، ح (۲۳۱/۱۵).
(۷) امالی صدوق ص ۲۰۹، ح (۲۳۲/۱۶).
↑صفحه ۱۹↑
۷ - شیخ صدوق به سند خود از امیرمؤمنان (علیه السلام) چنین روایت کرده است:
«از رسول خدا دربارهی مردی که میخوابد و خواب میبیند و خوابهایش که گاه درست و گاه نادرست است سؤال نمودم. حضـرت فرمودند: ای علی، هیچ بندهای نیست جز آنکه و قتی بخوابد روح او به سوی پروردگار جهانیان بالا برده میشود؛ پس آنچه را که نزد خدا ببیند حق است؛ سپس خدای با عزّت توانا دستور میدهد که روح او را به جسدش برگردانند. پس روح بین آسمان و زمین قرار میگیرد و آن چه آنجا ببیند از خوابهای آشفته خواهد بود»(۸).
روایات در این باره بسیارند و دلالت میکنند که اینگونه نیست که تمام خوابها راست باشند، بلکه برخی از آنها شیطانی هستند.
اگر احمد اسماعیل از این روایات آگاهی داشت،
-----------------
(۸) امالی صدوق ص ۲۰۹، ح (۲۳۳/۱۷).
↑صفحه ۲۰↑
بر درستی تمام خوابها، بدون فرق نهادن به خواب راست و دروغ، تأکید نمیکرد.
شگفتآور است که احمد اسماعیل گفته: (شما دربارهی خدا انصاف را رعایت نکردید که ملکوت را به دست شیطان قرار دادید). زیرا روایات چنان که گذشت تأکید میکنند که شیطان در خوابهای مردم دخالت کرده و وسوسههایی که میخواهد را به ایشان نشان میدهد، امّا چنین امری مستلزم قرار دادن ملکوت به دست شیطان نخواهد بود.
ضمن آنکه در سخنان احمد اسماعیل مغالطهی فاحشی نیز وجود دارد. او خواب و رؤیا را ملکوت نامیده و این اشتباهی بزرگ و جهل مرکّب است. زیرا نشان میدهد که احمد اسماعیل توان فهم تفاوت بین عالم ملک و ملکوت را ندارد و نمیداند که از عالم ملکوت تنها افرادی از خواص که به مرتبهی خاصی از قرب الهی رسیدهاند اطلاع دارند. از همین رو قرآن نیز ملکوت را همراه با یقین ذکر کرده و فرموده
↑صفحه ۲۱↑
است: ﴿و این چنین به ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین را نشان دادیم تا از اهل یقین باشد﴾ (انعام: ۷۵).
پس کسی که از ملکوت خدا اطلاع داشته باشد، به مرتبهی یقینی رسیده که پیامبر خدا حضـرت ابراهیم (علیه السلام) پس از تلاشها و امتحاناتی طولانی به آن رسیده بود.
دوّم: ملاحظه شد که احمد اسماعیل گفته است:
(میگویید رؤیا تنها برای صاحبش حجّت است و به این ترتیب شهادت مؤمن عادل که رسول خدا را در ملکوت آسمانها دیده و از ایشان شنیده و آن حضـرت حق را به او خبر داده است مردود میشمارید؛ پس چطور میخواهید شهادت او را در این دنیای جسمانی بپذیرید؟).
نادرستی این سخن آشکار است. چرا که ما هرگز نمیگوییم رؤیا تنها بر صاحبش حجّت است. بلکه میگوییم رؤیا، چه بر صاحبش و چه بر دیگران،
↑صفحه ۲۲↑
مطلقاً حجّت نیست. احمد اسماعیل در اینجا پذیرش ادِّعای پیروانش را در خصوص دیدن معصومین در خواب، با پذیرش شهادت مؤمن عادل در امور حسّی قیاس نموده است. حال آنکه سخن در اینجاست که شهادت مؤمن در رؤیا اعتباری ندارد و حجّت نیست، نه آنکه ما او را در رؤیایش دروغگو بدانیم.
از طرفی، پذیرش این ادِّعاها نیز اساساً امکانپذیر نیست. چرا که از پیروان احمد اسماعیل صادر شده و ما از وثاقت و راست گفتاری آنان اطلاعی نداشته و ندیدهایم که شخصی فاضل، معتبر یا عالمی نامدار به این امور شهادت دهد.
حتّی اگر ما به این مدَّعیان حسن ظن هم داشته باشیم، این احتمال وجود خواهد داشت که آنان در خواب و رؤیاها اشتباه نمودهاند. مثلاً از کجا باید بدانیم که سخنان آنان صرفاً و هم و خیال یا خوابهایی آشفته و پریشان نیست؟ از کجا بدانیم کسانی که آنها در خواب دیدهاند واقعاً همان معصومین
↑صفحه ۲۳↑
بودهاند؟ خصوصاً که این مدّعیان، معصومین را ندیدهاند تا چهرهی آنان را بشناسند.
حتّی اگر فرضاً شهادت این افراد را هم درست قلمداد کنیم و تصوّر نماییم کسانی که این افراد در رؤیا مشاهده کردهاند همان معصومین هستند، باید دانست که آن خواب و رؤیاها چه بوده و آیا بر امامت احمد اسماعیل و لزوم پیروی و تصدیق ادِّعای او دلالتی داشته یا خیر؟
همچنین، حتی اگر بپذیریم که رؤیاهای مورد نظر دلالت بر امامت احمد اسماعیل داشتهاند نیز باید گفت که اساساً امامت با خواب و رؤیا قابل اثبات نیست؛ به این امر ان شاء الله در ادامه پرداخته خواهد شد.
سوّم: آیا مشاهدهی پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم) و معصومین (علیهم السلام) در خواب همواره از مصادیق رویای صادقه است یا این امر تفاصیلی هم دارد؟
احمد اسماعیل، چنان که از فایل صوتی
↑صفحه ۲۴↑
و کتابهای منسوب به او پیداست، معتقد است که مشاهدهی پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم) و معصومین (علیهم السلام) در خواب لزوماً باید رؤیای صادقه باشد. او در این زمینه استدلالهایی آورده که آنها را بررسی خواهیم کرد:
۱ - حدیث سلیم بن قیس که در آن به محمد بن ابی بکر گفته است: به نظر تو چه کسى به امیر المؤمنین (علیه السلام) از قول این پنج نفر آنچه گفتهاند را نقل کرده است؟ گفت: پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم) و او آن حضـرت را هر شب در خواب مىبیند، و صحبت او با آن حضـرت در خواب مثل صحبت با او در حال حیات و بیدارى آن حضـرت است، چرا که پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم) فرموده است: «هر کس مرا در خواب ببیند مرا دیده است، چرا که شیطان نه در خواب و نه در بیدارى به صورت من و هیچ کدام از جانشینانم تا روز قیامت در نمىآید»(۹).
-----------------
(۹) کتاب سلیم بن قیس ص ۳۵۰.
↑صفحه ۲۵↑
۲ - روایت شیخ صدوق که به سند خود از امام رضا (علیه السلام) نقل کرده که آن حضرت فرمودند:
«پدرم از جدّم از پدرش روایت کرد که رسول خدا فرمود: هر کس در خواب مرا ببیند همانا مرا دیده است؛ چرا که شیطان نمیتواند به چهرهی من یا یکی از اوصیای من یا کسی از شیعیان آنان ظاهر شود، و همانا رؤیای صادقه جزئی از هفتاد جزء نبوّت است»(۱۰).
امّا استدلال احمد اسماعیل و پیروانش به این اخبار سودی برای ایشان نخواهد داشت؛ زیرا این روایات هرگز به صورت مطلق نگفتهاند که هر کس در رؤیای خود فردی را دیده و معتقد باشد که او پیامبر است، حقیقتاً آن حضـرت را مشاهده کرده و واقعاً معصوم را دیده است! بلکه در این روایات قید مهمی آمده و گفته شده است: «همانا شیطان نمیتواند به چهرهی من یا یکی از اوصیای من ظاهر شود».
-----------------
(۱۰) امالی صدوق ص ۱۲۱، ح (۱۱۱/۱۰).
↑صفحه ۲۶↑
بنابراین در روایت بیان شده که درآمدن شیطان به چهره و صورت معصومین ممنوع است، امّا گفته نشده که ادِّعا کردن آن نیز ممنوع میباشد. مثلاً اگر شیطان در چهرهی زید به خواب فردی آمد و گفت من عمرو هستم، آیا باید پذیرفت که آن فرد و اقعاً عمرو را در خواب دیده است؟
پاسخ مسلَّماً منفی است. زیرا کسی که دیده شده، تنها ادِّعا کرده که عمرو است و در حقیقت عمرو نبوده است. همین مسئله دربارهی پیامبر خدا و معصومین (علیهم السلام) نیز جاری است. پس اگر شخصی از کسانی هم در عهد امام رضا (علیه السلام) میزیسته است، فردی را در خواب میدید و آن فرد ادِّعا میکرد که او امام رضا است، شخص صاحب رؤیا حتماً او را تکذیب مینمود و هرگز سخنش را نمیپذیرفت، چرا که او میدانست که امام رضا (علیه السلام) آن چهره را ندارد و به شکلی دیگر است.
↑صفحه ۲۷↑
این همان پاسخ شیخ مفید ; به این دست روایات است. شیخ در این رابطه فرموده است:
اگر فردی از بشـر مانند فرعون و امثال او، میتواند در بیداری ادِّعای خدایی نماید، با وجود این که حیلههای بشـر اندک در بیداری اندک است و امکان اشتباه نیز ناچیز، پس چه مانعی وجود دارد که ابلیس برای شخصی در خواب وسوسه کرده و ادِّعا کند که او پیامبر است، با وجود این که ابلیس توانایی بیشتری نسبت به بشـر دارد و اشتباهاتی که انسان در خواب دچار آن میشود نیز از بیداری بیشتر است(۱۱)؟
بنابراین، این که شیطان در خواب شخصی بیاید و ادِّعا کند که یکی از معصومین است غیر ممکن نیست؛ در نتیجه اگر کسی فردی را در خواب ببیند که مدَّعی باشد او پیامبر یا یکی از امامان است، لازم است که از
-----------------
(۱۱) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۲۱۲.
↑صفحه ۲۸↑
این مسئله اطمینان حاصل کند. امّا دلیل قطعی که موجب اطمینان باشد در این خصوص وجود ندارد.
بلکه اساساً در برخی از روایات شریفه آمده که این مطلب در زمان حیات خود ائمه (علیهم السلام) نیز اتفاق افتاده است؛ از جمله:
کشّی به سند خود از زراره روایت کرده که گفت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «به من از حمزه خبر بده؛ آیا ادِّعا میکند که پدرم نزد او آمده است»؟ گفتم آری؛ حضـرت فرمودند: «به خدا سوگند دروغ گفته است، تنها مُتکوّن نزد او میآید، همانا ابلیس شیطانی به نام متکوّن را مسلّط نموده که به هر صورت بخواهد به سراغ مردم بیاید. گاهی به صورت کوچک و اگر بخواهد به صورت بزرگ؛ امّا هرگز به خدا سوگند نمیتواند به چهرهی پدرم ظاهر شود»(۱۲).
همچنین کشّی به سند خود از برید بن معاویة عجلی روایت کرده که گفت: حمزه بن عماره زبیدی که خدا او را لعنت نماید، به یارانش میگفت: همانا امام باقر هر شب نزد من میآید؛ هنوز هم اشخاصی وجود دارند که گمان میکنند امام خود را به حمزه نشان داده است، که پس از مدتی چنین شد که من امام باقر (علیه السلام) را دیدم و آن چه حمزه گفته بود را برای آن حضـرت نقل کردم. امام فرمودند: «خدا او را لعنت کند، دروغ گفته است، شیطان نمیتواند در چهرهی پیامبری یا وصی پیامبری ظاهر شود»(۱۳).
-----------------
(۱۲) اختیار معرفة الرجال ج ۲، ص ۵۸۹، ح ۵۳۷.
(۱۳) اختیار معرفة الرجال ج ۲، ص ۵۹۳، ح ۵۴۸.
↑صفحه ۲۹↑
همچنین کشّی از علی بن عقبه، و او از پدرش روایت کرده که گفت: بر امام صادق (علیه السلام) و ارد شده، سلام کردم و نشستم. حضـرت به من فرمودند: «اینجا که تو نشستی ابو الخطاب حضور داشت و هفتاد نفر از یارانش با او بودند. رنج و زحمت او بر عهده آنان بود
↑صفحه ۳۰↑
و خود تنها اندک سختی را متحمل میشد. من به آنان رحم کردم و گفتم آیا میخواهید فضیلتهای شخص مسلمان را برایتان بگویم؟ همه گفتند: آری فدایتان شویم. گفتم: از فضیلتهای انسان مسلمان این است که گفته شود قاری قرآن است، از تقوا بهرهمند است، در عبادت پروردگارش کوشاست؛ اینها فضیلتهای مسلمان است. شما را با ریاست چه کار؟ همانا مسلمانان یک امت واحد هستند [و رییس واحدی لازم دارند] از اشخاص برحذر باشید، همانا اشخاص [و شخصیت زدگی] موجب هلاکت هستند؛ من از پدرم شنیدم که میفرمود: شیطانی که مذهب نام دارد، در هر چهرهای ظاهر شده و میآید، جز آن که نمیتواند در چهرهی پیامبری و یا وصی پیامبری بیاید؛ میدانم که آن شیطان است که برای یار شما (ابو الخطاب) ظاهر شده، پس از او برحذر باشید. سپس به من خبر رسید که همهی آنان به همراه ابو
↑صفحه ۳۱↑
الخطاب کشته شدند. خدا آنان را از رحمتش دور و نابود کرد؛ همانا هلاک شدگان با چنین سرنوشتی نزد خدا خواهند رفت»(۱۴).
تمام این روایات شریفه نشان میدهد که همانگونه که شیخ مفید فرمود، گاه شیطان حتّی در بیداری نیز ادِّعای خدایی میکند، چه برسد به خواب!
در صحیحهی یونس آمده که شنیدم مردی از اهل غلو برای امام رضا (علیه السلام) نقل کرد که یونس بن ظبیان گفته است:
در یکی از شبها من در طواف بودم. ناگهان ندایی از بالای سرم شنیده شد که میگفت: ای یونس! همانا من خدا هستم، خدایی جز من نیست، پس مرا پرستش کن و نماز را برای یاد من به پا دار. من سرم را بلند کردم، در همان حال جبرئیل را دیدم.
-----------------
(۱۴) اختیار معرفة الرجال ج ۲، ص ۵۸۱، ح ۵۱۶.
↑صفحه ۳۲↑
ناگهان امام رضا (علیه السلام) خشمگین شد، به طوری که ناراحتی خود را بروز داده و به آن مرد گفت: «از نزد من برو، خداوند تو را و کسی که این حکایت را برای تو نقل کرده، لعنت کند. خداوند یونس بن ظبیان را هم لعنت کند، هزار لعنت که بعد از هر کدام هزار لعنت دیگر باشد، لعنتی که هر کدام تو را تا قعر جهنم میرساند. شهادت میدهم که تنها شیطان به او ندا داده است. امّا یونس بن ظبیان نیز با ابو الخطاب در بدترین عذابها با یکدیگر هستند، به همراه دوستانشان، با همان شیطان، با فرعون و آل فرعون، این را من از پدرم دربارهی او شنیدم»(۱۵).
بسیاری از افراد نیز بودهاند که ادِّعا کردند خداوند را در خواب دیدهاند.
شیخ صدوق به سند خود از ابراهیم کرخی
-----------------
(۱۵) اختیار معرفة الرجال ج ۲، ص ۶۵۸، ح ۶۷۳.
↑صفحه ۳۳↑
روایت کرده که گفت: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم، مردی پروردگارش را در خواب دیده است. این چطور میشود؟ حضـرت فرمودند: «او مردی بیدین است؛ همانا خداوند بزرگ و بلند مرتبه نه در بیداری، نه در خواب، نه در دنیا و نه در آخرت قابل دیدن نیست»(۱۶).
امکان دیدن خداوند در خواب از اعتقادات مخالفان شیعیان است و داستانهایی که دربارهی دیدن خدا در خواب نقل کردهاند از شمارش بیرون است. ما یقین داریم که آن خوابها، از رؤیاهای پیروان احمد اسماعیل که ادِّعا کردهاند معصومین را در خواب دیده و آنان درستی دعوت احمد را تأیید کردهاند بیشتر است. همچنین، تردیدی نداریم که شیطان برای آن افراد ظاهر شده و ادِّعای خدایی کرده و آنان نیز پذیرفتهاند.
-----------------
(۱۶) امالی صدوق ص ۷۰۸، ح (۹۷۴/۶).
↑صفحه ۳۴↑
از همین روست که ابن تیمیه گفته است:
همواره اشخاص نیک و دیگران، پروردگارشان را در خواب دیده با او صحبت مینمایند. گمان ندارم که هیچ عاقلی منکر این امر شود. چرا که امکان رد این مسئله وجود ندارد و رؤیا نیز بدون اختیار انسان اتفاق میافتد. این مسئلهای معروف است و عالمان مذهب ما و دیگران در اصول دین آن را یادآور شده و البته از گروهی از معتزله نیز انکار دیدن خدا در خواب را نقل کردهاند. این در حالی است که نقل آن خوابها توسط کسانی که پروردگار را در خواب دیدهاند، متواتر است. امّا معتزله نیز میگویند که جایز نیست شخص معتقد شود که خدا را در خوابش دیده است و به این ترتیب چنان خوابهایی را در زمره خوابهای آشفته به شمار میآورند و از شدت نفی، این را منکر میشوند که دیدن خداوند در خواب مانند دیدن دیگر امور است. این ادِّعا [نفی دیدار خدا] از سخنان فرقه جهمیه
↑صفحه ۳۵↑
است و مخالف اجماع پیشینیان امت و پیشوایان آن و بلکه اجماع تمام عقلاء بنی آدم است. دیدن خداوند در خواب هیچ عیب و ایرادی را متوجه خدا نمیکند و به حسب حال بیننده، درستی و نادرستی اعتقادش و استقامت حال یا انحراف او خواهد بود(۱۷).
احمد اسماعیل نیز در سخن خود تلاش کرده تا به اشکال دربارهی این خوابها پاسخ دهد. لذا گفته است: (مردم را کوچک میشمارید و به آنان میگویید آیا رسول خدا را دیدهاید تا ایشان را در رؤیا بشناسید؟ سبحان الله، آیا کسی در زمان امام صادق رسول خدا را دیده بود که امام صادق به آنان میفرمود: هر کس میخواهد رسول خدا را در رؤیا ببیند فلان کار را انجام دهد؟).
در پاسخ باید گفت:
امام صادق (علیه السلام) مردم را به عملی راهنمایی کردند تا
-----------------
(۱۷) بیان تلبیس الجهمیة ج ۱، ص ۷۳.
↑صفحه ۳۶↑
رسول خدا را در خواب ببینند، امّا نگفتهاند که هر رؤیای دیگری پس از آن خواب نیز صحیح خواهد بود؛ بلکه ممکن است درست یا نادرست باشد. چه بسیار افرادی نیز که آن اعمال را انجام داده و خوابی ندیدهاند و امام صادق (علیه السلام) نیز ضمانت نکردهاند که هر کس چنان اعمالی را انجام دهد حتماً رسول خدا را در خواب خواهد دید.
علاوه بر این، اختلاف ما با احمد اسماعیل و پیروانش در دیدن یا ندیدن معصومین در خواب نیست، بلکه در ترتیب اثر دادن به چنان رؤیاهایی است. به این صورت که آنان آن چه دیده را تصدیق کرده و آن را حجتی بین خود و پروردگارشان قرار میدهند، گویا که حقیقت سخن معصوم (علیه السلام) است.
سخن درست این است که رؤیاها نه در احکام شرعی و نه در موضوعات خارجی، چه رسد به اعتقادات مهم، حجّیتی ندارند، در این زمینه میتوان دلایل مختلفی نیز ارائه نمود:
↑صفحه ۳۷↑
۱ - ما حتی یک دلیل از کتاب خدا یا سنّت نیافتیم که دلالت بر حجّیت خواب و رؤیا در احکام شرعی، موضوعات خارجی یا عقائد دینی داشته باشد.
از همین رو هیچ یک از عالمان تا کنون در حکمی فقهی یا عقیدهای مشخص، چنین نگفته که او امام را در خواب دیده و حضـرت حکم این یا آن مسئله را در خواب به او خبر داده است. یا هیچ قاضی را ندیدهایم که با توجه به خوابی که از امامی دیده باشد، به قضیهای حکم کند، یا توسّط امام در خواب به او گفته شود فلان شخص سارق یا زناکار است و او به دلیل خواب و رؤیا اقامهی حدود نماید. هیچ یک از عالمان گذشته و حال در این مسئله اختلافی نداشتهاند.
۲ - پیشتر بیان کردیم که برخی از خوابها درست و برخی دروغ است. بنابراین با وجود علم اجمالی به وجود رؤیاهایی دروغ که مصدر و منبع آن شیطان رجیم است، چطور میتوان به درستی خوابها
↑صفحه ۳۸↑
یقین پیدا کرد؟ بلکه مادامی که شک و تردید در حجّیت آنها وجود داشته باشد، از حجّیت ساقط خواهند بود؛ چرا که در علم اصول بیان شده که شک در حجّیت به منزلهی عدم حجّیت است.
۳ - دلایلی که نشان میدهد احکام الهی با خواب ثابت نمیشوند.
کلینی با سند صحیح چنین روایت کرده است:
ابن اذینه گفت که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «این ناصبیها چه روایت می کنند»؟ گفتم: فدایتان شوم، در چه موردی؟ حضـرت فرمودند: «در اذان و رکوع و سجدههایشان». گفتم: آنان میگویند اُبَی بن کعب آن را در خواب دیده است. حضـرت فرمودند: «دروغ میگویند، همانا دین خدا برتر از آن است که در خواب دیده شود»(۱۸).
-----------------
(۱۸) کافی ج ۳، ص ۴۸۲، باب نوادر، ح ۱.
↑صفحه ۳۹↑
این کلام شریف، دلیل است که هیچ یک از امور دینی، چه اعتقادات و چه احکام شرعی، با خواب ثابت نخواهد شد، چه برسد به آنکه امر مورد نظر اثبات نبوت پیامبری یا امامت امامی باشد. هر کس چنان ادِّعایی کند، این سخن امام (علیه السلام) شامل اوست که فرمودند: «دروغ میگویند، همانا دین خدا برتر از آن است که در خواب دیده شود».
شیخ مفید در این زمینه به تفصیل و دقت بحث کرده و گفته است:
(این که انسان، پیامبر یا یکی از امامان را در خواب ببیند، نزد من سه نوع و قسمت دارد: یک قسم از آن قطعاً صحیح است. یک قسم دیگر قطعاً نادرست است و نوع دیگر از آن ممکن است درست یا نادرست باشد که به هیچ عنوان دربارهی آن یقینی وجود نخواهد داشت. امّا آن چه قطعاً درست است این است که شخصی، پیامبر یا یکی از امامان را در خواب ببیند
↑صفحه ۴۰↑
و آن حضـرت مشغول اطاعت امر پروردگار باشند یا به انجام آن دستور بدهند، یا از گناهی نهی نمایند یا زشتی آن را بیان کنند، یا سخن حقی را بگویند یا به آن دعوت نمایند یا از عمل نادرستی دیگران را بازدارند یا آن را نکوهش کنند.
امّا آن چه یقیناً نادرست است هر چیزی است که ضدّ موارد پیشین باشد؛ چرا که میدانیم پیامبر و امام صاحب حق است و صاحب حق یقیناً از امور نادرست به دور خواهد بود.
امّا آن چه ممکن است درست یا نادرست باشد، خوابی است که انسان در آن پیامبر یا امام را ببیند امّا آن حضـرت به چیزی دستور نداده یا از چیزی نهی ننمایند و حالتی مربوط به امور دینی را نداشته باشند؛ مانند آنکه فرد آن حضـرات را سواره، در حال راه رفتن، نشسته یا مانند آن مشاهده کند)(۱۹).
-----------------
(۱۹) بنگرید به بحار الانوار ج ۵۸، ص ۲۱۱.
↑صفحه ۴۱↑
سخن شیخ مفید به روشنی نشان میدهد که از نظر ایشان، غیر ممکن نیست که انسان کسی را در خواب ببیند و چنین پندارد که او پیامبر یا امام است، امّا آن شخص به امر نادرستی دستور بدهد، یا از امر درستی بازدارد، یا به دعوت شیطان یا یکی از پیروان او فرا بخواند.
چهارم: احمد اسماعیل و مبلّغان او به برخی روایات استناد میکنند که مضمون آن این است که معصومین اسلام یا ایمان برخی اشخاص را که امامان را در خواب دیده و حقانیت ایشان را دریافته بودند پذیرفتند. احمد اسماعیل و پیروانش اینگونه روایات را دلیل بر حجیت دیدار معصومین در خواب قرار میدهند. چنان که احمد گفته است:
(آیا رسول خدا ایمان خالد بن سعید اموی را به دلیل خوابی که او دیده بود نپذیرفت؟ آیا پیامبر خدا ایمان فردی یهودی را که حضـرت موسی را در خواب
↑صفحه ۴۲↑
دیده و ایشان به او گفته بود محمد بر حق است نپذیرفت؟ آیا امام رضا (علیه السلام) ایمان واقفیهایی را که در خواب حقانیت ایشان را دیدند نپذیرفتند؟ آیا امام حسین (علیه السلام) ایمان وهب نصـرانی را به دلیل رؤیایی که او دیده بود قبول نکرد؟ آیا نرجس مادر امام مهدی (علیه السلام) به دلیل رؤیایی که دیده بود نزد امام حسن عسکری نیامد؟).
در پاسخ باید گفت:
این که امام معصوم، اسلام یا ایمان فردی را پذیرفته باشد به معنای حجّیت آن خواب و رؤیا نیست؛ اگر پیامبر ایمان فرد یهودی را که حضـرت موسی را در خواب دید پذیرفت، اسلام منافقانی که از سر طمع و ارد دین شدند را نیز قبول کرد؛ چنان که اسلام کسانی را که از ترس شمشیر دین را قبول کردند نیز پذیرفت.
این امر نشان میدهد که پذیرش اسلام یهودی یا
↑صفحه ۴۳↑
ایمان مخالفان، به معنای قبول دلیلی که به و اسطهی آن چنان افرادی داخل در اسلام یا ایمان شدند نیست. بلکه اساساً مادامی که نتیجه، داخل شدن در اسلام باشد، سبب و دلیل اهمیتی نخواهد داشت.
از جانب دیگر، معصوم (علیه السلام) از راست و دروغ بودن رؤیا آگاه است. به عنوان مثال شیخ مفید به سند خود از حنان بن سدیر صیرفی روایت کرده که گفت شنیدم پدرم میگفت:
رسول خدا را در خواب دیدم که در مقابل ایشان طبقی پوشیده با دستمال بود. آن حضرت دستمال را از طبق کنار زد و دیدم که در آن خرما است. ایشان شروع به خوردن خرما نمود. نزدیک آن حضـرت شدم و عرض کردم: ای رسول خدا، به من خرما بدهید. حضـرت یک خرما به من داد، آن را خوردم و سپس گفتم: ای رسول خدا، خرمای دیگری به من بدهید. پیامبر خدا خرمای دیگری به من داد و آن را نیز خوردم. به همین ترتیب هر کدام را میخوردم خرمای دیگری
↑صفحه ۴۴↑
درخواست میکردم، تا آن که پیامبر به من هشت خرما داد و آنها را خوردم، و و قتی خرمای بعدی را خواستم فرمودند کافی است.
از خواب بیدار شدم؛ روز که شد به نزد امام صادق (علیه السلام) رفتم و نزد آن حضـرت طبقی پوشیده با دستمال بود، همان طور که نزد رسول خدا در خواب دیده بودم. به ایشان سلام کردم و حضـرت جواب دادند. سپس دستمال را کنار زدند و داخل آن خرما بود. حضـرت شروع به خوردن کردند. من تعجب کردم و گفتم فدایتان شوم، به من خرمایی بدهید. پس دادند و من آن را خوردم. سپس خرمای دیگری تقاضا کردم تا هشت خرما دادند و من خوردم. سپس خرمای دیگری خواستم، حضـرت فرمودند: «اگر جدّم به تو بیشتر میداد ما نیز بیشتر میدادیم». حضـرت را از خوابم با خبر کردم. ایشان لبخند زدند، گویا که از آن اطلاع داشتند(۲۰).
↑صفحه ۴۵↑
بنابراین چنان که بیان شد، قبول اسلام یا ایمان اشخاص، به معنای مشـروعیتبخشی به دلیل رسیدن آن افراد به حقیقت نیست.
نتیجه آن که خواب و رؤیا در عقائد اسلامی یا احکام شرعی حجت نیست.
پنجم: رؤیا چنان که در روایت نیز وارد شده، بر سه قسم است: «بشارتی از جانب خدا، اندوهی از جانب شیطان و آنچه انسان با خود سخن میگوید و در نتیجه آن را در خوابش میبیند»(۲۱).
مبلّغان احمد اسماعیل، تعدادی کتاب در بیان حجّیت خواب و رؤیا به نگارش در آورده و به تعدادی از آیات قرآن و برخی روایات استناد کردهاند. هیچ یک از آن آیات و روایات، دلالت نمیکند که رؤیا در اثبات حکمی شرعی یا اعتقادات حجّیت دارد، چه برسد به اثبات نبوت یا امامت.
-----------------
(۲۱) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۱۹۱، ح ۵۸.
↑صفحه ۴۶↑
امّا آیاتی که به آن استناد کردهاند از این قرار است:
الف) رؤیای یوسف (علیه السلام) که خورشید و ماه و ستارگان برای او سجده کردند.
ب) رؤیای دو نفری که در زندان با یوسف (علیه السلام) بودند.
ج) رؤیای پادشاه مصر.
د) رؤیای ابراهیم (علیه السلام) که دید فرزندش اسماعیل (علیه السلام) را قربانی میکند.
هـ) سخن خدای متعال که فرموده است: ﴿خداوند آنچه را به پیامبرش در عالم خواب نشان داد محقق نمود، به طور قطع همهی شما به خواست خدا در نهایت امنیت وارد مسجد الحرام مىشوید، در حالى که سرهاى خود را تراشیده، ناخن هاى خود را کوتاه کرده و از هیچکس ترس و وحشتى ندارید﴾ (فتح: ۲۷).
و) آیهی شریفهى قرآن که خداوند میفرماید:
↑صفحه ۴۷↑
﴿ما آن رؤیایى را که به تو نشان دادیم فقط براى آزمایش مردم بود، همچنین شجرهی ملعونه را که در قرآن ذکر کردهایم﴾ (اسراء: ۶۰).
تردیدی نیست که رؤیای پیامبران حق است. چرا که شیطان توان این را ندارد که آنان را به بازیچه بگیرد. بلکه رؤیای پیامبران، وحیی است که به آنان میشود.
امّا رؤیای دیگران، گاهی درست و گاهی خوابهایی آشفته است. رؤیای پادشاه مصـر اگر چه درست بود امّا خدا آن را سبب بیرون آمدن یوسف از زندان و پادشاه شدن او قرار داد.
در کتاب خدا هیچ دلیلی نمییابید که نشان از اثبات نبوّت، امامت، حق یا باطل کردن امری نادرست به و سیلهی رؤیا داشته باشد. این همان اختلافی است که ما با احمد اسماعیل و پیروان او داریم.
امّا احادیثی که مورد استناد مدَّعیان قرار گرفته، از این قرار است:
↑صفحه ۴۸↑
الف) روایتی که در آن چنین آمده است: «وحی قطع شده و بشارت دهندهها باقی ماندهاند، که همان خواب مردان و زنان نیکوکار است»(۲۲).
ب) همچنین در روایتی دیگر نیز آمده است: «نبوّت به پایان رسیده و بشارت دهندهها باقی ماندهاند. مانند رؤیای صالحی که فرد مسلمان میبیند یا برای او دیده میشود»(۲۳).
ج) در روایتی از امام باقر (علیه السلام) چنین آمده است: «مردی از بیابان نشینان خدمت رسول خدا آمده و عرض کرد: ای رسول خدا، مرا از این آیه با خبر کن که خدا فرموده است: ﴿همانها که ایمان آوردند و پرهیز میکردند، در زندگی دنیا و در آخرت بشارت دارند﴾ (یونس: ۶۳ و ۶۴). رسول خدا فرمود: «امّا این که خدا فرموده است ﴿در دنیا بشارت برای آنهاست﴾، آن
-----------------
(۲۲) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۱۷۶، ح ۳۶.
(۲۳) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۱۷۸، ذیل حدیث چهلم.
↑صفحه ۴۹↑
رؤیایی است که به مؤمن نشان داده شده و در دنیایش با آنها بشارت داده میشود. امّا این که فرموده: ﴿در آخرت﴾، بشارت مؤمن هنگام مرگ است که به او گفته میشود خدا تو را و کسی که تو را در قبرت نهاد بخشید»(۲۴).
د) ابن عبّاس روایت کرده که منظور از آیهی ﴿برای آنان در زندگی دنیا، بشارت است﴾ رؤیای نیکویی است که مسلمان برای خود یا برخی از برادرانش میبیند(۲۵).
هـ) ابن عبّاس همچنین روایت کرده که پیامبر فرمودند: «آگاه باشید که از بشارت دهندههای نبوت، تنها رؤیای نیکو باقی مانده که مسلمان میبیند، یا برای او دیده میشود»(۲۶).
-----------------
(۲۴) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۱۹۱، ح ۶۲.
(۲۵) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۱۹۲، ح ۶۳.
(۲۶) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۱۹۲، ح ۶۴.
↑صفحه ۵۰↑
و) ابو الطفیل از رسول خدا روایت کرده که آن حضرت فرمودند: «پس از من به جز بشارت دهندگان، نبوّتی نیست». به آن حضـرت عرض شد: بشارت دهندهها چیست؟ فرمودند: «رؤیای نیکو»(۲۷).
ز) از ابو قتاده روایت شده که پیامبر خدا فرمودند: «رویای نیکو بشارتی از جانب خدا و جزئی از اجزاء نبوت است»(۲۸).
تمام این روایات نشان میدهد که رؤیاهای راستین، بشارت دهنده برای مؤمنان هستند؛ امّا هیچ دلالتی ندارند که این رؤیاها حقی را ثابت یا باطلی را نفی مینمایند، چه رسد به آن که نبوت یا امامتی را ثابت کنند، که این مورد محل نزاع ما با احمد اسماعیل و پیروانش است.
-----------------
(۲۷) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۱۹۲، ح ۶۵.
(۲۸) بحار الانوار ج ۵۸، ص ۱۹۲، ح ۶۶.
↑صفحه ۵۱↑
لازم است که خوانندهی گرامی بداند که سرتاسر دعوت احمد اسماعیل، از ابتدا تا انتهای آن بر رؤیاها و خوابهای نادرست استوار است. آنان خواب را نصّی تشخیصی به شمار میآورند که حجّت خداوند با آن شناخته میشود. از همین رو برخی از آنان گفتهاند:
(رؤیا از این باب که و حی الهی است، مانند نصی تشخیصی حجّت است. پس لزومی ندارد به عنوان جزئی از سنت به آن نگریسته شود).
از همه شگفت تر این است که مدَّعیان تصـریح کردهاند که روایت وصیّت، که تمام این دعوت طبق آن سامان داده شده، مهمترین دلیلش خواب و رؤیاست!
ناظم العقیلی گفته است:
از قویترین و برترین قرائن، شهادت خدای متعال در خواب بر درستی روایت و صیّت و انطباق آن بر احمد الحسن است. و چه کسی شهادتش از خدا بزرگتر است؟ چرا که یاران احمد، پیامبر خدا و امام
↑صفحه ۵۲↑
علی و فاطمهی زهرا و باقی امامان را در صدها رؤیا دیده و همهی آن رؤیاها تأکید میکند که احمد الحسن به راستی فرستادهی امام مهدی، از فرزندان ایشان و همان یمانی موعود است)(۲۹).
بنابراین، تنها نصّی که بر امامت امام آنان وجود دارد، و قویترین دلیل بر درستی روایت مورد ادِّعای آنها، صرفاً خواب و رؤیاست، و راه تشخیص مصداق این روایت نیز همان خواب و رؤیاها هستند! چقدر این خوابها که تمام یک مذهب بر آن استوار است نزد این افراد با عظمت است!
-----------------
(۲۹) دفاعاً عن الوصیة ص ۲۵.
↑صفحه ۵۳↑